آیه فَأَجْمِعُوا كَيْدَكُمْ ثُمَّ ائْتُوا صَفًّا وَ قَدْ أَفْلَحَ الْيَوْمَ مَنِ اسْتَعْلى [64]
اکنون که چنین است، تمام تدبیر و نقشه خود را جمع کنید، و در یک صف [به میدان مبارزه] بیایید و امروز رستگارى از آن کسى است که برترى یابد.
الصّادق (علیه السلام)- فَأَجْمِعُوا کَیْدَکُمْ أَیْ حِیلَتُکُم.
امام صادق ( فَأَجْمِعُوا کَیْدَکُمْ؛ تمام حیلهی خود را به کار برید.
الصّادق (علیه السلام)- کَانَ فِرْعَوْنُ وَ هَامَانُ قَدْ تَعَلَّمَا السِّحْر وَ إِنَّمَا غَلَبَا النَّاسَ بِالسِّحْر وَ ادَّعَی فِرْعَوْنُ الرُّبُوبِیَّهًَْ بِالسِّحْر فَلَمَّا أَصْبَحَ بَعَثَ فِی الْمَدَائِنِ حَاشِرِینَ مَدَائِنِ مِصْرَ کُلِّهَا وَ جَمَعُوا أَلْفَ سَاحِرٍ وَ اخْتَارُوا مِنَ الْأَلْفِ مِائَهًًْ وَ مِنَ الْمِائَهًِْ ثَمَانِینَ، فَقَالَ السَّحَرَهًُْ لِفِرْعَوْنَ قَدْ عَلِمْتَ أَنَّهُ لَیْسَ فِی الدُّنْیَا أَسْحَرَ مِنَّا فَإِنْ غَلَبْنَا مُوسَی (علیه السلام) فَمَا یَکُونُ لَنَا عِنْدَکَ قَالَ: إِنَّکُمْ إِذاً لَمِنَ الْمُقَرَّبِینَ عِنْدِی أُشَارِکُکُمْ فِی مُلْکِی، قَالُوا: فَإِنْ غَلَبَنَا مُوسَی (علیه السلام) وَ أَبْطَلَ سِحْرَنَا عَلِمْنَا أَنَّ مَا جَاءَ بِهِ لَیْسَ مِنْ قِبَلِ السِّحْرِ وَ لَا مِنْ قِبَلِ الْحِیلَهًِْ وَ آمَنَّا بِهِ وَ صَدَّقْنَاهُ فَقَالَ فِرْعَوْنُ إِنْ غَلَبَکُمْ مُوسَی (علیه السلام) صَدَّقْتُهُ أَنَا أَیْضاً مَعَکُمْ، وَ لَکِنْ أَجْمِعُوا کَیْدَکُمْ أَیْ حِیلَتَکُمْ، قَالَ وَ کَانَ مَوْعِدُهُمْ یَوْمَ عِیدٍ لَهُمْ فَلَمَّا ارْتَفَعَ النَّهَارُ مِنْ ذَلِکَ الْیَوْمِ جَمَعَ فِرْعَوْنُ النَّاسَ وَ السَّحَرَهًَْ وَ کَانَتْ لَهُ قُبَّهًٌْ طُولُهَا فِی السَّمَاءِ ثَمَانُونَ ذِرَاعاً وَ قَدْ کَانَ کُسِیَتْ بِالْحَدِیدِ وَ الْفُولَاذِ الْمَصْقُولِ فَکَانَتْ إِذَا وَقَعَتِ الشَّمْسُ عَلَیْهَا لَمْ یَقْدِرْ أَحَدٌ أَنْ یَنْظُرَ إِلَیْهَا مِنْ لُمَعِ الْحَدِیدِ وَ وَهَجِ الشَّمْسِ وَ جَاءَ فِرْعَوْنُ وَ هَامَانُ وَ قَعَدَا عَلَیْهَا یَنْظُرَانِ وَ أَقْبَلَ مُوسَی (علیه السلام) یَنْظُرُ إِلَی السَّمَاءِ، فَقَالَتِ السَّحَرَهًُْ لِفِرْعَوْنَ: إِنَّا نَرَی رَجُلًا یَنْظُرُ إِلَی السَّمَاءِ وَ لَنْ یَبْلُغَ سِحْرُنَا إِلَی السَّمَاءِ وَ ضَمِنَتِ السَّحَرَهًُْ مَنْ فِی الْأَرْض.
امام صادق ( فرعون و هامان سحر را یاد گرفته بودند و با سحر و جادو بر مردم غلبه میکردند و فرعون در ساحری ادّعای خدایی میکرد. صبح فردا، کسانی را برای جمع آوری ساحران به شهرها فرستاد و آنها را به همه شهرهای مصر فرستاد. هزار نفر جمع آوری کردند؛ از میان هزار ساحر صد ساحر و از میان صد ساحر هشتاد ساحر انتخاب کردند. ساحران به فرعون گفتند: «تو علم داری به اینکه ساحرتر از ما در دنیا نیست پس اگر بر موسی (غلبه کنیم چه اجر و پاداشی نزد تو داریم»؟ فرعون گفت: «وَإِنَّکُمْ إِذًا لَّمِنَ الْمُقَرَّبِینَ؛ نزد من، شما را در پادشاهی و حکمرانی خود شریک می کنم». ساحران گفتند: «امّا اگر موسی (بر ما غلبه کرد و سحر ما را باطل کرد روشن میشود که آنچه موسی (آورده از نوع سحر و نیرنگ نیست در نتیجه به او ایمان میآوریم و رسالت او را تصدیق میکنیم». فرعون گفت: «اگر موسی (بر شما غلبه کرد من نیز با شما او را تصدیق میگویم امّا کید و حیلهی خود را جمع کنید». موعد این مبارزه، روزی بود که برای ایشان عید بود. هنگامی که صبح روز موعود فرا رسید و روز به وسطهای خود رسید فرعون مردم و ساحران را جمع کرد، گنبدی داشت که طول آن هشتاد ذراع بود و لباسهای فولادی بر او پوشیده شده بود که هنگامی که نور خورشید به آن فولاد میخورد به خاطر درخشش و لمعان آن کسی نمیتوانست به او نگاه کند. فرعون و هامان حاضر شدند و بر آن نشستند و نگاه میکردند. موسی پیش آمد و به آسمان نگاه کرد. ساحران به فرعون گفتند: «ما مردی را میبینیم که به آسمان نگاه میکند سحر و جادوی ما به آسمان نرسیده است و سحر ساحران هر چیزی که در روی زمین بود را در برگرفت».
ابنعبّاس (رحمة الله علیه)- قَالَ فِرْعَوْنُ لَمَّا رَأَی سُلْطَانَ اللَّهِ فِی الْیَدِ وَ الْعَصَا إِنَّا لَا نُغَالِبُ مُوسَی (علیه السلام) إِلَّا بِمَنْ هُوَ مِثْلُهُ فَأَخَذَ غِلْمَاناً مِنْ بَنِی إِسْرَائِیلَ فَبَعَثَ بِهِمْ إِلَی قَرْیَهًٍْ یُقَالُ لَهَا الْعَرْمَا یُعَلِّمُونَهُمْ السِّحْرَ کَمَا یُعَلِّمُونَ الصِّبْیَانَ فِی الْمَکْتَبِ فَعَلَّمُوهُمْ سِحْراً کَثِیراً وَ وَاعَدَ فِرْعَوْنُ مُوسَی (علیه السلام) مَوْعِداً فَبَعَثَ فِرْعَوْنُ إِلَی السَّحَرَهًِْ فَجَاءَ بِهِمْ وَ مَعَهُمْ مُعَلِّمُهُمْ فَقَالُوا لَهُ مَا ذَا صَنَعْتَ قَالَ عَلَّمْتُهُمْ سِحْراً لَا یُطِیقُهُ سَحَرَهًُْ أَهْلِ الْأَرْضِ إِلَّا أَنْ یَکُونَ أَمْرٌ مِنَ السَّمَاءِ فَإِنَّهُ لَا طَاقَهًَْ لَهُمْ بِهِ. ثُمَّ بَعَثَ فِرْعَوْنُ فَجَمَعَ السَّحَرَهًَْ کُلَّهُمْ وَ کَانُوا اثْنَیْنِ وَ سَبْعِینَ أَلْفا.
ابنعبّاس ( فرعون وقتی تسلّط و سلطهی الهی را در مورد معجزهی عصا و ید بیضاء مشاهده کرد با خود گفت: «من نمیتوانم بر موسی (غالب شوم، جز اینکه افرادی مانند خود او را برای مقابله با او آماده کنم». بنابراین پسر بچّههایی را از میان بنیاسرائیل برگزید و همانطور که کودکان در مکتب درس میآموزند برای آنها مدرسه تعلیم سحر ایجاد کرد و به آنها سحر و جادوگری آموخته شد و سپس با موسی (موعدی معیّن کرد و آن جادوگران را همراه معلّمشان فرا خواند و از معلّم پرسید: «چه کردی»؟ او گفت: «آنها را آنچنان پرورش دادهام که هیچیک از اهل زمین طاقت مقابله با آنها را ندارد».
ابنعبّاس (رحمة الله علیه)- فَأَجْمِعُوا کَیْدَکُمْ أَیْ لَا تَدَعُوا مِنْ کَیْدِکُمْ شَیْئاً إِلَّا جِئْتُمْ بِهِ ثُمَّ ائْتُوا صَفًّا أَیْ مُصْطَفِّینَ مُجْتَمِعِینَ لِیَکُونَ أَنْظَمَ لِأُمُورِکُمْ وَ أَشَدَّ لِهَیْبَتِکُمْ.
ابنعبّاس ( فَأَجْمِعُوا کَیْدَکُمْ یعنی تمام توان خودتان را در حیلهگری به کار گیرید و چیزی فروگذار نکنید. ثُمَّ ائْتُوا صَفًّا؛ یعنی همگی به صف شده و جمع شوید تا نظم کارتان بیشتر شود و هیبت بیشتری پیدا کنید.
ابنعبّاس (رحمة الله علیه)- وَ قَدْ أَفْلَحَ الْیَوْمَ مَنِ اسْتَعْلی أَیْ وَ قَدْ سَعِدَ الْیَوْمَ مَنْ غَلَبَ وَ عَلَا.
ابنعبّاس ( وَ قَدْ أَفْلَحَ الْیَوْمَ مَنِ اسْتَعْلی؛ یعنی امروز کسی که بر دیگری غلبه کند و برتری یابد، پیروز شده و به سعادت میرسد.