آیه قالَ هِيَ عَصايَ أَتَوَكَّؤُا عَلَيْها وَ أَهُشُّ بِها عَلى غَنَمي وَ لِيَ فيها مَآرِبُ أُخْرى [18]
گفت: «این عصاى من است؛ بر آن تکیه مىکنم، برگ درختان را با آن براى گوسفندانم فرو مىریزم؛ و من در آن منافع دیگرى نیز دارم».
الباقر (علیه السلام)- کَانَتْ عَصَا مُوسَی (علیه السلام) لآِدَمَ (علیه السلام) فَصَارَتْ إِلَی شُعَیْبٍ (علیه السلام) ثُمَّ صَارَتْ إِلَی مُوسَی بْنِ عِمْرَانَ (علیه السلام) وَ إِنَّهَا لَعِنْدَنَا وَ إِنَ عَهْدِی بِهَا آنِفاً وَ هِیَ خَضْرَاءُ کَهَیْئَتِهَا حِینَ انْتُزِعَتْ مِنْ شَجَرَتِهَا وَ إِنَّهَا لَتَنْطِقُ إِذَا اسْتُنْطِقَتْ أُعِدَّتْ لِقَائِمِنَا (علیه السلام) یَصْنَعُ بِهَا مَا کَانَ یَصْنَعُ مُوسَی وَ إِنَّهَا لَتَرُوعُ وَ تَلْقَفُ ما یَأْفِکُونَ وَ تَصْنَعُ مَا تُؤْمَرُ بِهِ إِنَّهَا حَیْثُ أَقْبَلَتْ تَلْقَفُ ما یَأْفِکُونَ یُفْتَحُ لَهَا شُعْبَتَانِ إِحْدَاهُمَا فِی الْأَرْضِ وَ الْأُخْرَی فِی السَّقْفِ وَ بَیْنَهُمَا أَرْبَعُونَ ذِرَاعاً تَلْقَفُ مَا یَأْفِکُونَ بِلِسَانِهَا.
امام باقر ( عصای موسی (متعلّق به آدم (بود. سپس به شعیب (و سپس به موسیبنعمران (رسید و درحال حاضر نیز نزد ماست که درهمین گذشته نزدیک نیز آن را دیدم. آن عصا همچنان سبز و تازه است، گویی آن را به تازگی از درخت کنده باشی. وقتی از آن بخواهی، به حرف میآید. این عصا آماده شده است برای آنکه به دست قائم ما (برسد تا همان کاری را کند که موسی (با آن کرد. این عصا ترسناک و شگفت انگیز است و آنچه را به دروغ بافتهاند در کام خود فرو میبلعد و هرآنچه به آن امر میشود، انجام میدهد. به هرجا رو کند، دروغهای آنان را در کام خود میکشد. دو شعبه از آن گشوده میشود: یکی بر زمین و دیگری بر سقف. طوریکه فاصلهی آن دو شعبه از هم به چهل ذرع میرسد و مانند اژدها هرآنچه به ناحق و دروغ باشد، میبلعد.
الرّسول (صلی الله علیه و آله)- لَمَّا کَانَتِ اللَّیْلَهًُْ الَّتِی أُسْرِیَ بِی إِلَی السَّمَاءِ فَقَالَ اللَّهُ تَعَالَی: فَإِنَّ أَخَاکَ مُوسَیبْنَعِمْرَانَ (علیه السلام) لَمَّا جَاءَ جَبَلَ الطُّورِ وَ عَایَنَ مَا عَایَنَ مِنْ عِظَمِ الْأُمُورِ أَذْهَلَهُ مَا رَآهُ عَمَّا یُلْقَی إِلَیْهِ فَشَغَلْتُهُ عَنِ الْهَیْبَهًِْ بِذِکْرِ اللَّهِ أَحَبَّ الْأَشْیَاءِ إِلَیْهِ وَ هِیَ الْعَصَا إِذْ قُلْتُ لَهُ وَ مَا تِلْکَ بِیَمِینِکَ یَا مُوسَی.
پیامبر ( در آن شبی که مرا به معراج بردند ... خداوند متعال فرمود: «... همانا برادرت موسیبنعمران (نیز آن هنگامکه به کوه طور رسید و با چشم خود هرآنچه از عظمت [وحی] بود را دید، او را مبهوت نمود و آنچه را که میدید، او را از آنچه به او گفته میشد، غافل ساخت. پس برترین چیزها در نزد او یعنی عصا، او را از هیبت ذکر خدا غافل نمود. از همین روی به او وحی کردم: وَ ما تِلْکَ بِیَمینِکَ یا مُوسی».
الصّادق (علیه السلام)- عَصَا مُوسَی (علیه السلام) قَضِیبُ آسٍ مِنْ غَرْسِ الْجَنَّهًِْ أَتَاهُ بِهَا جَبْرَئِیلُ لَمَّا تَوَجَّهَ تِلْقاءَ مَدْیَنَ وَ هِیَ وَ تَابُوتُ آدَمَ فِی بُحَیْرَهًِْ طَبَرِیَّهًَْ وَ لَنْ یَبْلَیَا وَ لَنْ یَتَغَیَّرَا حَتَّی یُخْرِجَهُمَا الْقَائِمُ (عجل الله تعالی فرجه الشریف) إِذَا قَامَ.
امام صادق ( عصای موسی (از شاخهی درخت آس [مورد] از درختهای بهشت بود که وقتی موسی (رو بهجانب مدین نمود، جبرئیل آن را به او داد. عصای موسی (و تابوت آدم (هر دو در دریاچهی طبریّه هستند که نه پوسیده میشوند و نه تغییر شکل میدهند تا اینکه چون امام قائم (قیام کند، آن دو را بیرون آورد.
أمیرالمؤمنین (علیه السلام)- عَنْ أَبِیجَعْفَرٍ (علیه السلام) قَالَ: خَرَجَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ (علیه السلام) ذَاتَ لَیْلَهًٍْ بَعْدَ عَتَمَهًٍْ وَ هُوَ یَقُولُ هَمْهَمَهًًْ هَمْهَمَهًًْ وَ لَیْلَهًًْ مُظْلِمَهًًْ خَرَجَ عَلَیْکُمُ الْإِمَامُ عَلَیْهِ قَمِیص آدَمَ وَ فِی یَدِهِ خَاتَمُ سُلَیْمَانَ (علیه السلام) وَ عَصَا مُوسَی (علیه السلام).
امام علی ( از امام باقر (روایت است: امیرالمؤمنین (شبی بر اصحابش که در مکانی گردآمده بودند، وارد شد. درحالیکه میفرمود: «همهمهای! همهمهای در شبی تاریک؛ امامتان بر شما وارد شده و حال آنکه پیراهن آدم (را بر تن و انگشتری سلیمان (را در انگشت و عصای موسی (را در دست دارد».
الصّادق (علیه السلام)- أَلْوَاحُ مُوسَی (علیه السلام) عِنْدَنَا وَ عَصَی مُوسَی (علیه السلام) عِنْدَنَا وَ نَحْنُ وَرِثْنَا النَّبِیَّ (صلی الله علیه و آله).
امام صادق ( ابوحمزه ثمالی، گوید: از امام صادق (شنیدم که میفرمود: «لوحهای موسی (نزد ماست. عصای موسی (نیز نزد ماست. ما وارثان پیامبرانیم».
الباقر (علیه السلام)- عَنْ جَابِرِبْنِیَزِیدَ عَنْ أَبِیجَعْفَرٍ (علیه السلام) قَالَ: ... أَ لَمْ تَسْمَعْ قَوْلَ رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) لَتَبْلُغَنَّ الْأَسْبَابَ وَ اللَّهِ لَتَرْکَبَنَّ السَّحَابَ وَ اللَّهِ لَتُؤْتَنَ عَصَا مُوسَی (علیه السلام) وَ اللَّهِ لَتُعْطَنَّ خَاتَمَ سُلَیْمَان (علیه السلام).
امام باقر ( جابربنیزید گوید: امام باقر (فرمود: آیا نشنیدهای که رسول خدا ([به امیرالمؤمنین (] فرمود: «قسم به خدا که انگشتر سلیمان (را برایت میآورند و قسم به خدا که عصای حضرت موسی (به تو داده میشود».
الباقر (علیه السلام)- فِی رِوَایَهًِْ أَبِیالْجَارُود عَنْ أَبِیجَعْفَرٍ (علیه السلام) فِی قَوْلِه وَ أَهُشُّ بِها عَلی غَنَمِی یَقُولُ أَخْبِطُ بِهَا الشَّجَرَ لِغَنَمِی وَ لِیَ فِیها مَآرِبُ أُخْری فَمِنَ الْفَرَقِ لَمْ یَسْتَطِعِ الْکَلَامَ فَجَمَعَ کَلَامَهُ فَقَالَ وَ لِیَ فِیها مَآرِبُ أُخْری یَقُولُ حَوَائِجُ أُخْرَی.
امام باقر ( در روایت ابوجارود آمده است: امام باقر (فرمود: وَ أَهُشُّ بِها عَلی غَنَمی بهوسیلهی آن از درخت برای گوسفندانم برگ میتکانم. وَ لِیَ فیها مَآرِبُ أُخْری؛ از ترس دیگر توانایی سخنگفتن نداشت، پس سخنش را به این جمله ختم کرد و گفت: وَ لِیَ فیها مَآرِبُ أُخْری در این عصا برایم کارهای دیگری نیز هست.
ابنعبّاس (رحمة الله علیه)- وَ لِیَ فِیهَا مَآرِبُ أُخْرَی أَیْ حَاجَاتٌ أُخَرُ قَالَ ابْنُ عَبَّاسٍ (رحمة الله علیه) کَانَ یَحْمِلُ عَلَیْهَا زَادَهُ وَ یَرْکِزُهَا فَیَخْرُجُ مِنْهَا الْمَاءُ وَ یَضْرِبُ بِهَا الْأَرْضَ فَیَخْرُجُ مَا یَأْکُلُ وَ کَانَ یَطْرُدُ بِهَا السِّبَاعَ وَ إِذَا ظَهَرَ عَدُوٌّ حَارَبَتْ وَ إِذَا أَرَادَ الِاسْتِقَاءَ مِنْ بِئْرٍ طَالَتْ وَ صَارَتْ شُعْبَتَاهَا کَالدَّلْوِ وَ کَانَ یُظْهِرُ عَلَیْهَا کَالشَّمْعَهًِْ فَیُضِیءُ لَهُ اللَّیْلَ وَ کَانَتْ تَحْرُسُهُ وَ تُؤْنِسُهُ وَ إِذَا طَالَتْ شَجَرَهًٌْ حَنَّاهَا بِمِحْجَنِهَا.
ابنعبّاس ( موسی (توشهی راهش را برآن عصا حمل میکرد. آن را میفشرد و از آن آب خارج میشد، عصا را به زمین میزد و از زمین چیزهایی میرویید که از آن تناول میکرد. بهوسیلهی آن حیوانات وحشی را دور میکرد. اگر دشمنی پیدا میشد، عصا مقابله میکرد. و زمانیکه موسی (قصد داشت از چاهی آب بکشد، عصا طولانی میشد و دو شاخهی آن شبیه دلو میشد. همچنین هنگام شب روشنایی مانند شمع بر بالای آن ظاهر میشد و شب را بر او روشن میکرد. عصا از موسی (حراست میکرد و همدم او بود و زمانیکه درختی بلند میشد، موسی (آن را با کجی سرعصا کوتاه میکرد.