آیه ۳۹ - سوره طه

آیه أَنِ اقْذِفيهِ فِي التَّابُوتِ فَاقْذِفيهِ فِي الْيَمِّ فَلْيُلْقِهِ الْيَمُّ بِالسَّاحِلِ يَأْخُذْهُ عَدُوٌّ لي وَ عَدُوٌّ لَهُ وَ أَلْقَيْتُ عَلَيْكَ مَحَبَّةً مِنِّي وَ لِتُصْنَعَ عَلى عَيْني [39]

که: «او را در صندوقى بیفکن، و آن را به دریا بینداز، تا دریا آن را به ساحل افکند؛ تا کسى که هم دشمن من و هم دشمن اوست، آن را برگیرد». و من محبّتى از خودم بر تو افکندم، تا تحت مراقبت من پرورش یابى.

که «او را در صندوقی بیفکن، و آن را به دریا بینداز، تا دریا آن را به ساحل افکند؛ تا کسی که هم دشمن من و هم دشمن اوست، آن را برگیرد»

۱ -۱
(طه/ ۳۹)

الباقر (علیه السلام)- إِنَّ مُوسَی (علیه السلام) لَمَّا حَمَلَتْ أُمُّهُ بِهِ لَمْ یَظْهَرْ حَمْلُهَا إِلَّا عِنْدَ وَضْعِهِ وَ کَانَ فِرْعَوْنُ قَدْ وَکَّلَ بِنِسَاءِ بَنِی إِسْرَائِیلَ نِسَاءً مِنَ الْقِبْطِ تَحْفَظُهُنَّ فَلَمَّا وَضَعَتْ أُمُّ مُوسَی بِمُوسَی (علیه السلام) نَظَرَتْ وَ حَزِنَتْ وَ اغْتَمَّتْ وَ بَکَتْ وَ قَالَتْ یُذْبَحُ السَّاعَهًَْ فَعَطَفَ اللَّهُ قَلْبَ الْمُوَکَّلَهًِْ بِهَا عَلَیْهِ فَقَالَتْ لِأُمِّ مُوسَی (علیه السلام) مَا لَکِ قَدِ اصْفَرَّ لَوْنُکِ فَقَالَتْ أَخَافُ أَنْ یُذْبَحَ وَلَدِی فَقَالَتْ لَا تَخَافِی وَ کَانَ مُوسَی (علیه السلام) لَا یَرَاهُ أَحَدٌ إِلَّا أَحَبَّهُ وَ هُوَ قَوْلُ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ وَ أَلْقَیْتُ عَلَیْکَ مَحَبَّةً مِنِّی فَأَحَبَّتْهُ الْقِبْطِیَّهًُْ الْمُوَکَّلَهًُْ بِهِ وَ أُنْزِلَ عَلَی أُمِّ مُوسَی (علیه السلام) التَّابُوتُ وَ نُودِیَتْ ضَعْهُ فِی التَّابُوتِ فَاقْذِفِیهِ فِی الْیَمِّ وَ هُوَ الْبَحْر وَ لا تَخافِی وَ لا تَحْزَنِی إِنَّا رَادُّوهُ إِلَیْکِ وَ جاعِلُوهُ مِنَ الْمُرْسَلِینَ فَوَضَعَتْهُ فِی التَّابُوتِ وَ أَطْبَقَتْ عَلَیْهِ وَ أَلْقَتْهُ فِی النِّیلِ.

امام باقر ( وقتی مادر موسی (به وجود او باردار شد، حمل او تا زمان وضع حمل آشکار نشد، در آن هنگام فرعون زنان قابله قبطّی را موکّل بر زنان بنی‌اسرائیل نموده بود تا از باردارشدن آن‌ها باخبر شوند، چون فرعون شنیده بود که از میان بنی‌اسرائیل مردی به نام موسی متولّد می‌شود که هلاکت فرعون و یاران او به دست او صورت می‌گیرد و فرعون به‌همین دلیل فرزندان ذکور آن‌ها را به قتل می‌رساند و میان مردان و زنان آن‌ها جدایی می‌انداخت و مردان را زندانی می‌کرد تا آن فرد متولّد نشود، وقتی‌که مادر موسی (او را به دنیا آورد به کودک خود نگریست و با اندوه گفت: «افسوس همین حالا تو را به قتل می‌رسانند». خداوند بر قلب قابله موکّل بر او رحمت و عطوفت انداخت و او به مادر موسی (گفت: «چرا رنگت زرد شده است». او گفت: «می‌ترسم پسرم را بکشند». آن زن گفت: «نترس من تولّد او را گزارش نمی‌دهم». و موسی (هنگام نوزادی به‌قدری زیبا بود که هیچ‌کس به او نگاه نمی‌کرد، جز اینکه محبّت او در قلبش قرار می‌گرفت، همچنان‌که خداوند تعالی فرمود: وَ أَلْقَیْتُ عَلَیْکَ مَحَبَّةً مِنِّی پس آن قابله نیز به موسی (علاقه‌مند شد، پس از آن خداوند به مادر موسی (وحی نمود: «او را در صندوقی و نترس و غمگین مباش، که ما او را به تو بازمی‌گردانیم، و او را از رسولان قرار می‌دهیم! (قصص/۷) پس مادرش او را در صندوقی نهاد و روی او را پوشانید و او را در رود نیل انداخت.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۹، ص۲۱۰
بحار الأنوار، ج۱۳، ص۲۵/ القمی؛ ج۲، ص۱۳۵/ قصص الأنبیاءللجزایری؛ ص۲۱۹
۱ -۲
(طه/ ۳۹)

الرّسول (صلی الله علیه و آله)- أَنَّ مُوسَی‌بْنَ‌عِمْرَانَ (علیه السلام) کَانَ فِرْعَوْنُ فِی طَلَبِهِ یَبْقُرُ بُطُونَ النِّسَاءِ الْحَوَامِلِ وَ یَذْبَحُ الْأَطْفَالَ لِیَقْتُلَ مُوسَی (علیه السلام) فَلَمَّا وَلَدَتْهُ أُمُّهُ أَمَرَهَا أَنْ تَأْخُذَهُ مِنْ تَحْتِهَا وَ تَقْذِفَهُ فِی التَّابُوتِ وَ تُلْقِیَ التَّابُوتَ فِی الْیَمِّ فَقَالَتْ وَ هِیَ ذَعِرَهًٌْ مِنْ کَلَامِهِ یَا بُنَیَّ إِنِّی أَخَافُ عَلَیْکَ الْغَرَقَ فَقَالَ لَا تَحْزَنِی إِنَّ اللَّهَ یَرُدُّنِی إِلَیْکِ فَبَقِیَتْ حَیْرَانَهًًْ حَتَّی کَلَّمَهَا مُوسَی (علیه السلام) وَ قَالَ لَهُمْ یَا أُمِّ اقْذِفِینِی فِی التَّابُوتِ وَ أَلْقِی التَّابُوتَ فِی الْیَمِّ فَقَالَ فَفَعَلَتْ مَا أُمِرَتْ بِهِ فَبَقِیَ فِی الْیَمِّ إِلَی أَنْ قَذَفَهُ فِی السَّاحِلِ وَ رَدَّهُ إِلَی أُمِّهِ بِرُمَّتِهِ لَا یَطْعَمُ طَعَاماً وَ لَا یَشْرَبُ شَرَاباً مَعْصُوماً وَ رُوِیَ أَنَّ الْمُدَّهًَْ کَانَتْ سَبْعِینَ یَوْماً وَ رُوِیَ سَبْعَهًَْ أَشْهُرٍ وَ قَالَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ فِی حَالِ طُفُولِیَّتِهِ وَ لِتُصْنَعَ عَلی عَیْنِی إِذْ تَمْشِی أُخْتُکَ فَتَقُولُ هَلْ أَدُلُّکُمْ عَلی مَنْ یَکْفُلُهُ فَرَجَعْناکَ إِلی أُمِّکَ کَیْ تَقَرَّ عَیْنُها وَ لا تَحْزَنَ الْآیَهًَْ.

پیامبر ( فرعون چنان در جستجوی موسی (بود که شکم زنان باردار را می‌درید و کودکان را می‌کشت برای اینکه موسی (را بکشد، و همین‌که مادرش موسی (را زایید فرمان داده شد که کودک را در صندوقی نهد و آن را به دریا (رود نیل) افکند و مادر سرگردان شد تا آنکه فرزند با او به گفتگو آمد و گفت: «ای مادر! مرا به دریا بیفکن». و چون این سخن را گفت مادرش به وحشت افتاد و گفت: «پسرکم! بیم آن دارم که غرق شوی». موسی (فرمود: «اندوهگین مباش که خداوند مرا پیش تو بر می‌گرداند». و مادر سرانجام چنان کرد. و موسی (در آن صندوق بر روی دریا چندان باقی ماند که به ساحل رسید و با تمام وجود در اختیار مادرش قرار گرفت، بدون آنکه هیچ خوراکی خورده یا مایعی آشامیده باشد و سالم و معصوم به دامان مادر برگشت و روایت شده است که این مدّت هفتاد روز یا هفت‌ماه طول کشیده است و خداوند متعال در مورد کودکی موسی (چنین فرموده است: وَ لِتُصْنَعَ عَلی عَیْنِی إِذْ تَمْشِی أُخْتُکَ فَتَقُولُ هَلْ أَدُلُّکُمْ عَلی مَنْ یَکْفُلُهُ فَرَجَعْناکَ إِلی أُمِّکَ کَیْ تَقَرَّ عَیْنُها وَ لا تَحْزَنَ.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۹، ص۲۱۰
بحار الأنوار، ج۳۵، ص۱۹/ روضهًْ الواعظین؛ ج۱، ص۸۳/ الفضایل؛ ص۱۲۶؛ «بتفاوت»

و من محبّتی از خودم بر تو افکندم

۲ -۱
(طه/ ۳۹)

الصّادق (علیه السلام)- عَنِ الْمُفَضَّلِ قَال: سَأَلْتُ أَبَاعَبْدِ‌اللَّهِ (علیه السلام) عَنْ قَوْلِهِ فالِقُ الْحَبِّ وَ النَّوی قَالَ الْحَبُّ الْمُؤْمِنُ وَ ذَلِکَ قَوْلُهُ وَ أَلْقَیْتُ عَلَیْکَ مَحَبَّةً مِنِّی.

امام صادق ( مفضّل گوید: از امام صادق (در مورد این آیه: شکافنده دانه و هسته است. (انعام/۹۵) پرسیدم. فرمود: «حب مؤمن است؛ این آیه نیز همان است: وَ أَلْقَیْتُ عَلَیْکَ مَحَبَّةً مِنِّی».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۹، ص۲۱۲
بحار الأنوار، ج۲۴، ص۱۰۹/ العیاشی؛ ج۱، ص۳۷۰
۲ -۲
(طه/ ۳۹)

أمیرالمؤمنین (علیه السلام)- عَنِ الْحُسَیْنِ‌بْنِ‌عَلِیٍّ (علیه السلام) قَالَ: إِنَّ یَهُودِیّاً مِنْ یَهُودِ الشَّامِ وَ أَحْبَارِهِمْ کَانَ قَدْ قَرَأَ التَّوْرَاهًَْ وَ الْإِنْجِیلَ وَ الزَّبُورَ وَ صُحُفَ الْأَنْبِیَاءِ (وَ عَرَفَ دَلَائِلَهُمْ جَاءَ إِلَی مَجْلِسٍ فِیهِ أَصْحَابُ رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) وَ فِیهِمْ عَلِیُّ‌بْنُ‌أَبِی‌طَالِب ... وقَالَ الْیَهُودِیُّ فَلَقَدْ أَلْقَی اللَّهُ عَلَی مُوسَی‌بْنِ‌عِمْرَانَ (علیه السلام) مَحَبَّهًًْ مِنْهُ قَالَ عَلِیٌّ (علیه السلام) لَقَدْ کَانَ کَذَلِکَ وَ قَدْ أُعْطِیَ مُحَمَّدٌ (صلی الله علیه و آله) مَا هُوَ أَفْضَلُ مِنْ هَذَا لَقَدْ أَلْقَی اللَّهُ مَحَبَّهًْ مِنْهُ فَمَنْ هَذَا الَّذِی یَشْرَکُهُ فِی هَذَا الِاسْمِ إِذْ تَمَّ مِنَ اللَّهِ بِهِ الشَّهَادَهًُْ فَلَا تَتِمُّ الشَّهَادَهًُْ إِلَّا أَنْ یُقَالَ أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً (صلی الله علیه و آله) رَسُولُ اللَّهِ یُنَادَی بِهِ عَلَی الْمَنَابِرِ فَلَا یُرْفَعُ صَوْتٌ بِذِکْرِ اللَّهِ إِلَّا رُفِعَ بِذِکْرِ مُحَمَّدٍ (صلی الله علیه و آله) مَعَه.

امام علی ( از امام حسین (روایت است: روزی یکی از علمای یهودی اهل شام که کتب آسمانی تورات و انجیل و زبور و صحف پیامبران (را خوانده و بر دلایل و براهین همه آنها واقف و آگاه بود؛ به مجلسی وارد شد که در آن گروهی از اصحاب رسول خدا ([از جمله] امام علی (حضور داشتند... یهودی گفت: «خداوند محبّت خویش را به دل موسی (انداخت». علی (فرمود: «همین طور است، و حضرت محمّد (برتر از آن عطا شده است، خداوند درباره‌ی او نیز همین محبّت را نهاده است، بگو ببینم خداوند چه کسی را شریک در این اسم نموده است: أشهد أن لا إله إلّا الله، و أشهد أنّ محمّدا رسول الله؛ که شهادت به وحدانیّت خداوند تنها با شهادت به رسالت محمّد (به کمال می‌رسد، در هیچ مکان آواز به ذکر نام خدا بلند نمی‌گردد مگر آنکه بعد از آن؛ اسم گرامی آن حضرت مرتفع گردد».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۹، ص۲۱۲
الاحتجاج؛ ج۱، ص۲۱۵
بیشتر