آیه حَتَّى إِذَا اسْتَيْأَسَ الرُّسُلُ وَ ظَنُّوا أَنَّهُمْ قَدْ كُذِبُوا جاءَهُمْ نَصْرُنا فَنُجِّيَ مَنْ نَشاءُ وَ لا يُرَدُّ بَأْسُنا عَنِ الْقَوْمِ الْمُجْرِمينَ [110]
[پيامبران به دعوت خود، و دشمنان به مخالفت با آنها، همچنان ادامه دادند] تا آنگاه كه پيامبران مأيوس شدند، و [گروهى] گمان كردند كه به آنان دروغ گفتهشده است؛ دراينهنگام، يارى ما به سراغ آنها آمد؛ آنان را كه خواستيم نجات يافتند؛ و مجازات و عذاب ما از قوم گنهكار بازگردانده نمىشود.
الرّضا (علیه السلام)- عَنْ عَلِیِّبْنِمُحَمَّدِبْنِالْجَهْمِ قَالَ: حَضَرْتُ مَجْلِسَ الْمَأْمُونِ وَ عِنْدَهُ الرِّضَا عَلِیُّبْنُمُوسَی (علیه السلام) فَقَالَ لَهُ الْمَأْمُونُ یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) ألَیْسَ مِنْ قَوْلِکَ أَنَّ الْأَنْبِیَاءَ (مَعْصُومُونَ قَالَ بَلَی ... فَقَالَ الْمَأْمُونُ لِلَّهِ دَرُّکَ یَا أَبَا الْحَسَنِ (صلی الله علیه و آله) فَأَخْبِرْنِی عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ حَتَّی إِذَا اسْتَیْأَسَ الرُّسُلُ وَ ظَنُّوا أَنَّهُمْ قَدْ کُذِبُوا جاءَهُمْ نَصْرُنا قَالَ الرِّضَا (علیه السلام) یَقُولُ عَزَّوَجَلَّ حَتَّی إِذَا اسْتَیْأَسَ الرُّسُلُ مِنْ قَوْمِهِمْ وَ ظَنَّ قَوْمُهُمْ أَنَّ الرُّسُلَ قَدْ کُذِبُوا جَاءَ الرُّسُلَ نَصْرُنَا.
امام رضا (علیه السلام)- علیّبنمحمّدبنجهم گوید: در مجلس مأمون حضور داشتم و امام رضا (علیه السلام) نیز نزد او بود. مأمون از او پرسید: «ای پسر رسول خدا (صلی الله علیه و آله)! مگر شما نگفتهاید که پیامبران معصومند»؟ فرمود: «بله» گفت: «مفهوم آیه: حَتَّی إِذَا اسْتَیْأَسَ الرُّسُلُ وَ ظَنُّواْ أَنَّهُمْ قَدْ کُذِبُواْ جَاءهُمْ نَصْرُنَا چیست»؟ امام رضا (علیه السلام) فرمود: «مقصود آن است که خداوند متعال میفرماید تا آن وقت که پیامبران (از مردم خویش مأیوس گشتند و مردمان گمان بردند؛ الرُّسُلَ قَدْ کُذِبُوا، در اینجا بود که یاری و نصرت ما به کمک پیامبران آمد».
الصّادق (علیه السلام)- وَکَلَهُمْ اللَّهُ إِلَی أَنْفُسِهِمْ فَظَنُّوا أَنَّ الشَّیْطَانَ قَدْ تَمَثَّلَ لَهُمْ فِی صُورَهًِْ الْمَلَائِکَهًِْ.
امام صادق (علیه السلام)- خداوند، آنان را به خودشان واگذار کرد؛ بنابراین گمان بردند که شیاطین به شکل فرشتهها بر آنها ظاهر شدند.
الصّادق (علیه السلام)- وَکَلَهُمُ اللَّهُ إِلَی أَنْفُسِهِمْ أَقَلَ مِنْ طَرْفَهًِْ عَیْنٍ.
امام صادق (علیه السلام)- منظور آن است که خداوند پیامبران را به مدّت کمتر از چشمبرهمزدنی به خودشان واگذار کرد.
الصّادق (علیه السلام)- عَنْ زُرَارَهًَْ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ (علیه السلام) کَیْفَ لَمْ یَخَفْ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) فِیمَا یَأْتِیهِ مِنْ قِبَلِ اللَّهِ أَنْ یَکُونَ ذَلِکَ مِمَّا یَنْزِغُ بِهِ الشَّیْطَانُ قَالَ فَقَالَ إِنَّ اللَّهَ إِذَا اتَّخَذَ عَبْداً رَسُولًا أَنْزَلَ عَلَیْهِ السَّکِینَهًَْ وَ الْوَقَارَ فَکَانَ یَأْتِیهِ مِنْ قِبَلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ مِثْلُ الَّذِی یَرَاهُ بِعَیْنِه.
امام صادق (علیه السلام)- زراره گوید: به امام صادق (علیه السلام) عرض کردم: «رسول خدا (صلی الله علیه و آله) چگونه بیم این مسئله را نداشت که آنچه از جانب خدا برای وی میآید، ممکن است از جمله حالاتی باشد که شیطان به او وسوسه میکند»؟ فرمود: «خداوند هرگاه بندهای را بهعنوان پیامبر برگزیند، آرامش و وقار را بر او نازل میکند و در نتیجه آنچه که از نزد خداوند بهسوی او میآمد، چونان چیزهایی بود که با چشم عیان میدید».
الصّادق (علیه السلام)- عَنْ مُحَمَّدِبْنِمُسْلِمٍ وَ مُحَمَّدِبْنِمَرْوَانَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (علیه السلام) قَالَ: مَا عَلِمَ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) أَنَّ جَبْرَئِیلَ (علیه السلام) مِنْ قِبَلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَّا بِالتَّوْفِیق.
امام صادق (علیه السلام)- محمّدبنمروان گوید: امام (علیه السلام) فرمود: «اگر توفیق الهی نبود، رسول خدا (صلی الله علیه و آله) نمیدانست که جبرئیل از جانب خداست».
الصّادق (علیه السلام)- أَمَّا أَهْلُ الدُّنْیَا فَقَدْ أَظْهَرُوا الْکَذِبَ، وَ مَا کانُوا إِلَّا مِنَ الَّذِینَ وَکَّلَهُمُ اللَّهُ إِلَی أَنْفُسِهِمْ لِیَمُنَّ عَلَیْهِمْ.
امام صادق (علیه السلام)- امّا اهل دنیا، بیتردید، دروغ را اظهار کردند و بیگمان، از کسانی بودهاند که خداوند، آنان را به خودشان واگذار کرد تا بر آنان منّت نهد.
أمیرالمؤمنین (علیه السلام)- عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (علیه السلام)، قَالَ: جَاءَ رَجُلٌ إِلَی أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ (علیه السلام) فَشَکَا إِلَیْهِ طُولَ دَوْلَهًِْ الْجَوْرِ، فَقَالَ لَهُ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ: وَ اللَّهِ، لَا یَکُونُ مَا تَأْمُلُونَ حَتَّی یَهْلِکَ الْمُبْطِلُونَ، وَ یَضْمَحِلَّ الْجَاهِلُونَ، وَ یَأْمَنَ الْمُتَّقُونَ، وَ قَلِیلٌ مَا یَکُونُ حَتَّی لَا یَکُونَ لِأَحَدِکُمْ مَوْضِعُ قَدَمِهِ، وَ حَتَّی تَکُونُوا عَلَی النَّاسِ أَهْوَنَ مِنَ الْمَیْتَهًِْ عِنْدَ صَاحِبِهَا، فَبَیْنَا أَنْتُمْ کَذَلِکَ إِذْ جَاءَ نَصْرُ اللَّهِ وَ الْفَتْحُ، وَ هُوَ قَوْلُ رَبِّی عَزَّ وَ جَلَّ فِی کِتَابِه حَتَّی إِذَا اسْتَیْأَسَ الرُّسُلُ وَ ظَنُّوا أَنَّهُمْ قَدْ کُذِبُوا جاءَهُمْ نَصْرُنا.
امام علی (علیه السلام)- امام صادق (علیه السلام) فرمود: مردی به حضور امیرمؤمنان (علیه السلام) رسید و با ایشان از طولانیشدن حکومت ستم و جور شکایت کرد. امیرمؤمنان (علیه السلام) به او فرمود: «به خدا قسم! آنچه شما در ذهن میپرورانید، هرگز محقّق نخواهد شد، مگر آنکه آنان که باطل هستند به هلاکت برسند، و جاهلان، نیست و نابود گردند و با تقوایان، احساس امنیّت نمایند و چنین امری به ندرت پیش خواهد آمد، مگر آنکه عرصه چنان بر شما تنگ گردد که حتّی جای پای شما در پشت سرتان باقی نماند [کسی از شما پیروی نکند] و ارزش شما نزد مردمان از ارزش مرده در نزد صاحبانش کمتر باشد. در چنین حالتی است که ناگهان و بهصورت غیرمنتظره نصرت الهی و یاری پروردگار و پیروزی از راه خواهد رسید و خداوند متعال نیز خود فرموده است حَتَّی إِذَا اسْتَیْأَسَ الرُّسُلُ وَظَنُّواْ أَنَّهُمْ قَدْ کُذِبُواْ جَاءهُمْ نَصْرُنَا.