آیه وَ ما يُؤْمِنُ أَكْثَرُهُمْ بِاللهِ إِلاَّ وَ هُمْ مُشْرِكُونَ [106]
و بيشتر آنها به خدا ايمان نمىآورند، مگر آنكه ايمان خود را با شرك آلوده مىكنند.
الصّادق (علیه السلام)- عَنْ أَبِیبَصِیرٍ وَ إِسْحَاقَبْنِعَمَّارٍ عَنْ أَبِیعَبْدِاللَّهِ (علیه السلام) فِی قَوْلِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ وَ ما یُؤْمِنُ أَکْثَرُهُمْ بِاللهِ إِلَّا وَ هُمْ مُشْرِکُونَ قَالَ یُطِیعُ الشَّیْطَانَ مِنْ حَیْثُ لَا یَعْلَمُ فَیُشْرِکُ.
امام صادق (علیه السلام)- ابوبصیر و اسحاقبنعمّار از امام صادق (علیه السلام) روایت کردهاند که در توضیح آیه: وَ مَا یُؤْمِنُ أَکْثَرُهُمْ بِالله إِلَّا وَ هُم مُّشْرِکُونَ فرمود: «منظور آن است که بهگونهای از شیطان اطاعت میکنند که خود نیز متوجّه نمیشوند و در نتیجه شرک میورزند».
الباقر (علیه السلام)- شِرْکُ طَاعَهًٍْ لَیْسَ شِرْکَ عِبَادَهًٍْ وَ الْمَعَاصِی الَّتِی یَرْتَکِبُونَ فَهِیَ شِرْکُ طَاعَهًٍْ أَطَاعُوا فِیهَا الشَّیْطَانَ فَأَشْرَکُوا بِاللَّهِ فِی الطَّاعَهًِْ لِغَیْرِهِ وَ لَیْسَ بِإِشْرَاکِ عِبَادَهًٍْ أَنْ یَعْبُدُوا غَیْرَ اللَّهِ.
امام باقر (علیه السلام)- مقصود، شرک در اطاعت است، نه در عبادت؛ و گناهانی که مرتکب میشوند، شرک طاعت است؛ یعنی با انجامدادن گناه، از شیطان اطاعت کردند و چون از غیر خدا اطاعت کردند، به خداوند شرک ورزیدند. مقصود، شرک در عبادت نیست که غیر خدا را بپرستند.
علیبنإبراهیم (رحمة الله علیه)- وَ قَوْلُهُ وَ وَیْلٌ لِلْمُشْرِکِینَ وَ هُمُ الَّذِینَ أَقَرُّوا بِالْإِسْلَامِ وَ أَشْرَکُوا بِالْأَعْمَالِ. وَ هُوَ قَوْلُهُ وَ مَا یُؤْمِنُ أَکْثَرُهُمْ بِاللهِ إِلَّا وَ هُمْ مُشْرِکُونَ یَعْنِی بِالْأَعْمَالِ إِذَا أُمِرُوا بِأَمْرٍ عَمِلُوا خِلَافَ مَا قَالَ اللَّهُ، فَسَمَّاهُمُ اللَّهُ مُشْرِکِینَ.
علیّبنابراهیم (رحمة الله علیه)- منظور از مشرکین در آیه وَ ویْل للمُشْرِکِینَ (فصلت/۶) کسانی هستند که به اسلام اقرار و اعتراف کردهاند اما در اعمالشان مرتکب شرک میشوند. این همان امری است که خداوند در آیه زیر بیان نموده و فرموده است: ومَا یُؤْمِنُ أَکْثَرُهُمْ بِاللهِ إِلاَّ وهُم مُّشْرِکُونَ یعنی آنها به وسیله اعمالشان مرتکب شرک میشوند. هرگاه به آنها دستور انجام کاری داده شود، بر خلاف فرموده خداوند عمل میکنند. به همین دلیل خداوند آنها را مشرک نامیده است.
الصّادقین (علیه السلام)- شِرْکُ النِّعَمِ.
امام باقر و امام صادق (علیها السلام)- این شریک نعمت قراردادن است.
الرّضا (علیه السلام)- شِرْکٌ لَا یَبْلُغُ بِهِ الْکُفْر.
امام رضا (علیه السلام)- این یک نوع شرک است که به حد کفر نمیرسد.
الصّادق (علیه السلام)- عَنْ یَعْقُوبَبْنِشُعَیْبٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَاعَبْدِاللَّهِ (علیه السلام) عَنْ قَوْلِهِ تَعَالَی وَ ما یُؤْمِنُ أَکْثَرُهُمْ بِاللهِ إِلَّا وَ هُمْ مُشْرِکُونَ قَالَ کَانُوا یَقُولُونَ نُمْطَرُ بِنَوْءِکَذَا وَ بِنَوْءِ کَذَا وَ مِنْهَا أَنَّهُمْ کَانُوا یَأْتُونَ الْکُهَّانَ فَیُصَدِّقُونَهُمْ بِمَا یَقُولُونَ.
امام صادق (علیه السلام)- یعقوببنشعیب گوید: از امام صادق (علیه السلام) از قول خدای متعال: وَ مَا یُؤْمِنُ أَکْثَرُهُمْ بِالله إِلاَّ وَ هُم مُّشْرِکُونَ پرسیدم. ایشان فرمود: «آنان میگفتند: به خاطر افتادن آن ستاره است که بر ما باران میبارد و به خاطر افتادن فلان ستاره است که بر ما باران نباریده است. حتی برخی از آنان نزد پیشگویان میرفتند و کلامی را که ایشان میگفتند، باور میکردند».
الصّادق (علیه السلام)- عَنْ مَالِکِبْنِعَطِیَّهًْ عَنْ أَبِیعَبْدِاللَّهِ (علیه السلام) فِی قَوْلِهِ وَ ما یُؤْمِنُ أَکْثَرُهُمْ بِاللهِ إِلَّا وَ هُمْ مُشْرِکُونَ قَالَ هُوَ قَوْلُ الرَّجُلِ لَوْ لَا فُلَانٌ لَهَلَکْتُ وَ لَوْ لَا فُلَانٌ لَأَصَبْتُ کَذَا وَ کَذَا وَ لَوْ لَا فُلَانٌ لَضَاعَ عِیَالِی أَ لَا تَرَی أَنَّهُ قَدْ جَعَلَ شَرِیکاً فِی مُلْکِهِ یَرْزُقُهُ وَ یَدْفَعُ عَنْهُ قَالَ قُلْتُ فَیَقُولُ لَوْ لَا أَنَّ اللَّهَ مَنَّ عَلَیَّ بِفُلَانٍ لَهَلَکْتُ قَالَ نَعَمْ لَا بَأْسَ بِهَذَا.
امام صادق (علیه السلام)- مالکبنعطیّه از امام صادق (علیه السلام) نقل میکند که دربارهی آیهی وَ مَا یُؤْمِنُ أَکْثَرُهُمْ بِالله إِلاَّ وَ هُم مُّشْرِکُونَ فرمود: «مقصود آن است که فردی بگوید: اگر فلانی نبود، به چنینوچنان دچار میشدم و یا اگر فلانی نبود، اهلوعیالم از دست من میرفتند. مگر نمیبینی که وی برای خداوند، شریک و انباز قرار داده که به او روزی میدهد و بلا و مصیبت را از او دور میکند». به امام عرض کردم: «برخی چنین میگویند: اگر لطف و مرحمت الهی بر من نبود و فلانی را به کمکم نمیفرستاد، هلاک میشدم؛ این چنین تعبیری چه حکمی دارد»؟ امام فرمود: «مشکلی در آن نیست».
الرّسول (صلی الله علیه و آله)- وَ الَّذِی نَفْسِی بِیَدِهِ إِنَّ فِیکُمْ رَجُلًا یُقَاتِلُ النَّاسَ عَلَی تَأْوِیلِ الْقُرْآنِ کَمَا قَاتَلْتُ الْمُشْرِکِینَ عَلَی تَنْزِیلِهِ وَ هُمْ فِی ذَلِکَ یَشْهَدُونَ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ ما یُؤْمِنُ أَکْثَرُهُمْ بِاللهِ إِلَّا وَ هُمْ مُشْرِکُونَ فَیَکْبُرُ قَتْلُهُمْ عَلَی النَّاسِ حَتَّی یَطْعَنُوا عَلَی وَلِیِّ اللَّهِ (علیه السلام) وَ یَسْخَطُوا عَمَلَهُ کَمَا سَخِطَ مُوسَیبْنُعِمْرَانَ (علیه السلام) خَرْقَ السَّفِینَهًِْ وَ قَتْلَ الْغُلَامِ وَ إِقَامَهًَْ الْجِدَارِ وَ کَانَ خَرْقُ السَّفِینَهًِْ وَ قَتْلُ الْغُلَامِ وَ إِقَامَهًُْ الْجِدَارِ لِلَّهِ رِضًا وَ سَخِطَ ذَلِکَ مُوسَی (علیه السلام).
پیامبر (صلی الله علیه و آله)- ابوذرغفاری (رحمة الله علیه) گوید: رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرمود: «قسم به خدایی که جانم در دست اوست! در میان شما مردی است (علیّبنابیطالب (علیه السلام)) که با مخالفان، طبق تاویل قرآن میجنگد همچنان که من با مشرکان طبق تنزیل قرآن جنگیدم [تنزیل یعنی ظاهر قرآن و تاویل یعنی معنای باطنی آن] و این درحالی است که مخالفان علی (علیه السلام) شهادت میدهند که خدایی جز خدای یگانه نیست [ولی] وَ ما یُؤْمِنُ أَکْثَرُهُمْ بِالله إِلَّا وَ هُمْ مُشْرِکُونَ؛ کشتن آنها بر مردم سخت و سنگین مینماید بهطوریکه ولیّ خدا را نکوهش کرده و از کار او ابراز نارضایتی میکنند، همچنانکه حضرت موسی (علیه السلام) از سوراخکردن کشتی و کشتن یک نوجوان و بپا داشتن دیوار [توسط حضرت خضر (علیه السلام)] خشمگین شد؛ با اینکه سوراخکردن کشتی و کشتن یک نوجوان و بهپاداشتن دیوار موجب رضای الهی بود [ولی] موسی (علیه السلام) را به خشم آورد.
الصّادق (علیه السلام)- عَنْ جَعْفَرِبْنِمُحَمَّدِ بْنِأَبِیفَاطِمَهًَْ قَالَ: قَالَ لِی أَبُوعَبْدِاللَّهِ (علیه السلام) یَا ابْنَ أَبِیفَاطِمَهًَْ ... تَبَارُّوا وَ تَوَاصَلُوا فَیُنْسِئُ اللَّهُ فِی آجَالِکُمْ وَ یَزِیدُ فِی أَمْوَالِکُمْ وَ تُعْطَوْنَ الْعَافِیَهًَْ فِی جَمِیعِ أُمُورِکُمْ وَ إِنَّ صَلَاتَکُمْ وَ صَوْمَکُمْ وَ تَقَرُّبَکُمْ إِلَی اللَّهِ أَفْضَلُ مِنْ صَلَاهًِْ غَیْرِکُمْ ثُمَّ تَلَا هَذِهِ الْآیَهًَْ وَ ما یُؤْمِنُ أَکْثَرُهُمْ بِاللهِ إِلَّا وَ هُمْ مُشْرِکُونَ.
امام صادق (علیه السلام)- جعفربنمحمّدبنابیفاطمه گوید: امام صادق (علیه السلام) به من فرمود: «ای پسر ابیفاطمه ... با هم نیکی کنید و با هم رفت و آمد کنید تا خدا مرگ شما را به تأخیر اندازد مال شما را بیفزاید و به شما در همهی امورتان عافیت دهد، و راستیکه نماز و روزه و تقرّب شماها به خدا برتر است از نماز جز شما سپس این آیه را خواند وَ ما یُؤْمِنُ أَکْثَرُهُمْ بِالله إِلَّا وَ هُمْ مُشْرِکُون.
أمیرالمؤمنین (علیه السلام)- فَأَمَّا مَا جَاءَ مِنْ ذِکْرِ الشِّرْکِ فِی کِتَابِ اللَّهِ تَعَالَی فَمِنْ أَرْبَعَهًِْ أَوْجُه ... وَ أَمَّا الْوَجْهُ الثَّانِی مِنَ الشِّرْکِ فَهُوَ شِرْکُ الْأَعْمَالِ قَالَ اللَّهُ تَعَالَی وَ ما یُؤْمِنُ أَکْثَرُهُمْ بِاللهِ إِلَّا وَ هُمْ مُشْرِکُونَ وَ قَوْلُهُ سُبْحَانَهُ اتَّخَذُوا أَحْبارَهُمْ وَ رُهْبانَهُمْ أَرْباباً مِنْ دُونِ اللهِ أَلَا إِنَّهُمْ لَمْ یَصُومُوا لَهُمْ وَ لَمْ یُصَلُّوا وَ لَکِنَّهُمْ أَمَرُوهُمْ وَ نَهَوْهُمْ فَأَطَاعُوهُمْ وَ قَدْ حَرَّمُوا عَلَیْهِمْ حَلَالًا وَ أَحَلُّوا لَهُمْ حَرَاماً فَعَبَدُوهُمْ مِنْ حَیْثُ لَا یَعْلَمُونَ فَهَذَا شِرْکُ الْأَعْمَالِ وَ الطَّاعَات.
امام علی (علیه السلام)- در قرآن مجید از شرک هم در چهار موضوع گفتگو شده است ... وجه دوّم از شرک، شرک اعمال است، خداوند میفرماید: وَ ما یُؤْمِنُ أَکْثَرُهُمْ بِالله إِلَّا وَ هُمْ مُشْرِکُونَ، در جای دیگری فرموده است: [آنها] دانشمندان و راهبان خویش را معبودهایی در برابر خدا قرار دادند. (توبه/۳۱) البتّه معلوم است که آنها برای رهبران دینی خود روزه نگرفتند و برای آنان نماز هم نگذاردند، ولی هرچه آنها گفتند مردم از آنها اطاعت کردند، حلالها را برای آنها حرام نمودند، و حرامها را حلال ساختند، مردم در نتیجه آنها را پرستیدند درحالیکه نمیدانستند آنها را میپرستندو به من میگویند: شرک در اعمال و طاعات.
الصّادق (علیه السلام)- وَ لَهُ الْأَسْماءُ الْحُسْنی الَّتِی لَا یُسَمَّی بِهَا غَیْرُهُ وَ هِیَ الَّتِی وَصَفَهَا فِی الْکِتَابِ فَقَالَ فَادْعُوهُ بِها وَ ذَرُوا الَّذِینَ یُلْحِدُونَ فِی أَسْمائِهِ جَهْلًا بِغَیْرِ عِلْم فَالَّذِی یُلْحِدُ فِی أَسْمَائِهِ جَهْلًا بِغَیْرِ عِلْمٍ یُشْرِکُ وَ هُوَ لَا یَعْلَمُ وَ یَکْفُرُ بِهِ وَ هُوَ یَظُنُّ أَنَّهُ یُحْسِنُ فَلِذَلِکَ قَالَ وَ ما یُؤْمِنُ أَکْثَرُهُمْ بِاللهِ إِلَّا وَ هُمْ مُشْرِکُونَ فَهُمُ الَّذِینَ یُلْحِدُونَ فِی أَسْمَائِهِ بِغَیْرِ عِلْمٍ فَیَضَعُونَهَا غَیْرَ مَوَاضِعِهَا.
امام صادق (علیه السلام)- برای او (خدا) نامهای نیکی است، دیگران به آن نامها نامگذاری نمیشوند و خداوند در قرآن بههمین موضوع اشاره کرده است: بدان نامهایش بخوانید. آنها را که به نامهای خدا الحاد میورزند واگذارید. (اعراف/۱۸۰). اگر از روی جهالت و نادانی چنین کنند. پس هر آنکس که از روی نادانی در باب اسامی پروردگار متعال، دچار الحاد شود، بیآنکه بداند، شرک ورزیده است و به خداوند، کافر شده است، درحالیکه فکر میکند، کار خوبی انجام میدهد. از همینرو است که خداوند فرموده است: وَمَا یُؤْمِنُ أَکْثَرُهُمْ بِالله إِلاَّ وَ هُم مُّشْرِکُونَ پس همین جماعت هستند که از روی جهالت در اسامی خداوند به الحاد دچار میشوند و این اسامی را در آنجا که شایسته نیست، مینهند.
الصّادق (علیه السلام)- إِنَّهُمْ أَهْلُ الْکِتابِ آمَنُوا بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ وَ التَّوْرَاهًِْ وَ الْإِنْجِیلِ ثُمَّ أَشْرَکُوا بِإِنْکَارِ الْقُرْآنِ وَ إِنْکَارِ نُبُوَّهًِْ نَبِیِّنَا.
امام صادق (علیه السلام)- منظور اهل کتاب هستند که ایمان به خدا و روز قیامت و تورات و انجیل دارند ولی با انکار قرآن و نبوّت پیامبر خاتم مشرک میشوند.