آیه ۱۲۰ - سوره نحل

آیه إِنَّ إِبْراهيمَ كانَ أُمَّةً قانِتاً للهِ حَنيفاً وَ لَمْ يَكُ مِنَ الْمُشْرِكينَ [120]

ابراهیم [به تنهایى] امّتى بود مطیع فرمان خدا؛ خالى از هرگونه انحراف؛ و از مشرکان نبود.

براهیم

۱ -۱
(نحل/ ۱۲۰)

الصّادقین (علیها السلام)- إِنَّ إِبْراهِیمَ کانَ أُمَّةً قانِتاً للهِ حَنِیفاً قَالَ شَیْءٌ فَضَّلَهُ اللَّهُ بِهِ.

امام باقر (علیه السلام) و امام صادق (علیه السلام)- إِنَّ إِبْرَاهِیمَ کَانَ أُمَّةً قَانِتًا لِلّهِ حَنِیفًا؛ فضیلتی است که خدا تنها به ابراهیم (علیه السلام) بخشید و او را بر افراد دیگر برتری داد.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۷، ص۷۵۸
بحارالأنوار، ج۱۲، ص۱۲/ العیاشی، ج۲، ص۲۷۴/ نورالثقلین/ البرهان
۱ -۲
(نحل/ ۱۲۰)

علی‌ّبن‌ابراهیم (رحمة الله علیه)- إِنَّهُ کَانَ یَعْلَمُ الْخَیْر.

علی‌بن‌ابراهیم (علیه السلام)- او امور خیر را به مردم می‌آموخت.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۷، ص۷۵۸
إرشادالقلوب، ج۱، ص۱۴/ بحارالأنوار، ج۳۵، ص۳۹۹

امّت

۲ -۱
(نحل/ ۱۲۰)

الصّادق (علیه السلام)- إِنَّ إِبْراهِیمَ کانَ أُمَّةً قانِتاً أُمَّهًًْ وَاحِدَهًًْ.

امام صادق (علیه السلام)- إِنَّ إِبْرَاهِیمَ کَانَ أُمَّةً قَانِتًا یعنی به تنهایی یک امّت بود.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۷، ص۷۵۸
بحارالأنوار، ج۱۲، ص۱۲/ العیاشی، ج۲، ص۲۷۴/ نورالثقلین/ البرهان
۲ -۲
(نحل/ ۱۲۰)

أمیرالمؤمنین (علیه السلام)- سَأَلُوا أَمِیرُالْمُؤْمِنِین (علیه السلام) عَنْ أَقْسَامِ الْأُمَّهًِْ فِی کِتَابِ اللَّهِ تَعَالَی فَقَالَ مِنْهَا الْأُمَّهًُْ الْوَاحِدُ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ قَالَ اللَّهُ تَعَالَی إِنَّ إِبْراهِیمَ کانَ أُمَّةً.

امام علی (علیه السلام)- از امام علی (علیه السلام) در مورد اقسام امّت در کتاب خداوند سؤال کردند. امام فرمود: «گاهی یک فرد مؤمن، در قرآن به عنوان یک امّت مطرح می شود مانند این کلام خداوند که فرمود، إِنَّ إِبْراهِیمَ کانَ أُمَّةً».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۷، ص۷۵۸
بحارالأنوار، ج۹۰، ص۲۳
۲ -۳
(نحل/ ۱۲۰)

الباقر (علیه السلام)- أَنَّهُ کَانَ عَلَی دِینٍ لَمْ یَکُنْ عَلَیْهِ أَحَدٌ غَیْرُهُ فَکَانَ أُمَّهًًْ وَاحِدَهًْ.

امام باقر (علیه السلام)- ابراهیم (علیه السلام) بر دین و عقیده‌ای بود که جز او هیچکس چنین عقیده‌ای نداشت لذا به تنهایی یک امّت را تشکیل داده بود.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۷، ص۷۵۸
القمی، ج۱، ص۳۹۲/ نورالثقلین
۲ -۴
(نحل/ ۱۲۰)

الصّادق (علیه السلام)- عَنْ أبِی‌عَبْدِاللهِ (علیه السلام) فِی قَوْلِهِ إِنَّ إِبْراهِیمَ کانَ أُمَّةً قانِتاً للهِ حَنِیفاً سَمَّاهُ اللهُ أُمَّهًًْ.

امام صادق (علیه السلام)- از امامصادق (علیه السلام) روایت است که درباره‌ی آیه: إِنَّ إِبْرَاهِیمَ کاَنَ أُمَّةً قَانِتًا لِلهِ حَنِیفًا فرمود: «خداوند ابراهیم را امّت نامیده است».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۷، ص۷۵۸
العیاشی، ج۲، ص۲۷۴/ نورالثقلین/ البرهان
۲ -۵
(نحل/ ۱۲۰)

الصّادق (علیه السلام)- سُئِلَ عَنِ الْأَمْرِ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّهْیِ عَنِ الْمُنْکَرِ أَ وَاجِبٌ هُوَ عَلَی الْأُمَّهًِْ جَمِیعاً فَقَالَ لَا فَقِیلَ لَهُ وَ لِمَ قَالَ إِنَّمَا هُوَ عَلَی الْقَوِیِّ الْمُطَاعِ الْعَالِمِ بِالْمَعْرُوفِ مِنَ الْمُنْکَرِ لَا عَلَی الضَّعِیفِ الَّذِی لَا یَهْتَدِی سَبِیلًا إِلَی أَیٍّ مِنْ أَیٍّ یَقُولُ مِنَ الْحَقِّ إِلَی الْبَاطِلِ وَ الدَّلِیلُ عَلَی ذَلِکَ کِتَابُ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ قَوْلُهُ وَ لْتَکُنْ مِنْکُمْ أُمَّةٌ یَدْعُونَ إِلَی الْخَیْرِ وَ یَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ یَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ فَهَذَا خَاصٌّ غَیْرُ عَامٍّ کَمَا قَالَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ وَ مِنْ قَوْمِ مُوسی أُمَّةٌ یَهْدُونَ بِالْحَقِّ وَ بِهِ یَعْدِلُونَ وَ لَمْ یَقُلْ عَلَی أُمَّهًِْ مُوسَی (علیه السلام) وَ لَا عَلَی کُلِّ قَوْمِهِ وَ هُمْ یَوْمَئِذٍ أُمَمٌ مُخْتَلِفَهًٌْ وَ الْأُمَّهًُْ وَاحِدَهًٌْ فَصَاعِداً کَمَا قَالَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ إِنَّ إِبْراهِیمَ کانَ أُمَّةً قانِتاً للهِ یَقُولُ مُطِیعاً لِلَّهِ عَزَّوَجَلَّ. (قِلَّةُ الْمُؤْمِنین

امام صادق (علیه السلام)- از امام صادق (علیه السلام) در مورد امربهمعروف و نهیازمنکر سؤالشد که: «آیا بر تمام این امّت واجب است یا نه»؟ فرمود: «نه»! سؤال شد: «چرا»؟ فرمود: «فقط بر کسانی واجب است که نیرومند باشند و مردم از آن‌ها اطاعت کنند و عالم به تشخیص معروف از منکر باشند، نه بر ضعفایی که راه را نمی‌دانند که به چه راهی و از چه راهی بگویند، لذا از حق به باطل میگویند و دلیل بر این مطلب سخن خداوند است که می‌فرماید:ِ باید که از میان شما گروهی باشند که به خیر دعوت کنند و امر به معروف و نهی از منکر کنند (آل عمران/۱۰۴) (حکم) این آیه، خاص است نه عام، همان‌طور که خداوند متعال می‌فرماید: گروهی از قوم موسی هستند که مردم را به حق راه می‌نمایند و به عدالت رفتار می‌کنند (اعراف/۱۵۹) و نفرموده است: بر امّت موسی (علیه السلام) و نه بر همه قومش، درحالی‌که آن‌ها در آن هنگام گروههای مختلفی بودند و امّت هم از یک نفر به بالاست، همانطور که خداوند عزّوجلّ می‌فرماید: إِنَّ إِبْراهِیمَ کانَ أُمَّةً قانِتاً لِلهِ؛ می‌فرماید: مطیع خداوند بود». (کم تعداد بودن مؤمنان

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۷، ص۷۵۸
الکافی، ج۵، ص۵۹/ بحارالأنوار، ج۹۷، ص۹۳/ مستدرک الوسایل، ج۱۲، ص۱۸۷/ وسایل الشیعهًْ، ج۱۶، ص۱۲۶/ نورالثقلین/ البرهان
۱
(نحل/ ۱۲۰)

الکاظم (علیه السلام)- عَنْ سَمَاعَهًَْ بْنِ مِهْرَانَ قَالَ: قَالَ لِی عَبْدٌ صَالِحٌ (علیه السلام) یَا سَمَاعَهًُْ أَمِنُوا عَلَی فُرُشِهِمْ وَ أَخَافُونِی أَمَا وَ اللَّهِ لَقَدْ کَانَتِ الدُّنْیَا وَ مَا فِیهَا إِلَّا وَاحِدٌ یَعْبُدُ اللَّهَ وَ لَوْ کَانَ مَعَهُ غَیْرُهُ لَأَضَافَهُ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ إِلَیْهِ حَیْثُ یَقُولُ إِنَّ إِبْراهِیمَ کانَ أُمَّةً قانِتاً للهِ حَنِیفاً وَ لَمْ یَکُ مِنَ الْمُشْرِکِینَ فَغَبَرَ بِذَلِکَ مَا شَاءَ اللَّهُ ثُمَّ إِنَّ اللَّهَ آنَسَهُ بِإِسْمَاعِیلَ وَ إِسْحَاقَ (علیها السلام) فَصَارُوا ثَلَاثَهًًْ أَمَا وَ اللَّهِ إِنَّ الْمُؤْمِنَ لَقَلِیلٌ وَ إِنَّ أَهْلَ الْکُفْرِ لَکَثِیرٌ أَ تَدْرِی لِمَ ذَاکَ فَقُلْتُ لَا أَدْرِی جُعِلْتُ فِدَاکَ فَقَالَ صُیِّرُوا أُنْساً لِلْمُؤْمِنِینَ یَبُثُّونَ إِلَیْهِمْ مَا فِی صُدُورِهِمْ فَیَسْتَرِیحُونَ إِلَی ذَلِکَ وَ یَسْکُنُونَ إِلَیْهِ.

امام کاظم (علیه السلام)- سماعهًْ‌بن‌مهران گوید: امام کاظم (علیه السلام) به من فرمود: «ای سماعه! آنان در بسترهایشان ایمن بودند و مرا ترساندند [به خاطر افشای اسرار امام (علیه السلام) و عدم رعایت تقیّه]. به خدا سوگند! در تمام دنیا و آنچه در آن است، تنها یک نفر خدا را می‌پرستید ولی اگر به جز او کس دیگری هم بود حتماً خداوند نام او را در کنار ابراهیم (علیه السلام) ذکر می‌کرد، آنجا که می‌فرماید: إِنَّ إِبْرَاهِیمَ کَانَ أُمَّةً قَانِتًا لِلّهِ حَنِیفًا وَلَمْ یَکُ مِنَ الْمُشْرِکِینَ و او بر این امر بسیار صبرکرد تا این که خداوند اسماعیل و اسحاق (علیه السلام) را با او همراه کرد و همدم او قرار داد و سه نفر شدند. به خدا سوگند! که مؤمن، بسیار اندک و اهل کفر و کافر، بسیار زیاد است. آیا می‌دانی چرا»؟ عرض‌کردم: «فدایتان شوم! نمی‌دانم». فرمود: «آنان همدم مؤمنان شدند و مؤمنان آنچه را در دل‌هایشان بود از اسرار امامانشان برای آنان بازگو می‌کردند و به این ترتیب، آرام می‌گرفتند و آرامش پیدا می‌کردند [و از اینکه کشته شوند در امان قرار می‌گرفتند و به‌واسطه‌ی همین افشای راز ائمه (از دایره مؤمنان خارج می‌شوند]».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۷، ص۷۶۰
الکافی، ج۲، ص۲۴۳/ بحارالأنوار، ج۴۷، ص۳۷۳؛ «فصبر» بدل «فغبر»/ العیاشی، ج۲، ص۲۷۴/ نورالثقلین/ البرهان
۲
(نحل/ ۱۲۰)

الصّادق (علیه السلام)- عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ (صلی الله علیه و آله) أَنَّ سَائِلًا سَأَلَه ... فَقَالَ السَّائِلُ أَخْبِرْنِی جَعَلَنِیَ اللَّهُ فِدَاکَ عَنْ أُمَّهًِْ مُحَمَّدٍ أَ هُمْ أَهْلُ بَیْتِ مُحَمَّدٍ قَالَ نَعَمْ قَالَ أَ وَ لَیْسَ الْمُسْلِمُونَ جَمِیعاً وَ کُلُّ مَنْ آمَنَ بِهِ وَ صَدَّقَهُ أُمَّتَهُ قَالَ جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّد ... قَالَ فِی مَوْضِعٍ آخَرَ ... کُنْتُمْ خَیْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ فَلَوْ کَانَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ عَنَی جَمِیعَ الْمُسْلِمِینَ أَنَّهُمْ خَیْرُ أُمَّهًٍْ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ لَمْ یُعَرِّفِ النَّاسَ الَّذِینَ أَخْرَجَ إِلَیْهِمْ جَمِیعَ الْمُسْلِمِینَ مَنْ هُمْ کَلَّا لَنْ یَعْنِیَ اللَّهُ الَّذِینَ تَظُنُّونَ مِنْ هَمَجِ هَذَا الْخَلْقِ وَ لَکِنْ عَنَی اللَّهُ الْأُمَّهًَْ الَّتِی بُعِثَ فِیهَا مُحَمَّدٌ (صلی الله علیه و آله) قَالَ السَّائِلُ فَإِنَّهُ لَمْ یَکُنْ مَعَهُ إِلَّا عَلِیٌّ وَحْدَهُ فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ (علیه السلام) إِنَّ مَعَ عَلِیٍّ فَاطِمَهًُْ وَ الْحَسَنُ وَ الْحُسَیْنُ (وَ هُمُ الَّذِینَ أَذْهَبَ اللَّهُ عَنْهُمُ الرِّجْسَ وَ طَهَّرَهُمْ تَطْهِیراً وَ أَصْحَابُ الْکِسَاءِ هُمُ الَّذِینَ شَهِدَ لَهُمُ الْکِتَابُ بِالتَّطْهِیرِ وَ قَدْ کَانَ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) وَحْدَهُ أُمَّهًًْ لِأَنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ یَقُولُ إِنَّ إِبْراهِیمَ کانَ أُمَّةً قانِتاً لِلَّهِ حَنِیفاً فَکَانَ إِبْرَاهِیمُ وَحْدَهُ أُمَّهًًْ ثُمَّ رَفَدَهُ بَعْدَ کِبَرِهِ بِإِسْمَاعِیلَ وَ إِسْحَاقَ وَ جَعَلَ فِی ذُرِّیَّتِهِمَا النُّبُوَّهًَْ وَ الْکِتابَ وَ کَذَلِکَ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) کَانَ وَحْدَهُ أُمَّهًًْ ثُمَّ رَفَدَهُ بِعَلِیٍّ وَ فَاطِمَهًَْ وَ کَثَّرَهُ بِالْحَسَنِ وَ الْحُسَیْنِ کَمَا کَثَّرَ إِبْرَاهِیمَ بِإِسْمَاعِیلَ وَ إِسْحَاقَ (علیها السلام).

امام صادق (علیه السلام)- شخصی از امام صادق (علیه السلام) پرسید: «... ای پسر رسول خدا (صلی الله علیه و آله) به من بگو امّت محمد (صلی الله علیه و آله) کیست؟ آیا منظور فقط خاندان پیامبر (صلی الله علیه و آله) است»؟ فرمود: «بله». گفت: «یعنی منظور تمام مسلمانان و تمام کسانی که به او ایمان آورده و او را تصدیق نمودند، نیست»؟ امام صادق (علیه السلام) فرمود: «خدای عزّو¬جلّ در جایی دیگر [از قرآن] فرمود: شما بهترین امّتی هستید از میان مردم پدید آمده (آل عمران/۱۱۰) و اگر منظور خداوند همه مسلمانان بود که آن‌ها بهترین امّتی هستند که خدا برای هدایت مردم در ¬نظر¬ گرفته ¬است پس منظور از ناس چه کسانی هستند که جمیع مسلمانان برای آن‌ها ارسال ¬شده¬اند؟! هرگز، خداوند چنین منظوری نداشته ¬است که مراد از ناس مردم فرومایه و پست باشد؛ بلکه منظور خداوند از امّت، گروهی است که محمّد (صلی الله علیه و آله) در بین ایشان مبعوث شد»، پرسش¬کننده سؤال¬کرد: «جز علی (علیه السلام) که کسی با او نبود»؟ امام صادق (علیه السلام) فرمود: «همراه با علی (علیه السلام)، فاطمه (سلام الله علیها)، حسن (علیه السلام) و حسین (علیه السلام) هم شامل این آیه¬اند و آنان کسانی هستند که خداوند، ناپاکی را از ایشان دور کرده و ایشان را پاک و مطهّر نموده¬است؛ و ایشان همان اصحاب کساء هستند که قرآن به پاکی¬شان گواهی¬می¬دهد. در ضمن رسول خدا (صلی الله علیه و آله) خود یک امّت بود زیرا خداوند فرمود: إِنَّ إِبْراهِیمَ کانَ أُمَّةً قانِتاً لِلَّهِ حَنِیفاً. با این اوصاف، ابراهیم (علیه السلام)، به تنهایی یک امّت بود تا آنکه در زمان پیری‌اش، اسماعیل و اسحاق (علیها السلام) به او عطا شد و به این ترتیب نبوت در کتاب آسمانی را در نسل آن دو قرار داد. رسول خدا (صلی الله علیه و آله) نیز در ابتدا [یک امّت یکپارچه و تنها] بود تا آنکه علی (علیه السلام) و فاطمه (سلام الله علیها) به او عطا شد و با حسن و حسین (علیها السلام) آن‌ها را بیشتر کرد همانگونه که ابراهیم (علیه السلام) را با اسحاق و اسماعیل (علیها السلام) بیشتر کرد.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۷، ص۷۶۰
دعایم الإسلام، ج۱، ص۳۲

مطیع فرمان خدا

۳ -۱
(نحل/ ۱۲۰)

الباقر (علیه السلام)- إِنَّمَا قَالَ قَانِتاً فَالْمُطِیع.

امام باقر (علیه السلام)- قانتاً در این آیه یعنی مطیع‌بودن.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۷، ص۷۶۲
القمی، ج۱، ص۳۹۲/ نورالثقلین

خالی از هر¬گونه انحراف

۴ -۱
(نحل/ ۱۲۰)

علی‌ّبن‌ابراهیم (رحمة الله علیه)- إِنَّ إِبْراهِیمَ کانَ أُمَّةً قانِتاً للهِ حَنِیفاً أَیْ طَاهِراً.

علی‌بن‌ابراهیم (رحمة الله علیه)- إِنَّ إِبْراهیمَ کانَ أُمَّةً قانِتاً لِلهِ حَنیفا یعنی با پاکی.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۷، ص۷۶۲
بحارالأنوار، ج۱۲، ص۷/ القمی، ج۱، ص۳۹
۴ -۲
(نحل/ ۱۲۰)

علی‌ّبن‌ابراهیم (رحمة الله علیه)- أَمَّا الْحَنِیفُ فَالْمُسْلِمُ قَالَ وَ ما کانَ مِنَ الْمُشْرِکِین.

علی‌بن‌ابراهیم (رحمة الله علیه)- حنیف یعنی مسلمان و ابراهیم (علیه السلام) از مشرکان نبود.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۷، ص۷۶۲
القمی، ج۱، ص۳۹۲/ نورالثقلین؛ «قال و ما کان من المشرکین» محذوف
بیشتر