آیه أَ تَبْنُونَ بِکُلِّ رِیعٍ آیَةً تَعْبَثُونَ [128]
آیا شما بر هر مکان مرتفعى نشانهاى از روى هواوهوس مىسازید؟!
الباقر ( یَعْنِی بِکُلِّ طَرِیقٍ آیَةً وَ الْآیَهًُْ عَلِیٌّ (تَعْبَثُونَ.
امام باقر ( یعنی در هر راهی نشانهایست و منظور از نشانه علی (میباشد که تَعْبَثُونَ یعنی آن را بیهوده میانگارید.
ابنعبّاس ( آیَةً تَعْبَثُونَ أَیْ مَا لَا تَحْتَاجُونَ إِلَیْهِ لِسُکْنَاکُمْ وَ إِنَّمَا تُرِیدُونَ الْعَبَثَ بِذَلِکَ وَ اللَّعِبَ وَ اللَّهْوَ کَأَنَّهُ جَعَلَ بَنَاهُمْ مَا یَسْتَغْنُونَ عَنْهُ عَبَثاً مِنْهُمْ.
ابنعبّاس ( تَعْبَثُونَ یعنی عمارتی میسازید که برای سکونتکردن به آن احتیاج ندارید، بلکه هدفتان انجام کار بیهوده، بازیچه و سرگرمی است. گویا خداوند ساختن بنایی که از آن بینیازند را انجام کاری بیهوده از جانب آنها دانسته است.
الرّسول ( عَنْ أَنَسِبْنِمَالِکٍ أَنَّ رَسُولَ الله (خَرَجَ فَرَأَی قُبَّهًًْ فَقَالَ: مَا هَذِهِ؟ فَقَالَ لَهُ أَصْحَابُهُ: هَذَا لِرَجُلٍ مِنَ الْأَنْصَارِ فَمَکَثَ حَتَّی إِذَا جَاءَ صَاحِبُهَا فَسَلَّمَ فِی النَّاسِ أَعْرَضَ عَنْهُ وَ صَنَعَ ذَلِکَ مِرَاراً حَتَّی عَرَفَ الرَّجُلُ الْغَضَبَ بِهِ وَ الْإِعْرَاضَ عَنْهُ فَشَکَی ذَلِکَ إِلَی أَصْحَابِهِ وَ قَالَ: وَ اللَّهِ إِنِّی لَا أَنْکَرُ رَسُولَ الله (مَا أَدْرِی مَا حَدَثَ فِیَّ وَ مَا صَنَعْتُ؟ قالُوا: خَرَجَ رَسُولُ الله (فَرَأَی قُبَّتَکَ فَقَالَ: لِمَنْ هَذِهِ؟ فََأَخْبَرْنَاهُ فَرَجَعَ إِلَی قُبَّتِهِ فَسَوَّاهَا بِالْأَرْضِ؟ فَخَرَجَ رَسُولُ اللهِ (ذَاتَ یَوْمٍ فَلَمْ یَرَ الْقُبَّهًَْ فَقَالَ: مَا فُعِلَتِ الْقُبَّهًُْ الَّتِی کَانَتْ هیهُنَا؟ قالُوا: شَکَا إِلَیْنَا صَاحِبُهَا إِعْرَاضَکَ عَنْهُ فَأَخْبَرْنَاهُ فَهَدِمَهَا. فَقَالَ: إِنَّ کُلَّ مَا یُبْنَی وَبَالٌ عَلَی صَاحِبِهِ یَوْمَ الْقِیَامَهًِْ إِلَّا مَا لَا بُدَّ مِنْهُ.
پیامبر ( انسبنمالک نقل میکند: روزی رسولخدا (آمد، و بر سر ساختمانی، قبّهای بلند دید. پرسید: «این چیست»؟ اصحاب گفتند: «این ساختمان از آن یکی از انصار است». پیامبر (درنگ کرد تا صاحب آن آمد و در میان مردم سلام کرد، پیامبر (از او روی گرداند. و این کار را چند بار در حقّ او تکرار کرد، تا آن مرد سرانجام از خشم و اعراض رسولخدا (از خودش آگاه شد، و نزد اصحاب گله کرد و گفت: «من متوجّه نظر تند رسول خدا (شدهام، لیکن نمیدانم چه شده است و من چه کردهام»؟ گفتند: «پیامبر (بیرون آمد و قبّهی تو را دید. و پرسید: «این از آن کیست؟ و ما به او گفتیم که مال توست». پس آن مرد رفت و قبّه را [ویران و] با زمین یکسان کرد. سپس رسول خدا (روزی بیرون آمد و آن قبّه را ندید، پرسید: «قبّهای که اینجا بود چه شد»؟ گفتند: «صاحب آن علّت اعراض شما را از ما جویا شد و ما او را آگاه کردیم، و او آن را ویران ساخت». در اینجا پیامبر (فرمود: «هر بنایی که ساخته شود، برای صاحب خود در روز قیامت وبالی خواهد بود، مگر ساختمانی که بهاندازهی نیاز باشد».