آیه وَ فَعَلْتَ فَعْلَتَكَ الَّتِي فَعَلْتَ وَ أَنْتَ مِنَ الْكافِرِينَ [19]
و سرانجام، آن كارت را [كه نمىبايست انجام دهى] انجام دادى [و يك نفر از ما را كشتى]، و تو از ناسپاسان بودى!
الرّضا ( عَلِیِبْنِمُحَمَّدِبْنِالْجَهْمِ قَالَ: سَأَلَ الْمَأْمُونُ الرِّضَا (فَقَالَ لَهُ یَا ابْنَرَسُولِاللَّهِ (أَلَیْسَ مِنْ قَوْلِکَ أَنَّ الْأَنْبِیَاءَ مَعْصُومُونَ قَالَ بَلَی قَالَ ... فَمَا مَعْنَی قَوْلِ مُوسَی (لِفِرْعَوْنَ فَعَلْتُها إِذاً وَ أَنَا مِنَ الضَّالِّینَ قَالَ الرِّضَا (إِنَّ فِرْعَوْنَ قَالَ لِمُوسَی (لَمَّا أَتَاهُ وَ فَعَلْتَ فَعْلَتَکَ الَّتِی فَعَلْتَ وَ أَنْتَ مِنَ الْکافِرِینَ بِی قَالَ مُوسَی (فَعَلْتُها إِذاً وَ أَنَا مِنَ الضَّالِّینَ عَنِ الطَّرِیقِ بِوُقُوعِی إِلَی مَدِینَهًٍْ مِنْ مَدَائِنِکَ فَفَرَرْتُ مِنْکُمْ لَمَّا خِفْتُکُمْ فَوَهَبَ لِی رَبِّی حُکْماً وَ جَعَلَنِی مِنَ الْمُرْسَلِینَ وَ قَدْ قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لِنَبِیِّهِ مُحَمَّدٍ (أَلَمْ یَجِدْکَ یَتِیماً فَآوی یَقُولُ أَ لَمْ یَجِدْکَ وَحِیداً فَآوَی إِلَیْکَ النَّاسَ وَ وَجَدَکَ ضَالًّا یَعْنِی عِنْدَ قَوْمِکَ فَهَدی أَیْ هَدَاهُمْ إِلَی مَعْرِفَتِکَ وَ وَجَدَکَ عائِلًا فَأَغْنی یَقُولُ أَغْنَاکَ بِأَنْ جَعَلَ دُعَاءَکَ مُسْتَجَاباً.
امام رضا ( علیّبنمحمّد جهم گوید: مأمون از امام رضا (سؤال کرد: «ای فرزند رسول خدا (! آیا شما اعتقاد نداری که پیامبران (معصوم هستند»؟ حضرت (فرمود: ... «چرا»! مأمون عرض کرد: «پس معنای این کلام موسی (به فرعون چیست که گفت: من آن کار را انجام دادم درحالیکه از گمراهان بودم. (شعراء/۲۰)». امام رضا (فرمود: «وقتی موسی (نزد فرعون رفت فرعون به او گفت: وَ فَعَلْتَ فَعْلَتَکَ الَّتِی فَعَلْتَ وَ أَنْتَ مِنَ الْکافِرِینَ یعنی از ناسپاسان [نسبت به من] بودی؛ موسی (گفت: من آن کار را انجام دادم درحالیکه از گمراهان بودم. (شعراء/۲۰). یعنی راه را گم کرده بودم و ناخواسته به شهری از شهرهای [تحت سلطهی] تو وارد شدم؛ پس هنگامیکه از شما ترسیدم فرار کردم و پروردگارم به من حکمت و دانش بخشید، و مرا از پیامبران قرار داد!. (شعراء/۲۱)». امام (در ادامه بهعنوان شاهد میفرماید و خداوند عزّوجلّ به پیامبرش محمّد (فرموده است: «آیا او تو را یتیم نیافت و پناه داد؟! (ضحی/۶)، یعنی آیا تو را تنها نیافت و مردم را بهسویت سوق داد؟ و تو را گمشده یافت و هدایت کرد، (ضحی/۷) یعنی نزد قومِ خود گمشده و ناشناخته بودی و هدایت کرد یعنی قومت را به شناخت تو، راهنمایی و هدایت کرد: و تو را فقیر یافت و بینیاز نمود. (ضحی/۸) یعنی دعای تو را مستجاب کرد و بدین وسیله تو را بینیاز نمود».
الصّادق ( لَمَّا بَعَثَ اللَّهُ مُوسَی إِلَی فِرْعَوْنَ أَتَی بَابَهُ فَاسْتَأْذَنَ عَلَیْهِ فَلَمْ یُؤْذَنْ لَهُ فَضَرَبَ بِعَصَاهُ الْبَابَ فَاصْطَکَّتِ الْأَبْوَابُ فَفُتِحَتْ ثُمَّ دَخَلَ عَلَی فِرْعَوْنَ فَأَخْبَرَهُ أَنَّهُ رَسُولُ رَبِّ الْعَالَمِینَ وَ سَأَلَهُ أَنْ یُرْسِلَ مَعَهُ بَنِی إِسْرَائِیلَ فَقَالَ لَهُ فِرْعَوْنُ کَمَا حَکَی اللَّهُ أَ لَمْ نُرَبِّکَ فِینا وَلِیداً وَ لَبِثْتَ فِینا مِنْ عُمُرِکَ سِنِینَ وَ فَعَلْتَ فَعْلَتَکَ الَّتِی فَعَلْتَ أَیْ قَتَلْتَ الرَّجُلَ وَ أَنْتَ مِنَ الْکافِرِینَ یَعْنِی کَفَرْتَ نِعْمَتِی.
امام صادق ( وقتی خداوند موسی (را بهسوی فرعون گسیل داشت، او به نزد فرعون آمد و برای کسب اجازه با عصای خود به در زد و همهی درها برای او گشوده شد، سپس بر فرعون وارد شد و موسی (به او ابلاغ کرد: «من فرستادهی پروردگار جهانیان هستم و از او خواست تا بنیاسرائیل را همراهش روانه کند»، فرعون پاسخ داد: أَ لَمْ نُرَبِّکَ فِینا وَلِیداً وَ لَبِثْتَ فِینا مِنْ عُمُرِکَ سِنِینَ وَ فَعَلْتَ فَعْلَتَکَ الَّتِی فَعَلْتَ؛ آیا تو از کودکی در درگاه من پرورش نیافتی و سالها در اینجا نبودی تا اینکه آن کاری را که میدانی به انجام رساندی، درحالیکه وَ أَنْتَ مِنَ الْکافِرِینَ؛ یعنی از کسانی بودی که نعمت مرا کفران نمودی»؟