آیه قالَ لِلْمَلَأِ حَوْلَهُ إِنَّ هذا لَساحِرٌ عَلِيمٌ [34]
[فرعون] به گروهى كه اطراف او بودند گفت: «اين ساحرى ماهر و دانا است»!
ابنعبّاس ( قَالَ فِرْعَوْنُ لَمَّا رَأَی سُلْطَانَ اللَّهِ فِی الْیَدِ وَ الْعَصَا إِنَّا لَا نُغَالِبُ مُوسَی (إِلَّا بِمَنْ هُوَ مِثْلُهُ فَأَخَذَ غِلْمَاناً مِنْ بَنِی إِسْرَائِیلَ فَبَعَثَ بِهِمْ إِلَی قَرْیَهًٍْ یُقَالُ لَهَا الْعَرْمَا یُعَلِّمُونَهُمْ السِّحْرَ کَمَا یُعَلِّمُونَ الصِّبْیَانَ فِی الْمَکْتَبِ فَعَلَّمُوهُمْ سِحْراً کَثِیراً وَ وَاعَدَ فِرْعَوْنُ مُوسَی (مَوْعِداً فَبَعَثَ فِرْعَوْنُ إِلَی السَّحَرَهًِْ فَجَاءَ بِهِمْ وَ مَعَهُمْ مُعَلِّمُهُمْ فَقَالُوا لَهُ مَا ذَا صَنَعْتَ قَالَ عَلَّمْتُهُمْ سِحْراً لَا یُطِیقُهُ سَحَرَهًُْ أَهْلِ الْأَرْضِ إِلَّا أَنْ یَکُونَ أَمْرٌ مِنَ السَّمَاءِ فَإِنَّهُ لَا طَاقَهًَْ لَهُمْ بِهِ. ثُمَّ بَعَثَ فِرْعَوْنُ فَجَمَعَ السَّحَرَهًَْ کُلَّهُمْ وَ کَانُوا اثْنَیْنِ وَ سَبْعِینَ أَلْفاً.
ابنعبّاس ( هنگامیکه فرعون، حاکمیّت و سلطنت الهی را در مورد [معجزهی] عصا و دست درخشان مشاهده کرد، گفت: «ما جز با کسی همچون موسی (نمیتوانیم بر او غلبه کنیم؛ بنابراین پسرکانی از بنیاسرائیل انتخاب کرده و آنها را به روستایی به نام غرماء فرستاد که به آنها آنچنانکه کودکان در مکتبخانهها درس میآموزند سِحر و جادوگری آموزش دهند؛ بدینترتیب سِحر و جادوی فراوانی به آنها آموختند و [از طرف دیگر] فرعون با موسی (قراری گذاشته و بهدنبال ساحران فرستاد و آنها را همراه معلّمشان نزد خود آورد». [چون همگی جمع شدند] به معلّمشان گفتند: «چه کردی»؟ او پاسخ داد: «سحر و جادویی به آنها آموزش دادهام که هیچیک از ساحران روی زمین، توانایی [انجام و مقابله با] آن را ندارند مگر اینکه پیشامد و حادثهای از آسمان باشد که درآنصورت آنها نمیتوانند با آن مقابله کنند». آنگاه فرعون، مأمورانی در تمام قلمرو حکومتش برای جمعآوری ساحران فرستاد و ساحری در قلمرو سلطنتش باقی نگذاشت و همه را نزد خود آورد.