آیه وَ إِنَّ رَبَّكَ لَهُوَ الْعَزِيزُ الرَّحِيمُ [68]
و پروردگارت شكستناپذير و مهربان است.
الصّادق ( إِنَّ قَوْماً مِمَّنْ آمَنَ بِمُوسَی (قَالُوا لَوْ أَتَیْنَا عَسْکَرَ فِرْعَوْنَ وَ کُنَّا فِیهِ وَ نِلْنَا مِنْ دُنْیَاهُ فَإِذَا کَانَ الَّذِی نَرْجُوهُ مِنْ ظُهُورِ مُوسَی (صِرْنَا إِلَیْهِ فَفَعَلُوا فَلَمَّا تَوَجَّهَ مُوسَی (وَ مَنْ مَعَهُ إِلَی الْبَحْرِ هَارِبِینَ مِنْ فِرْعَوْنَ رَکِبُوا دَوَابَّهُمْ وَ أَسْرَعُوا فِی السَّیْرِ لِیَلْحَقُوا بِمُوسَی (وَ عَسْکَرِهِ فَیَکُونُوا مَعَهُمْ فَبَعَثَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ مَلَکاً فَضَرَبَ وُجُوهَ دَوَابِّهِمْ فَرَدَّهُمْ إِلَی عَسْکَرِ فِرْعَوْنَ فَکَانُوا فِیمَنْ غَرِقَ مَعَ فِرْعَوْنَ.
امام صادق ( امام صادق (فرمود: قومی از مؤمنین به موسی (گفتند: کاش نزد فرعون میرفتیم و با او بودیم و از دنیایش بهرهمند میشدیم، و چون امید ما که ظهور موسی (بود برمی آمد، نزد او می رفتیم، و این کار را کردند. چون موسی (و همراهانش گریختند، سوار شدند و شتاب کردند تا به موسی (و همراهانش برسند و با آنها باشند. خدا فرشتهها فرستاد که به صورت چهارپایان آنان زدند و آنها را برگرداندند به لشکر فرعون، و با همراهان فرعون غرق شدند.
الکاظم ( عَنِ الْجَعْفَرِیِ قَالَ سَمِعْتُ أَبَاالْحَسَنِ (یَقُولُ مَا لِی رَأَیْتُکَ عِنْدَ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ یَعْقُوبَ فَقَالَ: إِنَّهُ خَالِی. فَقَالَ إِنَّهُ یَقُولُ فِی اللَّهِ قَوْلًا عَظِیماً یَصِفُ اللَّهَ وَ لَا یُوصَفُ فَإِمَّا جَلَسْتَ مَعَهُ وَ تَرَکْتَنَا وَ إِمَّا جَلَسْتَ مَعَنَا وَ تَرَکْتَهُ فَقُلْتُ هُوَ یَقُولُ مَا شَاءَ أَیُّ شَیْءٍ عَلَیَّ مِنْهُ إِذَا لَمْ أَقُلْ مَا یَقُولُ فَقَالَ أَبُوالْحَسَنِ (أَ مَا تَخَافُ أَنْ تَنْزِلَ بِهِ نَقِمَهًٌْ فَتُصِیبَکُمْ جَمِیعاً أَ مَا عَلِمْتَ بِالَّذِی کَانَ مِنْ أَصْحَابِ مُوسَی (وَ کَانَ أَبُوهُ مِنْ أَصْحَابِ فِرْعَوْنَ فَلَمَّا لَحِقَتْ خَیْلُ فِرْعَوْنَ مُوسَی (تَخَلَّفَ عَنْهُ لِیَعِظَ أَبَاهُ فَیُلْحِقَهُ بِمُوسَی فَمَضَی أَبُوهُ وَ هُوَ یُرَاغِمُهُ حَتَّی بَلَغَا طَرَفاً مِنَ الْبَحْرِ فَغَرِقَا جَمِیعاً فَأَتَی مُوسَی (الْخَبَرُ فَقَالَ هُوَ فِی رَحْمَهًِْ اللَّهِ وَ لَکِنَّ النَّقِمَهًَْ إِذَا نَزَلَتْ لَمْ یَکُنْ لَهَا عَمَّنْ قَارَبَ الْمُذْنِبَ دِفَاعٌ.
امام کاظم ( جعفری گفت: شنیدم که امام کاظم (به پدرم میفرمود: «چرا من تو را نزد عبدالرحمنبنیعقوب میبینم؟» گفت: «او دایی من است.» فرمود: «او دربارهی خدا گفتار سخت عظیمی دارد؛ خدا را وصف میکند، با اینکه خدا وصف پذیر نیست. یا با او بنشین و ما را واگذار، یا با ما بنشین و او را رها کن.» گفتم: «او هر چه میخواهد بگوید؛ گناهش بر خودش است، تا وقتی که من آنچه او میگوید نگویم». امام (فرمود: «آیا نمیترسی که به او بلایی فرود آید و به همه شماها برسد؟ آیا نمیدانی داستان آن یار موسی (را، که پدرش از یاران فرعون بود و چون قشون اسب سواران فرعون به موسی (رسیدند، از قوم موسی (عقب ماند تا پدرش را پند دهد و او را به موسی (ملحق کند؛ و پدرش گذشت و او با وی کشمکش میکرد، تا رسیدند کنار دریا و هر دو غرق شدند؛ و چون خبرش به موسی (رسید، فرمود: «او در رحمت خدا است، ولی بلا که فرود بیاید، از آن کسی که نزدیک فرد گنهکار است، دفاعی برنمیآید.»
الرضا ( کَانَ عَلَی مُقَدِّمَهًِْ فِرْعَوْنَ سِتُّمِائَهًِْ أَلْفٍ وَ مِائَتَا أَلْفٍ وَ عَلَی سَاقَتِهِ أَلْفُ أَلْفٍ قَالَ لَمَّا صَارَ مُوسَی (فِی الْبَحْرِ اتَّبَعَهُ فِرْعَوْنُ وَ جُنُودُهُ قَالَ فَتَهَیَّبَ فَرَسُ فِرْعَوْنَ أَنْ یَدْخُلَ الْبَحْرَ فَتَمَثَّلَ لَهُ جَبْرَئِیلُ (عَلَی مَاذِیَانَهًٍْ فَلَمَّا رَأَی فَرَسُ فِرْعَوْنَ الْمَاذِیَانَهًَْ اتَّبَعَهَا فَدَخَلَ الْبَحْرَ هُوَ وَ أَصْحَابُهُ فَغَرِقُوا.
امام رضا ( جلو دار سپاه فرعون ششصد هزار نفر و دویست هزار نفر و عقبه سپاه یک میلیون نفر بود. هنگامی که موسی (در دریا رفت فرعون و سربازانش او را تعقیب کرد، اسب فرعون از رفتن به داخل دریا خودداری کرد، که جبرئیل به صورت مادیانی برای او جلوه پیدا کرد، بنابراین وقتی اسب فرعون مادیان را دید او را دنبال کرد و داخل دریا شدند، در نتیجه او و یارانش غرق شدند.