آیه اُنْظُرْ كَيْفَ ضَرَبُوا لَكَ الْأَمْثالَ فَضَلُّوا فَلا يَسْتَطِيعُونَ سَبِيلاً [48]
ببين چگونه براى تو مَثَلها زدند، در نتيجه گمراه شدند و نمىتوانند راه حق را پيدا كنند.
علیبنإبراهیم ( انْظُرْ کَیْفَ ضَرَبُوا لَکَ الْأَمْثالَ فَضَلُّوا فَلا یَسْتَطِیعُونَ سَبِیلًا قَالَ إِلَی وَلَایَهًِْ عَلِیٍّ (وَ عَلِیٌّ (هُوَ السَّبِیل.
علیّبنابراهیم (رحمة الله علیه)- انْظُرْ کَیْفَ ضَرَبُوا لَکَ الْأَمْثالَ فَضَلُّوا فَلا یَسْتَطِیعُونَ سَبِیلًا، به ولایت علیّبنابیطالب (علیه السلام) و علی (علیه السلام) همان راه است.
العسکری ( بِالْإِسْنَادِ إِلَی أَبِیمُحَمَّدٍ الْعَسْکَرِیِّ (أَنَّهُ قَالَ قُلْتُ لِأَبِیعَلِیِّبْنِمُحَمَّدٍ (هَلْ کَانَ رَسُولُ اللَّهِ (یُنَاظِرُ الْیَهُودَ وَ الْمُشْرِکِینَ إِذَا عَاتَبُوهُ وَ یُحَاجُّهُمْ قَالَ بَلَی مِرَاراً کَثِیرَهًًْ مِنْهَا ... أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ (کَانَ قَاعِداً ذَاتَ یَوْمٍ بِمَکَّهًَْ بِفِنَاءِ الْکَعْبَهًِْ إِذَا اجْتَمَعَ جَمَاعَهًٌْ مِنْ رُؤَسَاءِ قُرَیْشٍ مِنْهُمُ الْوَلِیدُبْنُالْمُغِیرَهًِْ الْمَخْزُومِیُّ وَ أَبُوالْبَخْتَرِیِّبْنُهِشَامٍ وَ أَبُوجَهْلِبْنُهِشَامٍ وَ الْعَاصُبْنُوَائِلٍ السَّهْمِیُّ وَ عَبْدُاللَّهِبْنُأَبِیأُمَیَّهًَْ الْمَخْزُومِی ... فَابْتَدَأَ عَبْدُ اللَّهِبْنُأَبِیأُمَیَّهًَْ الْمَخْزُومِیُّ فَقَالَ یَا مُحَمَّدُ (لَقَدِ ادَّعَیْتَ دَعْوَی عَظِیمَهًًْ وَ قُلْتَ مَقَالًا هَائِلًا زَعَمْتَ أَنَّکَ رَسُولُ رَبِّ الْعَالَمِینَ وَ مَا یَنْبَغِی لِرَبِّ الْعَالَمِینَ وَ خَالِقِ الْخَلْقِ أَجْمَعِینَ أَنْ یَکُونَ مِثْلُکَ رَسُولَهُ بَشَراً {بَشَرٌ} مِثْلُنَا تَأْکُلُ کَمَا نَأْکُلُ وَ تَمْشِی فِی الْأَسْوَاقِ کَمَا نَمْشِی فَهَذَا مَلِکُ الرُّومِ وَ هَذَا مَلِکُ الْفُرْسِ لَا یَبْعَثَانِ رَسُولًا إِلَّا کَثِیرَ مَالٍ عَظِیمَ حَالٍ لَهُ قُصُورٌ وَ دُورٌ وَ فَسَاطِیطُ وَ خِیَامٌ وَ عَبِیدٌ وَ خُدَّامٌ وَ رَبُّ الْعَالَمِینَ فَوْقَ هَؤُلَاءِ کُلِّهِمْ وَ هُمْ عَبِیدُهُ وَ لَوْ کُنْتَ نَبِیّاً لَکَانَ مَعَکَ مَلَکٌ یُصَدِّقُکَ وَ نُشَاهِدُهُ بَلْ لَوْ أَرَادَ اللَّهُ أَنْ یَبْعَثَ إِلَیْنَا نَبِیّاً لَکَانَ إِنَّمَا یَبْعَثُ إِلَیْنَا مَلَکاً لَا بَشَراً مِثْلَنَا مَا أَنْتَ یَا مُحَمَّدُ (إِلَّا مَسْحُوراً وَ لَسْتَ بِنَبِیٍّ ... فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ (یَا عَبْدَاللَّهِ أَبَقِیَ شَیْءٌ مِنْ کَلَامِکَ فَقَالَ یَا مُحَمَّدُ (أَوَ لَیْسَ فِیمَا أَوْرَدْتُهُ عَلَیْکَ کِفَایَهًٌْ وَ بَلَاغٌ مَا بَقِیَ شَیْءٌ فَقُلْ مَا بَدَا لَکَ وَ أَفْصِحْ عَنْ نَفْسِکَ إِنْ کَانَتْ لَکَ حُجَّهًٌْ وَ أْتِنَا بِمَا سَأَلْنَاکَ فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ (اللَّهُمَّ أَنْتَ السَّامِعُ لِکُلِّ صَوْتٍ وَ الْعَالِمُ بِکُلِّ شَیْءٍ تَعْلَمُ مَا قَالَهُ عِبَادُکَ فَأَنْزَلَ اللَّهُ عَلَیْهِ یَا مُحَمَّدُ (وَ قالُوا ما لِهذَا الرّسول یَأْکُلُ الطَّعامَ وَ یَمْشِی فِی الْأَسْواقِ إِلَی قَوْلِهِ رَجُلًا مَسْحُوراً ثُمَّ قَالَ اللَّهُ تَعَالَی انْظُرْ کَیْفَ ضَرَبُوا لَکَ الْأَمْثالَ فَضَلُّوا فَلا یَسْتَطِیعُونَ سَبِیلًا ... ثُمَّ قَالَ (وَ أَمَّا قَوْلُکَ مَا أَنْتَ إِلَّا رَجُلٌ مَسْحُورٌ فَکَیْفَ أَکُونُ کَذَلِکَ وَ قَدْ تَعْلَمُونَ أَنِّی فِی صِحَّهًِْ التَّمْیِیزِ وَ الْعَقْلِ فَوْقَکُمْ فَهَلْ جَرَّبْتُمْ عَلَیَّ مُنْذُ نَشَأْتُ إِلَی أَنِ اسْتَکْمَلْتُ أَرْبَعِینَ سَنَهًًْ خِزْیَهًًْ أَوْ ذِلَّهًًْ أَوْ کَذِبَهًًْ أَوْ جِنَایَهًًْ {خَنَاءً} أَوْ خَطأً مِنَ الْقَوْلِ أَوْ سَفَهاً مِنَ الرَّأْیِ أَتَظُنُّونَ أَنَّ رَجُلًا یَعْتَصِمُ طُولَ هَذِهِ الْمُدَّهًِْ بِحَوْلِ نَفْسِهِ وَ قُوَّتِهَا أَوْ بِحَوْلِ اللَّهِ وَ قُوَّتِهِ وَ ذَلِکَ مَا قَالَ اللَّهُ تَعَالَی انْظُرْ کَیْفَ ضَرَبُوا لَکَ الْأَمْثالَ فَضَلُّوا فَلا یَسْتَطِیعُونَ سَبِیلًا إِلَی أَنْ یُثْبِتُوا عَلَیْکَ عَمًی بِحُجَّهًٍْ أَکْثَرَ مِنْ دَعَاوِیهِمُ الْبَاطِلَهًِْ الَّتِی یُبَیِّنُ عَلَیْکَ التَّحْصِیلُ بُطْلَانَهَا.
امام عسکری (علیه السلام)- امام عسکری (علیه السلام) نقل میکند که به پدرم امام هادی (علیه السلام) عرض کردم: «آیا وقتی یهودیان و مخالفین بر پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) اعتراض و مخالفت میکردند، پیامبر (صلی الله علیه و آله) با ایشان مناظره هم کرده است»؟ فرمود: «آری چندین مرتبه ...» ... روزی پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) با اصحاب خود کنار خانه کعبه نشسته بود و برای آنها آیات قرآن و دستورات پروردگار را میخواند. در این موقع گروهی از سران قریش از قبیل: ولیدبنمغیره مخزومی و ابو البختری پسر هشام و ابوجهل و عاصبنوائل سهمی و عبد اللهبنابیامیه مخزومی و گروهی از پیروان آنها اجتماع نمودند و با هم به گفتگو پرداختند ... ابتدا عبداللهبنابیامیّه مخزومی شروع به سخن کرده و گفت: «یا محمّد (صلی الله علیه و آله)! ادّعای بزرگی کردهای و سخن دشواری میگویی، خود را پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله) میدانی با اینکه شایسته نیست خداوند و آفرینندهی جهان مانند تو را سفیر و پیامبر خود قرار دهد. یک انسان که مانند ما میخورد و میآشامد و در کوچه و بازار راه میرود، یک مطالعه دربارهی فرمانروایان روم و پادشاهان ایران بکن، اگر بخواهند پیکی بفرستند قطعاً شخصی را انتخاب میکنند که موقعیّتی داشته باشد و دارای ثروت باشد. قصرهای بلند و باغهای زیبا و غلام و کنیز فراوان. خداوند از تمام این فرمانروایان بزرگتر و باقدرتتر است اینها همه بندهی اویند. از آن گذشته اگر تو پیامبر (صلی الله علیه و آله) میبودی به همراهت فرشتهای میفرستاد تا تو را تصدیق نماید و ما او را میدیدیم اگر خداوند تصمیم داشت برای ما پیامبری بفرستد؛ حتماً فرشته و ملکی را میفرستاد نه یک آدم مثل خودمان، تو مردی هستی که جن زدهای و عقل خویش را از دست دادهای نه پیامبر و سفیر خدا». پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) فرمود: «آیا حرف دیگری هم داری»؟ گفت: «یا محمّد (صلی الله علیه و آله)! آنچه بر تو اعتراض نمودم کافی نبود دیگر چیزی باقی نمانده حالا تو هر جوابی داری واضح و آشکار بیان کن اگر واقعاً میتوانی تقاضاهای ما را برآور و برای ما استدلال نما درصورتی که دلیلی داری». پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) فرمود: «خدایا! تو هر صدایی را میشنوی و از هرچیز اطّلاع داری، سخن این بندگان خود را شنیدی». خداوند این آیه را بر پیامبر (صلی الله علیه و آله) نازل نمود؛ و گفتند: «چرا این پیامبر غذا میخورد و در بازارها راه میرود؟! ... «شما تنها از مردی مجنون پیروی میکنید»!. (فرقان/۸۷) سپس میفرماید: انْظُرْ کَیْفَ ضَرَبُوا لَکَ الْأَمْثالَ فَضَلُّوا فَلا یَسْتَطِیعُونَ سَبِیلًا امّا اینکه گفتی: تو آدم سحر شدهای؛ چگونه این سخن دربارهی من درست است، درحالیکه خود معترفید که من در کمال صحّت و سلامتی جسمی و روحی بوده و هستم و در تمام این مدّت چهل سال که از عمر من میگذرد، کوچکترین خطا و لغزش و کج اندیشی یا خیانت و دروغی در سخنان من ندیدهاید. آیا گمان میکنید کسی در طول این چهل سال با نیروی اراده و قدرت خود توانسته در نهایت درستی و امانت خود را حفظ و تأمین کند، یا این کار تنها در اثر حمایت و توجّه و عنایت خداوند جهانیان بوده است؟ و این همان فرمایش الهی است که فرموده است: بنگر که چگونه برای تو مثلها زدند چگونه تو را وصفکردند پس گمراه شدند و نتوانند که راهی بیابند. (فرقان/۹) تا آنجاکه برای اثبات دعوی باطل خود که هیچ بر تو پوشیده نیست دلیل و برهانی ندارند».