آیه ۱۰۷ - سوره توبه

آیه وَ الَّذينَ اتَّخَذُوا مَسْجِداً ضِراراً وَ كُفْراً وَ تَفْريقاً بَيْنَ الْمُؤْمِنينَ وَ إِرْصاداً لِمَنْ حارَبَ اللهَ‌ وَ رَسُولَهُ مِنْ قَبْلُ وَ لَيَحْلِفُنَّ إِنْ أَرَدْنا إِلاَّ الْحُسْنى وَ اللهُ‌ يَشْهَدُ إِنَّهُمْ لَكاذِبُونَ [107]

[گروهى ديگر از منافقان] كسانى هستند كه مسجدى ساختند براى زيان‌رساندن [به اسلام] و [تقويت] كفر و تفرقه‌افكنى ميان مؤمنان و كمين‌گاهى براى كسى‌ كه از پيش با خدا و پيامبرش مبارزه كرده بود؛ آن‌ها سوگند ياد مى‌كنند كه: «جز نيكى [و خدمت]، نظرى نداشته‌ايم». امّا خداوند گواهى مى‌دهد كه آن‌ها قطعاً دروغگو هستند.

۱
(توبه/ ۱۰۷)

الباقر (علیه السلام)- مَسْجِدُ الضِّرَارِ الَّذِی أُسِّسَ عَلی شَفا جُرُفٍ هارٍ فَانْهارَ بِهِ فِی نارِ جَهَنَّم.

امام باقر (علیه السلام)- مسجد ضرار است آنکه بر کناره‌ی پرتگاه ریزان و سست بنا گردیده است و با ریزش خود او را در آتش جهنّم فرو می‌برد.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۶، ص۳۳۶
بحار الأنوار، ج۲۱، ص۲۵۵
۲
(توبه/ ۱۰۷)

الرّسول (صلی الله علیه و آله)- عَوَالِی اللِّآلِی، رُوِیَ: أَنَّ بَنِی‌عَمْرِوبْنِ‌عَوْفٍ لَمَّا بَنَوْا مَسْجِدَ قُبَا بَعَثُوا إِلَی النَّبِیِّ (صلی الله علیه و آله) فَأَتَاهُمْ فَصَلَّی فِیهِ فَحَسَدَهُمْ إِخْوَتُهُمْ بَنُو غَنْمِ‌بْنِ‌عَوْفٍ فَبَنَوْا مَسْجِداً وَ أَرْسَلُوا إِلَی رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) لِیَأْتِیَهُمْ فَیُصَلِّیَ فِیهِ فَاعْتَلَّ عَلَیْهِمْ بِأَنَّهُ مُتَوَجِّهٌ إِلَی تَبُوکَ وَ أَنَّهُ مَتَی قَدِمَ أَتَاهُمْ فَصَلَّی فِیهِ فَحِینَ قَدِمَ مِنْ تَبُوکَ أُنْزِلَ قَوْلُهُ تَعَالَی وَ الَّذِینَ اتَّخَذُوا مَسْجِداً ضِراراً الْآیَاتِ فَأَنْفَذَ (صلی الله علیه و آله) جَمَاعَهًًْ مِنْ أَصْحَابِهِ مِنْهُمْ عَمَّارُ‌بْنُ‌یَاسِرٍ وَ قَالَ انْطَلِقُوا إِلَی هَذَا الْمَسْجِدِ الظَّالِمِ فَاهْدِمُوهُ وَ حَرِّقُوهُ وَ أَمَرَ أَنْ یُتَّخَذَ مَکَانَهُ کُنَاسَهًٌْ لِلْجِیَفِ.

پیامبر (صلی الله علیه و آله)- در کتاب عوالی اللآلی این‌گونه روایت شده است: قبیله‌ی بنی‌عمرو هنگامی‌که مسجد قبا را ساختند کسی را نزد پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرستادند که پیامبر (صلی الله علیه و آله) نزد آن‌ها آمد و در آن مسجد نماز خواند. برادرانش، قبیله‌ی بنی‌غنم‌بن‌عوف به آن‌ها حسادت کردند و مسجدی را ساختند و کسی را به‌سوی پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرستادند تا اینکه نزد آن‌ها بیاید و در آن نماز بخواند. [پیامبر (صلی الله علیه و آله)] دلیل آورد که قصد رفتن به جنگ تبوک را دارد [و الآن نمی‌تواند بیاید] و [وعده داد] که هرگاه برگشت نزد آن‌ها بیاید و در آن [مسجد] نماز بخواند. هنگامی‌که از جنگ تبوک برگشت این آیه نازل شد: وَ الَّذِینَ اتَّخَذُوا مَسْجِداً ضِراراً. [پیامبر (صلی الله علیه و آله)] جماعتی از یارانش را که در میان آن‌ها عمّاربن‌یاسر (رحمة الله علیه) بود، فرستاد و فرمود: «به‌سوی این مسجد ظالم بروید و آن را ویران ساخته و آتش بزنید». و دستور داد که مکان آن را، به‌عنوان جایگاه زباله قرار دهند.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۶، ص۳۳۶
مستدرک الوسایل، ج۳، ص۴۴۸/ عوالی اللآلی، ج۲، ص۳۲
۳
(توبه/ ۱۰۷)

علی‌بن‌إبراهیم (رحمة الله علیه)- قَوْلُهُ الَّذِینَ اتَّخَذُوا مَسْجِداً ضِراراً وَ کُفْراً فَإِنَّهُ کَانَ سَبَبُ نُزُولِهَا أَنَّهُ جَاءَ قَوْمٌ مِنَ الْمُنَافِقِینَ إِلَی رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) فَقَالُوا یَا رَسُولَ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) أَ تَأْذَنُ لَنَا فَنَبْنِیَ مَسْجِداً فِی بَنِی سَالِمٍ لِلْعَلِیلِ وَ اللَّیْلَهًِْ الْمَطِیرَهًِْ وَ الشَّیْخِ الْفَانِی فَأَذِنَ لَهُمْ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) وَ هُوَ عَلَی الْخُرُوجِ إِلَی تَبُوکَ فَقَالُوا یَا رَسُولَ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) لَوْ أَتَیْتَنَا فَصَلَّیْتَ فِیهِ قَالَ أَنَا عَلَی جَنَاحِ الطَّیْرِ فَإِذَا وَافَیْتُ إِنْ شَاءَ اللَّهُ أَتَیْتُهُ فَصَلَّیْتُ فِیهِ فَلَمَّا أَقْبَلَ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) مِنْ تَبُوکَ نَزَلَتْ عَلَیْهِ هَذِهِ الْآیَهًُْ فِی شَأْنِ الْمَسْجِدِ وَ أَبِی‌عَامِرٍ الرَّاهِبِ وَ قَدْ کَانُوا حَلَفُوا لِرَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) أَنَّهُمْ یَبْنُونَ ذَلِکَ لِلصَّلَاحِ وَ الْحُسْنَی فَأَنْزَلَ اللَّهُ عَلَی رَسُولِهِ وَ الَّذِینَ اتَّخَذُوا مَسْجِداً إِلَی قَوْلِهِ تَعَالَی وَ إِرْصاداً لِمَنْ حارَبَ اللهَ وَ رَسُولَهُ مِنْ قَبْلُ یَعْنِی أَبَاعَامِرٍ الرَّاهِبَ کَانَ یَأْتِیهِمْ فَیَذْکُرُ رَسُولَ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) وَ أَصْحَابَهُ قَوْلُهُ لَمَسْجِدٌ أُسِّسَ عَلَی التَّقْوی یَعْنِی مَسْجِدَ قُبَاءَ قَوْلُهُ فِیهِ رِجالٌ یُحِبُّونَ أَنْ یَتَطَهَّرُوا قَالَ کَانُوا یَتَطَهَّرُونَ بِالْمَاءِ.

علیّ‌بن‌ابراهیم (رحمة الله علیه)- الَّذِینَ اتَّخَذُوا مَسْجِداً ضِراراً وَ کُفْراً؛ شأن نزول آن این است که گروهی از منافقان نزد رسول خدا (صلی الله علیه و آله) آمدند و گفتند: «ای رسول خدا! آیا به ما اجازه می‌دهید در [دیار] بنی‌سالم مسجدی را برای بیماران و شب بارانی و پیرمرد سالخورده بسازیم»؟ رسول خدا (صلی الله علیه و آله) به آنان اجازه داد. سپس درحالی‌که عازم تبوک بود نزد او رفتند و گفتند: «ای رسول خدا! اگر ممکن است نزد ما بیایید و در آن نماز بخوانید»؟ فرمود: «اکنون من عازم سفر هستم و هرگاه برگشتم [به خواست خدا] می‌آیم و در آن نماز خواهم گزارد. هنگامی‌که رسول خدا (صلی الله علیه و آله) از تبوک مراجعت کرد، این آیه درباره‌ی آن مسجد و ابوعامر راهب نازل شد و آنان برای رسول خدا (صلی الله علیه و آله) سوگند یاد کرده بودند که آن را برای صلاح و کارهای نیک می‌سازند. خدا این آیه را بر پیامبرش نازل کرد؛ وَ الَّذِینَ اتَّخَذُواْ مَسْجِداً ... إِرْصَأدا لِّمَنْ حَارَبَ اللهِ وَ رَسُولَهُ مِن قَبْلُ، یعنی ابوعامر راهب که او نزد آنان می‌آمد و رسول خدا (صلی الله علیه و آله) و اصحابش را ذکر می‌کرد. لَّمَسْجِدٌ أُسِّسَ عَلَی التَّقْوَی؛ یعنی مسجد قبا، فِیهِ رِجَالٌ یُحِبُّونَ أَن یَتَطَهَّرُواْ؛ آنان با آب، خود را پاک می‌کردند.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۶، ص۳۳۸
بحار الأنوار، ج۲۱، ص۲۵۵/ نور الثقلین/ القمی، ج۱، ص۳۰۵/ البرهان
۴
(توبه/ ۱۰۷)

الکاظم (علیه السلام)- قَالَ مُوسَی‌بْنُ‌جَعْفَرٍ (علیه السلام) وَ لَقَدِ اتَّخَذَ الْمُنَافِقُونَ مِنْ أُمَّهًِْ مُحَمَّدٍ (صلی الله علیه و آله) بَعْدَ مَوْتِ سَعْدِ‌بْنِ‌مُعَاذٍ وَ بَعْدَ انْطِلَاقِ مُحَمَّدٍ (صلی الله علیه و آله) إِلَی تَبُوکَ أَبَا عَامِرٍ الرَّاهِبَ أَمِیراً وَ رَئِیساً وَ بَایَعُوا لَهُ وَ تَوَاطَئُوا عَلَی إِنْهَابِ الْمَدِینَهًِْ وَ سَبْیِ ذَرَارِیِّ رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) وَ سَائِرِ أَهْلِهِ وَ صَحَابَتِهِ وَ دَبَّرُوا التَّبْیِیتَ عَلَی مُحَمَّدٍ (صلی الله علیه و آله) لِیَقْتُلُوهُ فِی طَرِیقِهِ إِلَی تَبُوکَ فَأَحْسَنَ اللَّهُ الدِّفَاعَ عَنْ مُحَمَّدٍ (صلی الله علیه و آله) وَ فَضَحَ الْمُنَافِقِینَ وَ أَخْزَاهُم ... ثُمَّ کَرَّ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) رَاجِعاً إِلَی الْمَدِینَهًِْ إِلَی إِبْطَالِ کَیْدِ الْمُنَافِقِینَ فِی نَصْبِ ذَلِکَ الْعِجْلِ الَّذِی هُوَ أَبُوعَامِرٍ الَّذِی سَمَّاهُ النَّبِیُّ (صلی الله علیه و آله) الْفَاسِقَ وَ عَادَ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) غَانِماً ظَافِراً وَ أَبْطَلَ اللَّهُ کَیْدَ الْمُنَافِقِینَ وَ أَمَرَ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) بِإِحْرَاقِ مَسْجِدِ الضِّرَارِ وَ أَنْزَلَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ وَ الَّذِینَ اتَّخَذُوا مَسْجِداً ضِراراً وَ کُفْراً وَ تَفْرِیقاً الْآیَاتِ. وَ قَالَ مُوسَی‌بْنُ‌جَعْفَرٍ (علیه السلام) فَهَذَا الْعِجْلُ فِی حَیَاهًِْ رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) دَمَّرَ اللَّهُ عَلَیْهِ وَ أَصَابَهُ بِقُولَنْجٍ وَ فَالِجٍ وَ جُذَامٍ وَ لَقْوَهًٍْ وَ بَقِیَ أَرْبَعِینَ صَبَاحاً فِی أَشَدِّ عَذَابٍ صَارَ إِلَی عَذَابِ اللَّهِ.

امام کاظم (علیه السلام)- منافقانی از امّت محمّد (صلی الله علیه و آله) بعد از درگذشت سعدبن‌معاذ و حرکت محمّد (صلی الله علیه و آله) به‌سوی تبوک، ابوعامر راهب را به امیری و ریاست برگزیدند و با او بیعت کردند و بر غارت مدینه و اسیر ساختن فرزندان رسول خدا (صلی الله علیه و آله) و سایر افراد خانواده و صحابه‌اش با یکدیگر توافق کردند. و از دیگر سو نیز برای حمله شبانه به محمّد (صلی الله علیه و آله) و کشتن او در مسیرش به‌سوی تبوک، دسیسه‌چینی نمودند. ولی خداوند به نیکی از محمّد (صلی الله علیه و آله) دفاع نمود و منافقان را مفتضح و رسوا ساخت... سپس رسول خدا (صلی الله علیه و آله) به سرعت برای باطل ساختن نیرنگ منافقان در برپایی آن گوساله همان ابوعامر که رسول خدا (صلی الله علیه و آله) او را فاسق نامید به‌سوی مدینه بازگشت. و رسول خدا (صلی الله علیه و آله) در این بازگشت، پیروزمند و با غنایم بازگردید و خداوند نیرنگ منافقان را تباه گردانید و به رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرمان داد که مسجد ضرار را به آتش بکشد و خداوند دراین‌باره فرمود؛ وَ الَّذِینَ اتَّخَذُوا مَسْجِداً ضِراراً وَ کُفْراً وَ تَفْرِیقاً. خداوند این گوساله را در روزگار حضرت رسول (صلی الله علیه و آله) هلاک ساخت و او را به قولنج و فلج و جذام و لقوه (کجی دهان و رعشه در چانه بر اثر سکته) دچار ساخت. و او چهل روز در شدیدترین عذاب به سر برد [تا آنکه هلاک گردید] و به‌سوی عذاب الهی روان شد».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۶، ص۳۳۸
بحار الأنوار، ج۲۱، ص۲۶۳/ الإمام العسکری، ص۴۸۷/ البرهان
بیشتر