آیه وَ الَّذينَ اتَّخَذُوا مَسْجِداً ضِراراً وَ كُفْراً وَ تَفْريقاً بَيْنَ الْمُؤْمِنينَ وَ إِرْصاداً لِمَنْ حارَبَ اللهَ وَ رَسُولَهُ مِنْ قَبْلُ وَ لَيَحْلِفُنَّ إِنْ أَرَدْنا إِلاَّ الْحُسْنى وَ اللهُ يَشْهَدُ إِنَّهُمْ لَكاذِبُونَ [107]
[گروهى ديگر از منافقان] كسانى هستند كه مسجدى ساختند براى زيانرساندن [به اسلام] و [تقويت] كفر و تفرقهافكنى ميان مؤمنان و كمينگاهى براى كسى كه از پيش با خدا و پيامبرش مبارزه كرده بود؛ آنها سوگند ياد مىكنند كه: «جز نيكى [و خدمت]، نظرى نداشتهايم». امّا خداوند گواهى مىدهد كه آنها قطعاً دروغگو هستند.
الباقر (علیه السلام)- مَسْجِدُ الضِّرَارِ الَّذِی أُسِّسَ عَلی شَفا جُرُفٍ هارٍ فَانْهارَ بِهِ فِی نارِ جَهَنَّم.
امام باقر (علیه السلام)- مسجد ضرار است آنکه بر کنارهی پرتگاه ریزان و سست بنا گردیده است و با ریزش خود او را در آتش جهنّم فرو میبرد.
الرّسول (صلی الله علیه و آله)- عَوَالِی اللِّآلِی، رُوِیَ: أَنَّ بَنِیعَمْرِوبْنِعَوْفٍ لَمَّا بَنَوْا مَسْجِدَ قُبَا بَعَثُوا إِلَی النَّبِیِّ (صلی الله علیه و آله) فَأَتَاهُمْ فَصَلَّی فِیهِ فَحَسَدَهُمْ إِخْوَتُهُمْ بَنُو غَنْمِبْنِعَوْفٍ فَبَنَوْا مَسْجِداً وَ أَرْسَلُوا إِلَی رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) لِیَأْتِیَهُمْ فَیُصَلِّیَ فِیهِ فَاعْتَلَّ عَلَیْهِمْ بِأَنَّهُ مُتَوَجِّهٌ إِلَی تَبُوکَ وَ أَنَّهُ مَتَی قَدِمَ أَتَاهُمْ فَصَلَّی فِیهِ فَحِینَ قَدِمَ مِنْ تَبُوکَ أُنْزِلَ قَوْلُهُ تَعَالَی وَ الَّذِینَ اتَّخَذُوا مَسْجِداً ضِراراً الْآیَاتِ فَأَنْفَذَ (صلی الله علیه و آله) جَمَاعَهًًْ مِنْ أَصْحَابِهِ مِنْهُمْ عَمَّارُبْنُیَاسِرٍ وَ قَالَ انْطَلِقُوا إِلَی هَذَا الْمَسْجِدِ الظَّالِمِ فَاهْدِمُوهُ وَ حَرِّقُوهُ وَ أَمَرَ أَنْ یُتَّخَذَ مَکَانَهُ کُنَاسَهًٌْ لِلْجِیَفِ.
پیامبر (صلی الله علیه و آله)- در کتاب عوالی اللآلی اینگونه روایت شده است: قبیلهی بنیعمرو هنگامیکه مسجد قبا را ساختند کسی را نزد پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرستادند که پیامبر (صلی الله علیه و آله) نزد آنها آمد و در آن مسجد نماز خواند. برادرانش، قبیلهی بنیغنمبنعوف به آنها حسادت کردند و مسجدی را ساختند و کسی را بهسوی پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرستادند تا اینکه نزد آنها بیاید و در آن نماز بخواند. [پیامبر (صلی الله علیه و آله)] دلیل آورد که قصد رفتن به جنگ تبوک را دارد [و الآن نمیتواند بیاید] و [وعده داد] که هرگاه برگشت نزد آنها بیاید و در آن [مسجد] نماز بخواند. هنگامیکه از جنگ تبوک برگشت این آیه نازل شد: وَ الَّذِینَ اتَّخَذُوا مَسْجِداً ضِراراً. [پیامبر (صلی الله علیه و آله)] جماعتی از یارانش را که در میان آنها عمّاربنیاسر (رحمة الله علیه) بود، فرستاد و فرمود: «بهسوی این مسجد ظالم بروید و آن را ویران ساخته و آتش بزنید». و دستور داد که مکان آن را، بهعنوان جایگاه زباله قرار دهند.
علیبنإبراهیم (رحمة الله علیه)- قَوْلُهُ الَّذِینَ اتَّخَذُوا مَسْجِداً ضِراراً وَ کُفْراً فَإِنَّهُ کَانَ سَبَبُ نُزُولِهَا أَنَّهُ جَاءَ قَوْمٌ مِنَ الْمُنَافِقِینَ إِلَی رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) فَقَالُوا یَا رَسُولَ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) أَ تَأْذَنُ لَنَا فَنَبْنِیَ مَسْجِداً فِی بَنِی سَالِمٍ لِلْعَلِیلِ وَ اللَّیْلَهًِْ الْمَطِیرَهًِْ وَ الشَّیْخِ الْفَانِی فَأَذِنَ لَهُمْ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) وَ هُوَ عَلَی الْخُرُوجِ إِلَی تَبُوکَ فَقَالُوا یَا رَسُولَ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) لَوْ أَتَیْتَنَا فَصَلَّیْتَ فِیهِ قَالَ أَنَا عَلَی جَنَاحِ الطَّیْرِ فَإِذَا وَافَیْتُ إِنْ شَاءَ اللَّهُ أَتَیْتُهُ فَصَلَّیْتُ فِیهِ فَلَمَّا أَقْبَلَ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) مِنْ تَبُوکَ نَزَلَتْ عَلَیْهِ هَذِهِ الْآیَهًُْ فِی شَأْنِ الْمَسْجِدِ وَ أَبِیعَامِرٍ الرَّاهِبِ وَ قَدْ کَانُوا حَلَفُوا لِرَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) أَنَّهُمْ یَبْنُونَ ذَلِکَ لِلصَّلَاحِ وَ الْحُسْنَی فَأَنْزَلَ اللَّهُ عَلَی رَسُولِهِ وَ الَّذِینَ اتَّخَذُوا مَسْجِداً إِلَی قَوْلِهِ تَعَالَی وَ إِرْصاداً لِمَنْ حارَبَ اللهَ وَ رَسُولَهُ مِنْ قَبْلُ یَعْنِی أَبَاعَامِرٍ الرَّاهِبَ کَانَ یَأْتِیهِمْ فَیَذْکُرُ رَسُولَ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) وَ أَصْحَابَهُ قَوْلُهُ لَمَسْجِدٌ أُسِّسَ عَلَی التَّقْوی یَعْنِی مَسْجِدَ قُبَاءَ قَوْلُهُ فِیهِ رِجالٌ یُحِبُّونَ أَنْ یَتَطَهَّرُوا قَالَ کَانُوا یَتَطَهَّرُونَ بِالْمَاءِ.
علیّبنابراهیم (رحمة الله علیه)- الَّذِینَ اتَّخَذُوا مَسْجِداً ضِراراً وَ کُفْراً؛ شأن نزول آن این است که گروهی از منافقان نزد رسول خدا (صلی الله علیه و آله) آمدند و گفتند: «ای رسول خدا! آیا به ما اجازه میدهید در [دیار] بنیسالم مسجدی را برای بیماران و شب بارانی و پیرمرد سالخورده بسازیم»؟ رسول خدا (صلی الله علیه و آله) به آنان اجازه داد. سپس درحالیکه عازم تبوک بود نزد او رفتند و گفتند: «ای رسول خدا! اگر ممکن است نزد ما بیایید و در آن نماز بخوانید»؟ فرمود: «اکنون من عازم سفر هستم و هرگاه برگشتم [به خواست خدا] میآیم و در آن نماز خواهم گزارد. هنگامیکه رسول خدا (صلی الله علیه و آله) از تبوک مراجعت کرد، این آیه دربارهی آن مسجد و ابوعامر راهب نازل شد و آنان برای رسول خدا (صلی الله علیه و آله) سوگند یاد کرده بودند که آن را برای صلاح و کارهای نیک میسازند. خدا این آیه را بر پیامبرش نازل کرد؛ وَ الَّذِینَ اتَّخَذُواْ مَسْجِداً ... إِرْصَأدا لِّمَنْ حَارَبَ اللهِ وَ رَسُولَهُ مِن قَبْلُ، یعنی ابوعامر راهب که او نزد آنان میآمد و رسول خدا (صلی الله علیه و آله) و اصحابش را ذکر میکرد. لَّمَسْجِدٌ أُسِّسَ عَلَی التَّقْوَی؛ یعنی مسجد قبا، فِیهِ رِجَالٌ یُحِبُّونَ أَن یَتَطَهَّرُواْ؛ آنان با آب، خود را پاک میکردند.
الکاظم (علیه السلام)- قَالَ مُوسَیبْنُجَعْفَرٍ (علیه السلام) وَ لَقَدِ اتَّخَذَ الْمُنَافِقُونَ مِنْ أُمَّهًِْ مُحَمَّدٍ (صلی الله علیه و آله) بَعْدَ مَوْتِ سَعْدِبْنِمُعَاذٍ وَ بَعْدَ انْطِلَاقِ مُحَمَّدٍ (صلی الله علیه و آله) إِلَی تَبُوکَ أَبَا عَامِرٍ الرَّاهِبَ أَمِیراً وَ رَئِیساً وَ بَایَعُوا لَهُ وَ تَوَاطَئُوا عَلَی إِنْهَابِ الْمَدِینَهًِْ وَ سَبْیِ ذَرَارِیِّ رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) وَ سَائِرِ أَهْلِهِ وَ صَحَابَتِهِ وَ دَبَّرُوا التَّبْیِیتَ عَلَی مُحَمَّدٍ (صلی الله علیه و آله) لِیَقْتُلُوهُ فِی طَرِیقِهِ إِلَی تَبُوکَ فَأَحْسَنَ اللَّهُ الدِّفَاعَ عَنْ مُحَمَّدٍ (صلی الله علیه و آله) وَ فَضَحَ الْمُنَافِقِینَ وَ أَخْزَاهُم ... ثُمَّ کَرَّ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) رَاجِعاً إِلَی الْمَدِینَهًِْ إِلَی إِبْطَالِ کَیْدِ الْمُنَافِقِینَ فِی نَصْبِ ذَلِکَ الْعِجْلِ الَّذِی هُوَ أَبُوعَامِرٍ الَّذِی سَمَّاهُ النَّبِیُّ (صلی الله علیه و آله) الْفَاسِقَ وَ عَادَ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) غَانِماً ظَافِراً وَ أَبْطَلَ اللَّهُ کَیْدَ الْمُنَافِقِینَ وَ أَمَرَ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) بِإِحْرَاقِ مَسْجِدِ الضِّرَارِ وَ أَنْزَلَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ وَ الَّذِینَ اتَّخَذُوا مَسْجِداً ضِراراً وَ کُفْراً وَ تَفْرِیقاً الْآیَاتِ. وَ قَالَ مُوسَیبْنُجَعْفَرٍ (علیه السلام) فَهَذَا الْعِجْلُ فِی حَیَاهًِْ رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) دَمَّرَ اللَّهُ عَلَیْهِ وَ أَصَابَهُ بِقُولَنْجٍ وَ فَالِجٍ وَ جُذَامٍ وَ لَقْوَهًٍْ وَ بَقِیَ أَرْبَعِینَ صَبَاحاً فِی أَشَدِّ عَذَابٍ صَارَ إِلَی عَذَابِ اللَّهِ.
امام کاظم (علیه السلام)- منافقانی از امّت محمّد (صلی الله علیه و آله) بعد از درگذشت سعدبنمعاذ و حرکت محمّد (صلی الله علیه و آله) بهسوی تبوک، ابوعامر راهب را به امیری و ریاست برگزیدند و با او بیعت کردند و بر غارت مدینه و اسیر ساختن فرزندان رسول خدا (صلی الله علیه و آله) و سایر افراد خانواده و صحابهاش با یکدیگر توافق کردند. و از دیگر سو نیز برای حمله شبانه به محمّد (صلی الله علیه و آله) و کشتن او در مسیرش بهسوی تبوک، دسیسهچینی نمودند. ولی خداوند به نیکی از محمّد (صلی الله علیه و آله) دفاع نمود و منافقان را مفتضح و رسوا ساخت... سپس رسول خدا (صلی الله علیه و آله) به سرعت برای باطل ساختن نیرنگ منافقان در برپایی آن گوساله همان ابوعامر که رسول خدا (صلی الله علیه و آله) او را فاسق نامید بهسوی مدینه بازگشت. و رسول خدا (صلی الله علیه و آله) در این بازگشت، پیروزمند و با غنایم بازگردید و خداوند نیرنگ منافقان را تباه گردانید و به رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرمان داد که مسجد ضرار را به آتش بکشد و خداوند دراینباره فرمود؛ وَ الَّذِینَ اتَّخَذُوا مَسْجِداً ضِراراً وَ کُفْراً وَ تَفْرِیقاً. خداوند این گوساله را در روزگار حضرت رسول (صلی الله علیه و آله) هلاک ساخت و او را به قولنج و فلج و جذام و لقوه (کجی دهان و رعشه در چانه بر اثر سکته) دچار ساخت. و او چهل روز در شدیدترین عذاب به سر برد [تا آنکه هلاک گردید] و بهسوی عذاب الهی روان شد».