آیه ۹۱ - سوره توبه

آیه لَيْسَ عَلَى الضُّعَفاءِ وَ لا عَلَى الْمَرْضى وَ لا عَلَى الَّذينَ لا يَجِدُونَ ما يُنْفِقُونَ حَرَجٌ إِذا نَصَحُوا لِلهِ‌ وَ رَسُولِهِ ما عَلَى الْمُحْسِنينَ مِنْ سَبيلٍ وَ اللهُ‌ غَفُورٌ رَحيمٌ [91]

نه بر افراد ناتوان و نه بر بيماران و نه بر كسانى‌ كه چيزى براى انفاق [در راه جهاد] ندارند، گناهى نيست [كه در ميدان جهاد شركت نجويند] به شرط آنكه براى خدا و پيامبرش خيرخواهى كنند [و از آنچه در توان دارند، مضايقه ننمايند، زيرا] بر نيكوكاران راهى براى مؤاخذه نيست و خداوند آمرزنده و مهربان است.

سبب نزول

۱
(توبه/ ۹۱)

ابن‌عبّاس (رحمة الله علیه)- لَیْسَ عَلَی الضُّعَفاءِ قِیلَ: نَزَلَتْ فِی عَبْدِ اللهِ بْنِ زَائِدَهًَْ وَ هُوَ ابْنُ أُمِّ مَکْتُومٍ وَ کَانَ ضَرِیرَ الْبَصَرِ جَاءَ إِلَی رَسُولِ اللهِ (صلی الله علیه و آله) فَقَالَ: یَا نَبِیَّ اللهِ (صلی الله علیه و آله) إِنِّی شَیْخٌ ضَرِیرٌ ضَعِیفُ الْحَالِ نَحِیفُ الْجِسْمِ وَ لَیْسَ لِی قَائِدٌ فَهَلْ لِی رُخْصَهًٌْ فِی التَّخَلُّفِ عَنِ الْجِهَادِ؟ فَسَکَتَ النَّبِیُّ (صلی الله علیه و آله) فَأَنْزَلَ اللَّهُ الْآیَهًَْ. وَ قِیلَ: نَزَلَتْ فِی عَائِذِ بْنِ عَمْروٍ وَ أَصْحَابِهِ، وَ الضُّعَفَاءُ هُمُ الَّذِینَ قُوَّتُهُمْ نَاقِصَهًٌْ بِالزَّمَانَهًِْ وَ الْعَجْزِ عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ (رحمة الله علیه).

ابن‌عبّاس (رحمة الله علیه)- لَیْسَ عَلَی الضُّعَفاءِ، آن در شأن عبداللّه‌بن‌زائده، پسر نابینای اُمّ مکتوم نازل گردید که او به نزد رسول خدا (صلی الله علیه و آله) آمد و گفت: «ای پیامبر خدا! من پیری نابینا، ضعیف‌الحال و ضعیف و نحیف هستم و راهبری هم ندارم. آیا اجازه هست که از جهاد باز نشینم و معاف گردم»؟ رسول خدا (صلی الله علیه و آله) سکوت کرد. و خداوند این آیه را نازل فرمود. و گفته شده است: این آیه در مورد عائذبن‌عمرو و اصحاب او نازل گردید و ضعفاء آنان هستند که به خاطر بیماری و درماندگی و ضعف ناتوان گشته‌اند.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۶، ص۲۸۴
بحار الأنوار، ج۲۱، ص۱۹۹
۲
(توبه/ ۹۱)

الباقر (علیه السلام)- فِی رَوَایَهًِْ أَبِی‌الجَارُودِ عَن أَبِی‌جَعفَر (علیه السلام) قَالَ: ... فَلَمَّا اجْتَمَعَ لِرَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) الْخُیُولُ رَحَلَ مِنْ ثَنِیَّهًِْ الْوَدَاعِ وَ خَلَّفَ أَمِیرَالْمُؤْمِنِینَ (علیه السلام) عَلَی الْمَدِینَهًْ ... فَرَجَعَ عَلِیٌّ (علیه السلام) إِلَی الْمَدِینَهًِْ وَ جَاءَ الْبَکَّاءُونَ إِلَی رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) وَ هُمْ سَبْعَهًٌْ مِنْ بَنِی عَمْرِوبْنِ‌عَوْفٍ سَالِمُ‌بْنُ‌عُمَیْرٍ فَقَدْ شَهِدَ بَدْراً لَا اخْتِلَافَ فِیهِ وَ مِنْ بَنِی وَاقِفٍ هَرَمِیُّ‌بْنُ‌عُمَیْرٍ وَ مِنْ بَنِی‌حَارِثَهًَْ عُلَیَّهًُْ‌بْنُ‌زَیْدٍ وَ هُوَ الَّذِی تَصَدَّقَ بِعِرْضِهِ وَ ذَلِکَ أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) أَمَرَ بِصَدَقَهًٍْ فَجَعَلَ النَّاسُ یَأْتُونَ بِهَا فَجَاءَ عَلَیْهِ فَقَالَ یَا رَسُولَ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) وَ اللَّهِ مَا عِنْدِی مَا أَتَصَدَّقُ بِهِ وَ قَدْ جَعَلْتُ عِرْضِی حِلًّا فَقَالَ لَهُ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) قَدْ قَبِلَ اللَّهُ صَدَقَتَکَ وَ مِنْ بَنِی‌مَازِنِ‌بْنِ‌النَّجَّارِ أَبُولَیْلَی عَبْدُ الرَّحْمَنِ‌بْنُ‌کَعْبٍ وَ مِنْ بَنِی‌سَلَمَهًَْ عُمَرُ‌بْنُ‌غَنَمَهًَْ وَ مِنْ بَنِی‌زُرَیْقٍ سَلَمَهًُْ‌بْنُ‌صَخْرٍ وَ مِنْ بَنِی‌الغر {الْعِرْبَاضِ} نَاصِرُ‌بْنُ‌سَارِیَهًَْ السُّلَمِیُّ هَؤُلَاءِ جَاءُوا إِلَی رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) یَبْکُونَ فَقَالُوا یَا رَسُولَ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) لَیْسَ بِنَا قُوَّهًٌْ أَنْ نَخْرُجَ مَعَکَ فَأَنْزَلَ اللَّهُ فِیهِمْ لَیْسَ عَلَی الضُّعَفاءِ وَ لاعَلَی الْمَرْضی وَ لا عَلَی الَّذِینَ لایَجِدُونَ ما یُنْفِقُونَ حَرَجٌ إِذا نَصَحُوا لِلهِ وَ رَسُولِهِ ما عَلَی الْمُحْسِنِینَ مِنْ سَبِیلٍ وَ اللهُ غَفُورٌ رَحِیمٌ إِلَی قَوْلِهِ أَلَّا یَجِدُوا ما یُنْفِقُونَ قَالَ وَ إِنَّمَا سَأَلُوا هَؤُلَاءِ الْبَکَّاءُونَ نَعْلًا یَلْبَسُونَهَا.

امام باقر (علیه السلام)- در روایت ابوالجارود از امام (علیه السلام) روایت است که فرمود: ... وقتی سپاهیان در برابر رسول خدا (صلی الله علیه و آله) جمع گشتند، آن حضرت از ثنیّهًْ الوداع حرکت نمود و امیرالمؤمنین (علیه السلام) را به جانشینی خود در مدینه باقی گذاشت... به این ترتیب علی (علیه السلام) به مدینه بازگشت. و بکّائون نزد رسول خدا (صلی الله علیه و آله) آمدند و آنان هفت‌نفر بودند: از بنی عمروبن‌عوف؛ سالم‌بن‌عمیر که در بدر حاضر بود و دراین‌باره هیچ اختلافی وجود ندارد. و از بنی‌واقف؛ هرمیّ‌بن‌عمیر، از بنی‌حارثه: علیّهًْ‌بن‌زید که آبروی خود را مایه‌ی صدقه قرار داد و جریان آن به‌این‌ترتیب بود که چون رسول خدا (صلی الله علیه و آله) به دادن صدقه دستور داد، مردم شروع به آوردن آن کردند. دراین‌هنگام علیّه نیز پیش آمد و گفت: «ای رسول خدا! سوگند به خداوند که من چیزی ندارم که با آن صدقه دهم و آبرویم را برای صدقه مباح کردم و آن را عرضه داشتم». رسول خدا (صلی الله علیه و آله) نیز به او فرمود: «به یقین پروردگار صدقه‌ات را پذیرفته است». و از بنی مازن‌بن‌نجار؛ ابو لیلی عبدالرّحمن‌بن‌کعب، و از بنی‌سلمه؛ عمربن‌غنمه، و از بنی‌زریق؛ سلمهًْ‌بن‌صخر، و از بنی‌الغُرّ؛ ناصربن‌ساریه سلمی. این افراد، گریان به نزد رسول خدا (صلی الله علیه و آله) آمدند و گفتند: «ای رسول خدا! ما توانی نداریم که تو را در خروج همراهی کنیم». پس خداوند درباره‌ی آنان این آیه را نازل فرمود: لَیْسَ عَلَی الضُّعَفاءِ وَ لا عَلَی الْمرْضی وَ لا عَلَی الَّذِینَ لا یَجِدُونَ ما یُنْفِقُونَ حَرَجٌ إِذا نَصَحُوا لِلهِ وَ رَسُولِهِ ما عَلَی المُحْسِنِینَ مِنْ سَبِیلٍ وَ اللهُ غَفُورٌ رَحِیمٌ، ... أَلَّا یَجِدُوا ما یُنْفِقُونَ؛ این بکائون تنها یک کفش می‌خواستند که آن را بپوشند [و پیامبر را همراهی کنند]».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۶، ص۲۸۴
بحار الأنوار، ج۲۱، ص۲۱۳/ القمی، ج۱، ص۲۹۳/ البرهان/ نور الثقلین

نه بر افراد ناتوان و نه بر بیماران و نه بر کسانی که چیزی برای انفاق [در راه جهاد] ندارند، گناهی نیست [که در میدان جهاد شرکت نجویند] به شرط آنکه برای خدا و پیامبرش خیرخواهی کنند [و از آنچه در توان دارند، مضایقه ننمایند، زیرا] بر نیکوکاران راهی برای مؤاخذه نیست و خداوند آمرزنده و مهربان است

۱ -۱
(توبه/ ۹۱)

أمیرالمؤمنین (علیه السلام)- عَنْ عَبْدِالرَّحْمَنِ‌بْنِ‌جُنْدَبٍ قَالَ لَمَّا أَقْبَلَ عَلِیٌّ (علیه السلام) مِنْ صِفِّینَ أَقْبَلْنَا مَعَهُ ... فَإِذَا نَحْنُ بِشَیْخٍ جَالِسٍ فِی ظِلِّ بَیْتٍ عَلَی وَجْهِهِ أَثَرُ الْمَرَضِ فَأَقْبَلَ إِلَیْهِ عَلِیٌّ (علیه السلام) وَ نَحْنُ مَعَهُ حَتَّی سَلَّمَ وَ سَلَّمْنَا عَلَیْهِ قَالَ فَرَدَّ رَدّاً حَسَناً ظَنَنَّا أَنْ قَدْ عَرَفَهُ فَقَالَ لَهُ عَلِیٌّ (علیه السلام) مَا لِی أَرَی وَجْهَکَ مُنْکَفِئاً أَ‌مِنْ مَرَضٍ قَالَ نَعَمْ قَالَ فَلَعَلَّکَ کَرِهْتَهُ فَقَالَ مَا أُحِبُّ أَنَّهُ بِغَیْرِی قَالَ أَ‌لَیْسَ احْتِسَاباً لِلْخَیْرِ فِیمَا أَصَابَکَ مِنْهُ قَالَ بَلَی أَبْشِرْ بِرَحْمَهًِْ رَبِّکَ وَ غُفْرَانِ ذَنْبِکَ فَمَنْ أَنْتَ یَا عَبْدَ‌اللَّهِ قَالَ أَنَا صَالِحُ‌بْنُ‌سُلَیْمٍ قَالَ أَنْتَ مِمَّنْ قَالَ أَمَّا الْأَصْلُ فَمِنْ سَلَامَانَ‌بْنِ‌طَیّءٍ وَ أَمَّا الْجِوَارُ وَ الدَّعْوَهًُْ فَمِنْ بَنِی‌سُلَیْمِ‌بْنِ‌مَنْصُورٍ قَالَ سُبْحَانَ اللَّهِ مَا أَحْسَنَ اسْمَکَ وَ اسْمَ أَبِیکَ وَ اسْمَ أَدْعِیَائِکَ وَ اسْمَ مَنِ اعْتَزَیْتَ إِلَیْهِ هَلْ شَهِدْتَ مَعَنَا غَزَاتَنَا هَذِهِ قَالَ لَا وَ اللَّهِ مَا شَهِدْتُهَا وَ لَقَدْ أَرَدْتُهَا وَ لَکِنْ مَا تَرَی فِیَّ مِنْ لَجَبِ الْحُمَّی خَذَلَنِی عَنْهَا قَالَ عَلِیٌّ (علیه السلام) لَیْسَ عَلَی الضُّعَفاءِ وَ لاعَلَی الْمَرْضی وَ لاعَلَی الَّذِینَ لایَجِدُونَ ما یُنْفِقُونَ حَرَجٌ إِذا نَصَحُوا لِلهِ وَ رَسُولِهِ ما عَلَی الْمُحْسِنِینَ مِنْ سَبِیلٍ وَ اللهُ غَفُورٌ رَحِیمٌ.

امام علی (علیه السلام)- عبدالرّحمن‌بن‌جندب گوید: هنگامی‌که مردم با امیرمؤمنان (علیه السلام) از صفّین آمدند ... به ناگاه به پیرمردی برخوردیم که در سایه خانه‌ای نشسته و آثار بیماری بر چهره‌اش هویدا بود. علی (علیه السلام) به سمت او رفت و به او سلام داد و ما نیز به او سلام دادیم. به نیکویی پاسخ سلام ما را داد چنانکه ما پنداشتیم حضرت را شناخته است. حضرت علی (علیه السلام) به او فرمود: «چرا رنگ چهره‌ات را این‌چنین دگرگون می‌بینم؟ آیا از بیماری است»؟ عرض کرد: «آری». حضرت فرمود: «حتما! تو آن را خوش نمی‌داری»؟ عرض کرد: «دوست ندارم دیگری بدان دچار شود». حضرت فرمود: «آیا گرفتاری خود را به این بیماری برای خود خیر به شمار نمی‌آوری»؟ عرض کرد: «چرا». فرمود: «بشارت باد به تو بر رحمت پروردگارت و آمرزش گناهانت، ای بنده خدا تو کیستی»؟ عرض کرد: «صالح‌بن‌سلیم هستم». فرمود: «تو از کدام خاندانی»؟ گفت: «اصل من از سلامان‌بن‌طیء است امّا در سایه حمایت و در کنار قبیله بنی سلیم‌بن‌منصور به پسر خواندگی پرورده شدم». فرمود: «منزه است خدا، چه نیکوست نامت و نام پدرت و نام حامیان و پدرخواندگانت. آیا با ما در این پیکار شرکت کردی»؟ عرض کرد: «نه به خداوند سوگند در آن شرکت نکردم می‌خواستم شرکت کنم ولی این بیماری و تبی که در من می‌بینی بر من عارض شد و مرا از نبرد باز داشت». علی (علیه السلام) فرمود: «لَّیْسَ عَلَی الضُّعَفَاء وَلاَ عَلَی الْمرْضَی وَلاَ عَلَی الَّذِینَ لاَ یَجِدُونَ ما یُنْفِقُونَ حَرَجٌ إِذا نَصَحُوا لِلهِ وَ رَسُولِهِ ما عَلَی الْمحْسِنینَ مِنْ سَبیلٍ وَ اللهُ غَفُورٌ رَحیمٌ».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۶، ص۲۸۶
بحار الأنوار، ج۳۲، ص۵۵۰/ بحار الأنوار، ج۳۳، ص۴۳/ العیاشی، ج۲، ص۱۰۳/ وقعهًْ صفین، ص۵۲۸/ البرهان/ نور الثقلین
۱ -۲
(توبه/ ۹۱)

الصّادق (علیه السلام)- عَنْ حَمْزَهًَْ‌بْنِ‌الطَّیَّارِ عَنْ أبِی‌عَبْدِاللهِ (علیه السلام) قَالَ: ... کَذَلِکَ إِذَا نَظَرْتَ فِی جَمِیعِ الْأَشْیَاءِ لَمْ تَجِدْ أَحَداً فِی ضِیقٍ وَ لَمْ تَجِدْ أَحَداً إِلَّا وَ لِلَّهِ عَلَیْهِ الْحُجَّهًُْ وَ لِلَّهِ فِیهِ الْمَشِیئَهًُْ وَ لَا أَقُولُ إِنَّهُمْ مَا شَاءُوا صَنَعُوا ثُمَّ قَالَ إِنَّ اللهَ یَهْدِی وَ یُضِلُّ وَ قَالَ وَ مَا أُمِرُوا إِلَّا بِدُونِ سَعَتِهِمْ وَ کُلُّ شَیْءٍ أُمِرَ النَّاسُ بِهِ فَهُمْ یَسَعُونَ لَهُ وَ کُلُّ شَیْءٍ لَا یَسَعُونَ لَهُ فَهُوَ مَوْضُوعٌ عَنْهُمْ وَ لَکِنَّ النَّاسَ لَا خَیْرَ فِیهِمْ ثُمَّ تَلَا (علیه السلام) لَیْسَ عَلَی الضُّعَفاءِ وَ لاعَلَی الْمَرْضی وَ لاعَلَی الَّذِینَ لایَجِدُونَ ما یُنْفِقُونَ حَرَجٌ فَوُضِعَ عَنْهُمْ ما عَلَی الْمُحْسِنِینَ مِنْ سَبِیلٍ وَ اللهُ غَفُورٌ رَحِیمٌ، وَ لا عَلَی الَّذِینَ إِذا ما أَتَوْکَ لِتَحْمِلَهُمْ قَالَ فَوُضِعَ عَنْهُمْ لِأَنَّهُمْ لَا یَجِدُونَ.

امام صادق (علیه السلام)- حمزهًْ‌بن‌طیّار از امام صادق (علیه السلام) نقل کرده که فرمود: «... اگر در همه موجودات نظر کنی، هیچ کسی را نمییابی جز اینکه خداوند بر او حجّتی دارد و برای او مشیّتی دارد، من نمیگویم که آنها هر کاری که بخواهند را میتوانند انجام دهند». سپس فرمود: «خداوند هدایت میکند و گمراه مینماید». و فرمود: «آنها بی اینکه توان کاری را داشته باشند، بر آن امر نمیشوند و هر کاری که مردم به آن امر میشوند، توان انجام آن را دارند و هر چیزی که توان آن را نداشته باشند، از دوش آنها برداشته شده است، ولی خیری در مردم نیست». سپس این آیه را تلاوت کرد: لَیْسَ عَلَی الضُّعَفاءِ وَ لا عَلَی المَرْضی وَ لا عَلَی الَّذِینَ لا یَجِدُونَ ما یُنْفِقُونَ حَرَج، خداوند [تکلیف را] از دوش آنها برداشت. ما عَلَی المُحْسِنِینَ مِنْ سَبِیلٍ وَ اللهُ غَفُورٌ رَحِیمٌ. وَ لا عَلَی الَّذِینَ إِذا ما أَتَوْکَ لِتَحْمِلَهُمْ؛ خداوند از دوش آنها برداشت، زیرا چیزی نمییافتند که آن را انفاق کنند.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۶، ص۲۸۶
الکافی، ج۱، ص۱۶۴/ بحار الأنوار، ج۵، ص۳۰۰/ التوحید، ص۴۱۳/ البرهان/ العیاشی، ج۲، ص۱۰۴/ المحاسن، ج۱، ص۲۳۶/ نور الثقلین
۱ -۳
(توبه/ ۹۱)

الهادی (علیه السلام)- وَ أَمَّا قَوْلُهُ الزَّادُ فَمَعْنَاهُ الْجِدَهًُْ وَ الْبُلْغَهًُْ الَّتِی یَسْتَعِینُ بِهَا الْعَبْدُ عَلَی مَا أَمَرَهُ اللَّهُ بِهِ وَ ذَلِکَ قَوْلُهُ ما عَلَی الْمُحْسِنِینَ مِنْ سَبِیلٍ الْآیَهًَْ أَ لَا تَرَی أَنَّهُ قَبِلَ عُذْر مَنْ لَمْ یَجِدْ مَا یُنْفِقُ وَ أَلْزَمَ الْحُجَّهًَْ کُلَّ مَنْ أَمْکَنَتْهُ الْبُلْغَهًُْ وَ الرَّاحِلَهًُْ لِلْحَجِّ وَ الْجِهَادِ وَ أَشْبَاهِ ذَلِک.

امام هادی (علیه السلام)- و امّا اینکه فرمود: «توشه؛ معنایش توانگری و داشتن مایه‌ای است که بنده برای اجرای فرمان خدا از آن کمک می‌گیرد، و این سخن خداست: ما عَلَی المُحْسِنِینَ مِنْ سَبِیلٍ. نمی‌بینی که خداونده عذر کسانی را که هزینه‌ی سفر جهاد نداشتند پذیرفته و بر کسانی که امکان داشتند و هزینه‌ی سفر و مرکب سواری برای انجام حج و جهاد و مانند آن داشتند حجّت را تمام [و انجام این فرایض را واجب] کرده است»؟

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۶، ص۲۸۸
تحف العقول، ص۴۷۲

به شرط آنکه برای خدا و پیامبرش خیرخواهی کنند [و از آنچه در توان دارند، مضایقه ننمایند]

۲ -۱
(توبه/ ۹۱)

الرّسول (صلی الله علیه و آله)- عَنْ تَمِیمٍ الدَّارِیِّ قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) مَنْ یَضْمَنْ لِی خَمْساً أَضْمَنْ لَهُ الْجَنَّهًَْ قِیلَ وَ مَا هِیَ یَا رَسُولَ اللَّهِ قَالَ النَّصِیحَهًُْ لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ النَّصِیحَهًُْ لِرَسُولِهِ (صلی الله علیه و آله) وَ النَّصِیحَهًُْ لِکِتَابِ اللَّهِ وَ النَّصِیحَهًُْ لِدِینِ اللَّهِ وَ النَّصِیحَهًُْ لِجَمَاعَهًِْ الْمُسْلِمِینَ.

پیامبر (صلی الله علیه و آله)- تمیم داری گوید: رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرمود: «هرکه برایم پنج چیز را ضمانت کند برایش بهشت را ضمانت می‌کنم». گفته شد: «ای رسول خدا! آن‌ها چه چیزی هستند»؟ فرمود: «نصیحت برای خدا و نصیحت برای رسول خدا (صلی الله علیه و آله) و نصیحت برای قرآن خدا و نصیحت برای دین خدا و نصیحت برای جماعت مسلمانان».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۶، ص۲۸۸
الخصال، ج۱، ص۲۹۴/ نور الثقلین

بر نیکوکاران راهی برای مؤاخذه نیست

۳ -۱
(توبه/ ۹۱)

الصّادق (علیه السلام)- شَفَاعَتُنَا لِأَهْلِ الْکَبَائِرِ مِنْ شِیعَتِنَا وَ أَمَّا التَّائِبُونَ فَإِنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ یَقُولُ ما عَلَی الْمُحْسِنِینَ مِنْ سَبِیلٍ.

امام صادق (علیه السلام)- شفاعت ما برای شیعیانی است که مرتکب کبائر شده‌اند، و امّا توبه‌کاران را خداوند درباره‌شان فرموده است: ما عَلَی الْمحْسِنینَ مِنْ سَبیلٍ.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۶، ص۲۸۸
من لایحضره الفقیه، ج۳، ص۵۷۴/ نور الثقلین/ وسایل الشیعهًْ، ج۱۵، ص۳۳۴
۳ -۲
(توبه/ ۹۱)

الصّادق (علیه السلام)- عَن عَبدِالرَّحمَنِ‌بنِ‌کَثِیر قَالَ قَالَ اَبُوعَبدُاللهِ (علیه السلام): یَا عَبْدَ‌الرَّحْمَنِ شِیعَتُنَا وَ اللَّهِ لَا یُتِیحُهُمُ الذُّنُوبُ وَ الْخَطَایَا هُمْ صَفْوَهًُْ اللَّهِ الَّذِینَ اخْتَارَهُمْ لِدِینِهِ وَ هُوَ قَوْلُ اللَّهِ ما عَلَی الْمُحْسِنِینَ مِنْ سَبِیلٍ.

امام صادق (علیه السلام)- عبدالرّحمن‌بن‌کثیر گوید: امام صادق (علیه السلام) فرمود: «ای عبدالرّحمن! [به خدا قسم]! شیعه‌ی ما مرتکب گناهان و معاصی نمی‌شوند، آنان برگزیده‌ی خدا هستند؛ همان کسانی که آن‌ها را برای دین خود برگزیده است و این همان سخن خداست که فرمود: مَا عَلَی المُحْسِنِینَ مِن سَبِیلٍ».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۶، ص۲۸۸
بحار الأنوار، ج۶۶، ص۱۷۲/ العیاشی، ج۲، ص۱۰۵/ البرهان/ نور الثقلین
۳ -۳
(توبه/ ۹۱)

الرّسول (صلی الله علیه و آله)- وَ أَمَّا أَعْدَاؤُکَ مِنَ الْجِنِّ فَإِبْلِیسُ وَ جُنُودُهُ فَإِذَا أَتَاکَ فَقَالَ ... . لَکَ النَّاسُ یَظْلِمُونَکَ وَ أَنْتَ لَا تَظْلِمُ فَقُلْ إِنَّمَا السَّبِیلُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ عَلَی الَّذِینَ یَظْلِمُونَ النَّاسَ. وَ ما عَلَی الْمُحْسِنِینَ مِنْ سَبِیل.

پیامبر (صلی الله علیه و آله)- امّا دشمنان تو از گونه‌ی جن، ابلیس و لشکریان او هستند. پس اگر [ابلیس] نزد تو آمد و گفت: «مردم به تو ستم می‌کنند و تو بر ایشان ستم نمی‌کنی». بگو: «ایراد و مجازات بر کسانی است که به مردم ستم می‌کنند. (شوری/۴۲)، بر نیکوکاران راهی برای مؤاخذه نیست.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۶، ص۲۸۸
بحار الأنوار، ج۱، ص۱۲۳
بیشتر