آیه ۱۵۴ - سوره اعراف

آیه وَ لَمَّا سَكَتَ عَنْ مُوسَى الْغَضَبُ أَخَذَ الْأَلْواحَ وَ في نُسْخَتِها هُدىً وَ رَحْمَةٌ لِلَّذينَ هُمْ لِرَبِّهِمْ يَرْهَبُونَ [154]

هنگامى‌كه خشم موسى فرو نشست؛ الواح [تورات] را برگرفت؛ و در نوشته‌هاى آن، هدايت و رحمتى بود براى كسانى كه از پروردگار خويش مى‌ترسند [و از مخالفت فرمانش بيم دارند].

۱
(اعراف/ ۱۵۴)

أمیرالمؤمنین (علیه السلام)- عَنْ حَبَّهًَْ الْعُرَنِیِّ قَالَ سَمِعْتُ أمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ (علیه السلام) یَقُولُ إِنَّ یُوشَعَ‌بْنَ‌نُونٍ (علیه السلام) کَانَ وَصِیَّ مُوسَی‌بْنِ‌عِمْرَانَ (علیه السلام) وَ کَانَتْ أَلْوَاحُ مُوسَی (علیه السلام) مِنْ زُمُرُّدٍ أَخْضَرَ فَلَمَّا غَضِبَ مُوسَی (علیه السلام) أَلْقَی الْأَلْوَاحَ مِنْ یَدِهِ فَمِنْهَا مَا تَکْسِرُ وَ مِنْهَا مَا بَقِیَ وَ مِنْهَا مَا ارْتَفَعَ فَلَمَّا ذَهَبَ عَنْ مُوسَی (علیه السلام) الْغَضَبُ قَالَ یُوشَعُ‌بْنُ‌نُونٍ (علیه السلام) أَ عِنْدَکَ تِبْیَانُ مَا فِی الْأَلْوَاحِ قَالَ نَعَمْ فَلَمْ یَزَلْ یَتَوَارَثُونَهَا رَهْطٌ مِنْ بَعْدِ رَهْطٍ حَتَّی وَقَعَتْ فِی أَیْدِی أَرْبَعَهًِْ رَهْطٍ مِنَ الْیَمَنِ وَ بَعَثَ اللَّهُ مُحَمَّداً (صلی الله علیه و آله) بِتِهَامَهًَْ وَ بَلَغَهُمُ الْخَبَرُ فَقَالُوا مَا یَقُولُ هَذَا النَّبِیُّ قِیلَ یَنْهَی عَنِ الْخَمْرِ وَ الزِّنَا وَ یَأْمُرُ بِمَحَاسِنِ الْأَخْلَاقِ وَ کَرَمِ الْجِوَارِ فَقَالُوا هَذَا أَوْلَی بِمَا فِی أَیْدِینَا مِنَّا فَاتَّفَقُوا أَنْ یَأْتُوهُ فِی شَهْرِ کَذَا وَ کَذَا فَأَوْحَی اللَّهُ إِلَی جَبْرَئِیلَ ائْتِ النَّبِیَّ فَأَخْبِرْهُ فَأَتَاهُ فَقَالَ إِنَّ فُلَاناً وَ فُلَاناً وَ فُلَاناً وَ فُلَاناً وَرِثُوا أَلْوَاحَ مُوسَی (علیه السلام) وَ هُمْ یَأْتُونَکَ فِی شَهْرِ کَذَا وَ کَذَا فِی لَیْلَهًِْ کَذَا وَ کَذَا فَسَهَرَ لَهُمْ تِلْکَ اللَّیْلَهًَْ فَجَاءَ الرَّکْبُ فَدَقُّوا عَلَیْهِ الْبَابَ وَ هُمْ یَقُولُونَ یَا مُحَمَّدُ (صلی الله علیه و آله) قَالَ نَعَمْ یَا فُلَانَ‌بْنَ‌فُلَانٍ وَ یَا فُلَانَ‌بْنَ‌فُلَانٍ وَ یَا فُلَانَ‌بْنَ‌فُلَانٍ وَ یَا فُلَانَ‌بْنَ‌فُلَانٍ أَیْنَ الْکِتَابُ الَّذِی تَوَارَثْتُمُوهُ مِنْ یُوشَعَ‌بْنِ‌نُونٍ وَصِیِّ مُوسَی‌بْنِ‌عِمْرَانَ (علیه السلام) قَالُوا نَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَحْدَهُ لَا شَرِیکَ لَهُ وَ أَنَّکَ مُحَمَّداً رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) وَ اللَّهِ مَا عَلِمَ بِهِ أَحَدٌ قَطُّ مُنْذُ وَقَعَ عِنْدَنَا قَبْلَکَ قَالَ فَأَخَذَهُ النَّبِیُّ (صلی الله علیه و آله) فَإِذَا هُوَ کِتَابٌ بِالْعِبْرَانِیَّهًِْ دَقِیقٌ فَدَفَعَهُ إِلَیَّ وَ وَضَعْتُهُ عِنْدَ رَأْسِی فَأَصْبَحْتُ بِالْغَدَاهًِْ وَ هُوَ کِتَابٌ بِالْعَرَبِیَّهًِْ جَلِیلٌ فِیهِ عِلْمُ مَا خَلَقَ اللَّهُ مُنْذُ قَامَتِ السَّمَاوَاتُ وَ الْأَرْضُ إِلَی أَنْ تَقُومَ السَّاعَهًُْ فَعَلِمْتُ ذَلِکَ.

امام علی ( حبّه عرنی گوید: از امیرمومنان (شنیدم که فرمود: یوشع‌بن‌نون (وصیّ موسی‌بن‌عمران (بود و الواح موسی (از زمرّد سبز بود. وقتی موسی (خشمگین شد الواح از دستش افتاد و بخشی از آن شکست و بخشی باقی ماند و بخشی از بین رفت. چون خشم موسی (فرونشست؛ یوشع‌بن‌نون (به او عرض کرد: «آیا بیان آنچه درون الواح است نزد توست»؟ فرمود: «بله. از آن پس همواره گروهی پس از گروه دیگر آن را به ارث بردند تا اینکه به دست گروهی چهار نفره از اهل یمن افتاد. خداوند حضرت محمّد (را در تهامه مبعوث کرد و این خبر به آنان رسید». گفتند: «این پیامبر (چه میگوید»؟ گفته شد: «از خَمر و زنا نهی می‌کند و اخلاق نیک و تکریم همسایه امر میکند». گفتند: «این برای ما از آنچه در دست داریم بهتر است». آنان توافق کردند که در فلان ماه نزد حضرت بیایند. آنگاه خداوند به جبرئیل وحی کرد که نزد پیامبر (برو و به او خبر بده». او آمد و عرض کرد که فلان و فلان و فلان و فلان الواح موسی (را به ارث بردهاند و آنها در فلان ماه و فلان شب نزد تو میآیند. پیامبر (آن شب را در انتظار آنان بیدار ماند. کاروان از راه رسید و در خانه‌ی پیامبر (را زدند و عرض کردند: «ای محمّد (»! فرمود: «بله ای فلان‌بن‌فلان و فلان‌بن‌فلان و فلان‌بن‌فلان و فلان‌بن‌فلان! کجاست آن نگاشتهای که از یوشع‌بن‌نون (وصیّ موسی‌بن‌عمران (به ارث بردهاید»؟ آنها عرض کردند: «گواهی میدهیم که هیچ خدایی جز خدای یگانه نیست، یکتاست و هیچ شریکی ندارد و تو محمّد رسول خدا (هستی، به خدا سوگند از زمانی‌که الواح به دست ما افتاده تا پیش از تو هیچ‌کس از آن آگاه نبود. آنگاه پیامبر (آن را گرفت و دید نوشتهای دقیق به زبان عبری است. ایشان آن را به من سپرد و من آن را زیر سرم نهادم. صبح که بلند شدم دیدم آن نوشتهای زیبا به زبان عربی است که دانش هر آنچه خداوند آفریده، از زمانی‌که آسمانها و زمین را به‌پا داشته تا به روز قیامت، در آن هست. پس من آن را آموختم».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۵، ص۳۳۰
نورالثقلین
بیشتر