آیه ۱۶۰ - سوره اعراف

آیه وَ قَطَّعْناهُمُ اثْنَتَيْ عَشْرَةَ أَسْباطاً أُمَماً وَ أَوْحَيْنا إِلى مُوسى إِذِ اسْتَسْقاهُ قَوْمُهُ أَنِ اضْرِبْ بِعَصاكَ الْحَجَرَ فَانْبَجَسَتْ مِنْهُ اثْنَتا عَشْرَةَ عَيْناً قَدْ عَلِمَ كُلُّ أُناسٍ مَشْرَبَهُمْ وَ ظَلَّلْنا عَلَيْهِمُ الْغَمامَ وَ أَنْزَلْنا عَلَيْهِمُ الْمَنَّ وَ السَّلْوى كُلُوا مِنْ طَيِّباتِ ما رَزَقْناكُمْ وَ ما ظَلَمُونا وَ لكِنْ كانُوا أَنْفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ [160]

ما آن‌ها را به دوازده گروه كه هريك طايفه‌اى [از دودمان اسرائيل] بودند تقسيم كرديم. و هنگامى‌كه قوم موسى [در بيابان] از او تقاضاى آب كردند، به او وحى فرستاديم كه: «عصاى خود را بر سنگ مخصوص بزن». ناگهان دوازده چشمه از آن بيرون جست؛ آنچنان‌كه هر طايفه، چشمه و آبشخور خود را مى‌شناخت. و ابر را بر سر آن‌ها سايبان ساختيم؛ و بر آن‌ها «منّ» (نوعى صمغ شيرين گياهان) و «سلوى» (پرنده‌اى مانند بلدرچين) فرستاديم؛ [و به آنان گفتيم]: «از روزي‌هاى پاكيزه‌اى كه به شما داده‌ايم، بخوريد؛ [و آن‌ها كفران كردند؛ ولى با اين كار] به ما ستم نكردند، بلكه به خودشان ستم مى‌نمودند».

ما آن‌ها را به دوازده گروه که هریک طایفه‌ای [از دودمان اسرائیل] بودند تقسیم کردیم. و هنگامی‌که قوم موسی [در بیابان] از او تقاضای آب کردند، به او وحی فرستادیم که: «عصای خود را بر سنگ مخصوص بزن». ناگهان دوازده چشمه از آن بیرون جست؛ آنچنان‌که هر طایفه، چشمه و آبشخور خود را می‌شناخت. و ابر را بر سر آن‌ها سایبان ساختیم؛ و بر آن‌ها «منّ» نوعی صمغ شیرین گیاهان) و «سلوی» پرنده‌ای مانند بلدرچین) فرستادیم؛ [و به آنان گفتیم]: از روزی‌های پاکیزه‌ای که به شما داده‌ایم، بخورید

۱ -۱
(اعراف/ ۱۶۰)

العسکری (علیه السلام)- وَ اذْکُرُوا یَا بَنِی إِسْرَائِیلَ إِذِ اسْتَسْقَی مُوسَی لِقَوْمِهِ طَلَبَ لَهُمُ السَّقْیَ لَمَّا لَحِقَهُمُ الْعَطَشُ فِی التِّیهِ وَ ضَجُّوا بِالْبُکَاءِ إِلَی مُوسَی (علیه السلام) وَ قَالُوا هَلَکْنَا بِالْعَطَشِ فَقَالَ مُوسَی (علیه السلام) إِلَهِی بِحَقِّ مُحَمَّدٍ (صلی الله علیه و آله) سَیِّدِ الْأَنْبِیَاءِ وَ بِحَقِّ عَلِیٍّ (علیه السلام) سَیِّدِ الْأَوْصِیَاءِ وَ بِحَقِّ فَاطِمَهًَْ (سلام الله علیها) سَیِّدَهًِْ النِّسَاءِ وَ بِحَقِّ الْحَسَنِ (علیه السلام) سَیِّدِ الْأَوْلِیَاءِ وَ بِحَقِّ الْحُسَیْنِ (علیه السلام) أَفْضَلِ الشُّهَدَاءِ وَ بِحَقِّ عِتْرَتِهِمْ (علیهم السلام) وَ خُلَفَائِهِمْ سَادَهًِْ الْأَزْکِیَاءِ لَمَّا سَقَیْتَ عِبَادَکَ هَؤُلَاءِ فَأَوْحَی اللَّهُ تَعَالَی یَامُوسَی (علیه السلام) اضْرِبْ بِعَصاکَ الْحَجَرَ فَضَرَبَهُ بِهَا فَانْفَجَرَتْ مِنْهُ اثْنَتا عَشْرَةَ عَیْناً قَدْ عَلِمَ کُلُّ أُناسٍ کُلُّ قَبِیلَهًٍْ مِنْ بَنِی أَبٍ مِنْ أَوْلَادِ یَعْقُوبَ مَشْرَبَهُمْ فَلَا یُزَاحِمُ الْآخَرِینَ فِی مَشْرَبِهِمْ.

امام عسکری ( یعنی بنی‌اسرائیل را به یاد آورید همان زمانی‌که موسی برای قومش آب طلبید. و آن زمانی بود که آنان در سرگردانی بودند و تشنگی امان از آنان بریده بود تا اینکه با گریه‌وزاری به‌سوی موسی (آمده و گفتند: از تشنگی هلاک شدیم. موسی (چنین دعا کرد: «خداوندا، به حقّ محمّد (سرور پیامبران و به حقّ علی (سرور امامان و به حقّ فاطمه (بزرگ بانوی زنان، و به حقّ حسن (سرور اولیاء و به حقّ حسین (برترین شهداء و به حقّ عترت و جانشینان آنان؛ سرور پاکان، تو را سوگند می‌دهم که این بندگانت را آب بدهی. خداوند تعالی به موسی (وحی نمود: با عصایت به سنگ بزن. موسی (هم چنین کرد و از آن دوازده چشمه جوشید. و هر قبیله که از اولاد پدری از اولاد یعقوب (بودند آبشخورش معلوم گردید که مزاحمتی در آبشخور دیگری ایجاد نشود».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۵، ص۳۶۲
مستدرک الوسایل، ج۵، ص۲۳۶
۱ -۲
(اعراف/ ۱۶۰)

الحسین (علیه السلام)- أَنَّ یَهُودِیّاً مِنْ یَهُودِ الشَّام جَاءَ إِلَی مَجْلِسٍ فِیهِ أَصْحَابُ رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) فَقَالَ یَا أُمَّهًَْ مُحَمَّدٍ (صلی الله علیه و آله) مَا تَرَکْتُمْ لِنَبِیٍّ دَرَجَهًًْ وَ لَا لِمُرْسَلٍ فَضِیلَهًًْ إِلَّا نَحَلْتُمُوهَا نَبِیَّکُمْ فَهَلْ تُجِیبُونِّی عَمَّا أَسْأَلُکُمْ عَنْهُ فَکَاعَ الْقَوْمُ عَنْهُ فَقَالَ عَلِیُّ‌بْنُ‌أَبِی‌طَالِبٍ (علیه السلام) نَعَمْ فقَالَ لَهُ الْیَهُودِیُّ فَإِنَّ مُوسَی (علیه السلام) قَدْ أُعْطِیَ الْحَجَرَ فَانْبَجَسَتْ مِنْهُ اثْنَتا عَشْرَهًَْ عَیْناً قَالَ لَهُ عَلِیٌّ (علیه السلام) لَقَدْ کَانَ کَذَلِکَ وَ مُحَمَّدٌ (صلی الله علیه و آله) لَمَّا نَزَلَ الْحُدَیْبِیَهًَْ وَ حَاصَرَهُ أَهْلُ مَکَّهًَْ قَدْ أُعْطِیَ مَا هُوَ أَفْضَلُ مِنْ ذَلِکَ وَ ذَلِکَ أَنَّ أَصْحَابَهُ شَکَوْا إِلَیْهِ الظَّمَأَ وَ أَصَابَهُمْ ذَلِکَ حَتَّی الْتَفَّتْ خَوَاصِرُ الْخَیْلِ فَذَکَرُوا لَهُ (صلی الله علیه و آله) ذَلِکَ فَدَعَا بِرَکْوَهًٍْ یَمَانِیَّهًٍْ ثُمَّ نَصَبَ یَدَهُ الْمُبَارَکَهًَْ فِیهَا فَتَفَجَّرَتْ مِنْ بَیْنِ أَصَابِعِهِ عُیُونُ الْمَاءِ فَصَدَرْنَا وَ صَدَرَتِ الْخَیْلُ رَوَّاءَ وَ مَلَأْنَا کُلَّ مَزَادَهًٍْ وَ سِقَاءٍ وَ لَقَدْ کُنَّا مَعَهُ بِالْحُدَیْبِیَهًِْ وَ إِذَا ثَمَّ قَلِیبٌ جَافَّهًٌْ فَأَخْرَجَ (علیه السلام) سَهْماً مِنْ کِنَانَتِهِ فَنَاوَلَهُ الْبَرَاءَ‌بْنَ‌عَازِبٍ فَقَالَ لَهُ اذْهَبْ بِهَذَا السَّهْمِ إِلَی تِلْکَ الْقَلِیبِ الْجَافَّهًِْ فَاغْرِسْهُ فِیهَا فَفَعَلَ ذَلِکَ فَتَفَجَّرَتْ مِنْهُ اثْنَتَا عَشْرَهًَْ عَیْناً مِنْ تَحْتِ السَّهْمِ وَ لَقَدْ کَانَ یَوْمُ الْمِیضَاهًِْ عِبْرَهًًْ وَ عَلَامَهًًْ لِلْمُنْکِرِینَ لِنُبُوَّتِهِ کَحَجَرِمُوسَی (علیه السلام) حَیْثُ دَعَا بِالْمِیضَاهًِْ فَنَصَبَ یَدَهُ فِیهَا فَفَاضَتْ بِالْمَاءِ وَ ارْتَفَعَ حَتَّی تَوَضَّأَ مِنْهُ ثَمَانِیَهًُْ آلَافِ رَجُلٍ وَ شَرِبُوا حَاجَتَهُمْ وَ سَقَوْا دَوَابَّهُمْ وَ حَمَلُوا مَا أَرَادُوا.

امام حسین ( از امام کاظم (نقل است که آن حضرت به‌واسطه‌ی پدران گرامیش، از امام حسین (روایت کرده است که فرمود: «روزی یکی از علمای یهودی اهل شام، به مجلسی وارد شد که در آن گروهی از اصحاب رسول خدا (بودند، وارد شد یهودی گفت: «ای امّت محمّد (! هیچ درجه و فضیلتی را از انبیاء و مرسلین ترک نگفتید، جز آنکه همه‌ی آن‌ها را به پیامبر خودتان نسبت دادید. حال حاضرید به سؤالات من در آن مورد پاسخ گویید»؟ با شنیدن این سؤال، همه خاموش شدند و هیچ نگفتند. حضرت امیر (وقتی این‌گونه دید، فرمود: «آری». عالم یهودی گفت: «این حضرت موسی (است که به او سنگی داده شد که از آن دوازده چشمه بیرون زد». حضرت (فرمود: «همین‌طور است. به حضرت محمّد (نیز وقتی وارد حدیبیه شد و اهل مکّه او را محاصره کردند، چیزی برتر از آن سنگ عطا شد. اصحاب را تشنگی سختی درگرفت و شکایت به آن حضرت بردند. شدّت عطش به نوعی بود که همه به پهلوهای چهارپایان پناه بردند و این را به او گزارش دادند. پس آن حضرت ظرف آبی یمانی خواست. سپس دست مبارک خود را داخل قدح برد و بیرون آورد. ناگاه از میان انگشتان آن حضرت چشمه‌های آب روان گشت و ما و همه چهارپایان رو بدان آورده و همگی سیراب شدیم، و تمام ظروف خود را پر آب نمودیم. و در آنجا چاه خشکی بود. آن حضرت تیری از کیسه خویش بیرون آورد، آن را به دست براءبن‌عازب داد و گفت: «این تیر را میان آن چاه خشک بنشان»! او نیز همان کرد، فوراً از زیر آن تیر، دوازده چشمه جاری شد. و نیز روز میضاهًْ [که مردم به آن محلّ و در آنجا برای عبادت وضو می‌گرفتند] مایه‌ی عبرت و نشانه‌ای برای منکرین نبوّت آن حضرت بود. وی نیز همچون سنگ موسی (روزی آن میضاهًْ را طلب نمود و دست مبارک خود را بر آن نهاد. آب به فوران در آمد و بلند شد، به‌طوری‌که هشت هزار مرد از آن وضو ساخته و به قدر حاجت خود از آن نوشیدند، و چهارپایان خود را سیراب ساختند و آنچه می‌خواستند با خود بردند.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۵، ص۳۶۲
بحار الأنوار، ج۱۰، ص۳۸/ بحار الأنوار، ج۱۷، ص۲۸۶/ روضهًْ الواعظین، ج۱، ص۶۳
۱ -۳
(اعراف/ ۱۶۰)

الرّسول (صلی الله علیه و آله)- عَنْ إبْنِ‌عَبَّاسٍ (رحمة الله علیه) قَالَ: جَاءَ عَبْدِ اللَّهِ‌بْنِ‌سَلَامٍ إِلَی مُحَمَّد (صلی الله علیه و آله) فَقَالَ أَنَا رَسُولُ الْیَهُودِ إِلَیْکَ مَعَ شَیْءٍ لِتُبَیِّنَهُ لَنَا مَا هُوَ وَ أَنْتَ مِنَ الْمُحْسِنِینَ فَقَالَ النَّبِیُّ (صلی الله علیه و آله) اجْلِسْ یَا ابْنَ‌سَلَامٍ وَ سَلْ عَمَّا شِئْتَ فقَال ... فَأَخْبِرْنِی یَا مُحَمَّدُ (صلی الله علیه و آله) عَنْ بَیْتٍ لَهُ اثْنَا عَشَرَ بَاباً أُخْرِجَ مِنْهُ اثْنَا عَشَرَ عَیْناً لِاثْنَیْ عَشَرَ سِبْطاً قَالَ النَّبِیُّ (صلی الله علیه و آله) لَمَّا جَاوَزَ مُوسَی (علیه السلام) بَنِی إِسْرَائِیلَ الْبَحْرَ وَ دَخَلَ بِهِمْ إِلَی الْبَرِّیَّهًِْ فَشَکَوْا إِلَی مُوسَی (علیه السلام) الْعَطَشَ فَمَرَّ بِحَجَرٍ مُرَبَّعٍ فَأَوْحَی اللَّهُ إِلَیْهِ أَنِ اضْرِبْ بِعَصاکَ الْحَجَرَ فَضَرَبَ بِهِ مُوسَی (علیه السلام) فَانْفَجَرَ مِنْهُ اثْنَتا عَشْرَهًَْ عَیْناً لِاثْنَیْ عَشَرَ سِبْطاً مِنْ بَنِی إِسْرَائِیلَ.

پیامبر ( ابن‌عباس گوید: عبدالله‌بن‌سلام نزد پیامبر (آمد و گفت: «من نماینده و پیک یهود به‌سوی تو هستم همراه با پرسش‌هایی که آن‌ها را برای ما شرح دهی و تو از نیکوکارانی». پیغمبر (فرمود: «ای ابن‌سلام بنشین و هرچه می‌خواهی بپرس». گفت: «از خانه‌ای بگو که دوازده در داشت و دوازده چشمه برای دوازده سبط از آن برآمد»؟ فرمود: «چون موسی بنی اسرائیل را از دریا گذراند و به بیابان کشاند، به وی از تشنگی نالیدند. پس به سنگی چهار گوش برخورد و خدا به او وحی کرد عصایت بر آن بزن و از آن دوازده چشمه برای دوازده سبط بنی اسرائیل جوشید».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۵، ص۳۶۴
بحار الأنوار، ج۵۷، ص۲۴۹
۱ -۴
(اعراف/ ۱۶۰)

الصّادق (علیه السلام)- إِذَا قَامَ الْقَائِمُ (عجل الله تعالی فرجه الشریف) بِمَکَّهًَْ وَ أَرَادَ أَنْ یَتَوَجَّهَ إِلَی الْکُوفَهًِْ نَادَی مُنَادِیهِ أَلَا لَا یَحْمِلُ أَحَدٌ مِنْکُمْ طَعَاماً وَ لَا شَرَاباً وَ یَحْمِلُ حَجَرَ مُوسَی (علیه السلام) الَّذِی انْبَجَسَتْ مِنْهُ اثْنَتا عَشْرَهًَْ عَیْناً فَلَا یَنْزِلُ مَنْزِلًا إِلَّا نَصَبَهُ فَانْبَجَسَتْ مِنْهُ الْعُیُونُ فَمَنْ کَانَ جَائِعاً شَبِعَ وَ مَنْ کَانَ ظَمْآنَ رَوِیَ فَیَکُونُ زَادُهُمْ حَتَّی یَنْزِلُوا النَّجَفَ مِنْ ظَاهِرِ الْکُوفَهًِْ فَإِذَا نَزَلُوا ظَاهِرَهَا انْبَعَثَ مِنْهُ الْمَاءُ وَ اللَّبَنُ دَائِماً فَمَنْ کَانَ جَائِعاً شَبِعَ وَ مَنْ کَانَ عَطْشَاناً.

امام صادق ( هرگاه حضرت قائم (در مکّه قیام کند و بخواهد که به‌سوی کوفه برود، منادی او این ندا را سر خواهد داد: هان! کسی از شما خوراک و نوشیدنی با خود به همراه نبرد. او سنگ موسی‌بن‌عمران (را که به‌اندازه‌ی بار شتر است، حمل می‌کند. در منزلی فرود نمی‌آید، مگر اینکه چشمه‌ای از آن جاری گردد و هرکه گرسنه باشد سیر خواهد شد و هرکه تشنه است، سیراب خواهد شد. آن توشه با آنان خواهد بود.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۵، ص۳۶۴
بحار الأنوار، ج۵۲، ص۳۳۵/ البرهان
۱ -۵
(اعراف/ ۱۶۰)

الرّضا (علیه السلام)- إِنَّ اللَّهَ أَخْرَجَ مِنْ بَنِی إِسْرَائِیلَ وَ هُوَ یَعْقُوبُ بْنُ إِسْحَاقَ بْنِ إِبْرَاهِیمَ (علیه السلام) اثْنَیْ عَشَرَ سِبْطاً وَ نَشَرَ مِنَ الْحَسَنِ (علیه السلام) وَ الْحُسَیْنِ (علیه السلام) ابْنَیْ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ (علیه السلام) لِفَاطِمَهًَْ (سلام الله علیها) بِنْتِ رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) اثْنَیْ عَشَرَ سِبْطاً ثُمَّ عَدَّ الِاثْنَیْ عَشَرَ مِنْ وُلْدِ إِسْرَائِیلَ. فَقَالَ: رُوبِیلُ بْنُ یَعْقُوبَ وَ شَمْعُونُ بْنُ یَعْقُوبَ وَ یَهُودَا بْنُ یَعْقُوبَ وَ تَشَاخُرُ بْنُ یَعْقُوبَ وَ ریکون بْنُ یَعْقُوبَ وَ یُوسُفُ بْنُ یَعْقُوبَ وَ بِنْیَامِینُ بْنُ یَعْقُوبَ وَ تفشال بْنُ یَعْقُوبَ وَ دَانُ بْنُ یَعْقُوبَ وَ سَقَطَ عَنِ الْحَسَنِ النَّسَّابَهًِْ ثَلَاثَهًٌْ مِنْهُمْ ثُمَّ عَدَّ الِاثْنَیْ عَشَرَ مِنْ وُلْدِ الْحَسَنِ (علیه السلام) وَ الْحُسَیْنِ (علیه السلام) فَقَالَ: أَمَّا الْحَسَنُ (علیه السلام) فَانْتَشَرَ مِنْ سِتَّهًِْ أَبْطُنٍ، بَنُو الْحَسَنِ بْنِ زَیْدِ بْنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِیٍّ وَ بَنُو عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْحَسَنِ بْنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِیٍّ وَ بَنُو إِبْرَاهِیمَ بْنِ الْحَسَنِ بْنِ الْحَسَنِِ بْنِ عَلِیٍّ وَ بَنُو الْحَسَنِ بْنِ الْحَسَنِ بْنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِیٍّ وَ بَنُو دَاوُدَ بْنِ الْحَسَنِ بْنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِیٍّ وَ بَنُو جَعْفَرِ بْنِ الْحَسَنِ بْنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِیٍّ فَعَقَّبَ الْحَسَنُ (علیه السلام) مِنْ هَذِهِ السِّتَّهًِْ الْأَبْطُنِ ثُمَّ عَدَّ بَنِی الْحُسَیْنِ (علیه السلام) فَقَالَ: بَنُو مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ الْبَاقِرِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیِّ وَ بَنُو عَبْدِ اللَّهِ الْبَاهِرِ بْنِ عَلِیٍّ وَ بَنُو زَیْدِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ بَنُو الْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیٍّ وَ بَنُو عُمَرَ بْنِ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیٍّ وَ بَنُو عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیٍّ فَهَؤُلَاءِ السِّتَّهًُْ الْأَبْطُنِ نَشَرَ اللَّهُ مِنْهُمْ وُلْدَ الْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیٍّ (علیه السلام).

امام رضا ( خداوند از بنی‌اسرائیل که همان یعقوب (پسر اسحاق فرزند ابراهیم (بود دوازده سبط از نسل آنان خارج نمود، و از حسن و حسین (فرزندان امیرالمؤمنین (از فاطمه (دختر رسول خدا (دوازده سبط را بوجود آورد، آنگاه دوازده فرزند از فرزندان بنی‌اسرائیل را ذکر کرده و برشمرد که [عبارتند از]: «زیلون، شمعون، یهود، تشاخر، ریکون، یوسف، بنیامین، تفشال، ودان، و سه نفر دیگر که حسن که شخصی نسب شناس است آن را ذکر نکرده، آنگاه دوازده تن از فرزندان حسن و حسین (را برشمرد و فرمود: «از حسن شش [نسل] منتشر گشت، فرزندان حسن‌بن‌زیدبن الحسن‌بن‌علی (و فرزندان عبدالله‌بن‌حسن‌بن حسن‌بن‌علی، و فرزندان ابراهیم بن‌حسن‌بن حسن‌بن‌علی، و فرزندان حسن‌بن‌حسن‌بن‌علی (فرزندان داودبن حسن‌بن حسن‌بن‌علی (و فرزندان جعفربن حسن‌بن حسن‌بن‌علی (که خلف امام حسن (فقط این شش دسته بودند، آنگاه فرزندان حسین (را برشمرد و فرمود: «فرزندان محمّدبن‌علی باقربن علیّ‌بن‌حسین‌بن‌علی (و فرزندان عبدالله باهربن‌علی و فرزندان زیدبن‌علی‌بن‌حسین‌بن‌علی (فرزندان حسین‌بن‌علی بن‌حسین‌بن‌علی (فرزندان عمربن‌علی‌بن حسین‌بن‌علی (فرزندان علی‌بن‌حسین‌بن‌علی (و خداوند از این شش دسته، فرزندان حسین‌بن‌علی (را منتشر ساخت.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۵، ص۳۶۶
نور الثقلین

ما آن‌ها را تقسیم کردیم

۲ -۱
(اعراف/ ۱۶۰)

علی‌بن‌ابراهیم (رحمة الله علیه)- وَ قَطَّعْناهُمُ اثْنَتَیْ عَشْرَةَ أَسْباطاً أُمَماً أی مَیَّزنَاهُم.

علیّ‌بن‌ابراهیم ( وَ قَطَّعْنَاهُمُ اثْنَتَیْ عَشْرَةَ أَسْبَاطًا أُمَمًا؛ یعنی آنان را از یکدیگر جدا کردیم.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۵، ص۳۶۶
القمی، ج۱، ص۲۴۴/ القمی، ج۲، ص۷۹/ بحار الأنوار، ج۱۳، ص۱۷۴/ بحار الأنوار، ج۹، ص۲۲۴/ البرهان

عصای خود

۳ -۱
(اعراف/ ۱۶۰)

الصّادق (علیه السلام)- {أَلْوَاحُ مُوسَی (علیه السلام)} عِنْدَنَا وَ عَصَا مُوسَی (علیه السلام) عِنْدَنَا وَ نَحْنُ وَرَثَهًُْ النَّبِیِّینَ.

امام صادق ( الواح موسی (نزد ما است و عصای موسی (نزد ماست و ما وارثان پیامبران هستیم.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۵، ص۳۶۶
البرهان

[ولی شما کفران کردید!] آن‌ها به ما ستم نکردند بلکه به خود ستم می‌نمودند

۴ -۱
(اعراف/ ۱۶۰)

الباقر (علیه السلام)- عَنْ زُرَارَهًَْ عَنْ أبِی‌جَعْفَرٍ (علیه السلام) قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ وَ ما ظَلَمُونا وَ لکِنْ کانُوا أَنْفُسَهُمْ یَظْلِمُونَ قَالَ إِنَّ اللَّهَ تَعَالَی أَعْظَمُ وَ أَعَزُّ وَ أَجَلُّ وَ أَمْنَعُ مِنْ أَنْ یُظْلَمَ وَ لَکِنَّهُ خَلَطَنَا بِنَفْسِهِ فَجَعَلَ ظُلْمَنَا ظُلْمَهُ وَ وَلَایَتَنَا وَلَایَتَهُ حَیْثُ یَقُولُ إِنَّما وَلِیُّکُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذِینَ آمَنُوا یَعْنِی الْأَئِمَّهًَْ مِنَّا ثُمَّ قَالَ فِی مَوْضِعٍ آخَرَ وَ ما ظَلَمُونا وَ لکِنْ کانُوا أَنْفُسَهُمْ یَظْلِمُونَ.

امام باقر ( زراره گوید: از امام باقر (درباره‌ی کلام خدای عزّوجلّ: وَ ما ظَلَمُونا وَ لکِنْ کانُوا أَنْفُسَهُمْ یَظْلِمُون پرسیدم، فرمود: «همانا خدای تعالی بزرگتر و عزیزتر و جلیل‌تر و والاتر است که ستم شود ولی ما را به خود پیوسته و ستم به ما را ستم به خود انگاشته و ولایت ما را ولایت خود قرار داده، آنجا که می‌فرماید: سرپرست و ولیّ شما، تنها خداست و پیامبر او و آن‌ها که ایمان آورده‌اند. (مائده/۵۵) که مراد از آن‌ها امامان از خاندان ما هستند [پس همچنان‌که در این آیه ولایت ما را به ولایت خود پیوسته] در جای دیگر [ستم به ما را ستم به خود دانسته] و فرموده است: وَ ما ظَلَمُونا وَ لکِنْ کانُوا أَنْفُسَهُمْ یَظْلِمُونَ.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۵، ص۳۶۶
الکافی، ج۱، ص۱۴۶/ نور الثقلین
۴ -۲
(اعراف/ ۱۶۰)

أمیرالمؤمنین (علیه السلام)- وَ أَمَّا قَوْلُهُ وَ مَا ظَلَمُونَا وَ لکِنْ کَانُوا أَنْفُسَهُمْ یَظْلِمُونَ فَهُوَ تَبَارَکَ اسْمُهُ أَجَلُّ وَ أَعَزُّ مِنْ أَنْ یَظْلِمَ وَ لَکِنَّهُ قَرَنَ أُمَنَاءَهُ عَلَی خَلْقِهِ بِنَفْسِهِ وَ هُوَ عَرَّفَ الْخَلِیقَهًَْ جَلَالَهًَْ قَدْرِهِمْ عِنْدَهُ وَ أَنَّ ظُلْمَهُمْ ظُلْمُهُ بِقَوْلِهِ وَ ما ظَلَمُونا بِبُغْضِهِمْ أَوْلِیَاءَنَا وَ مَعُونَهًِْ أَعْدَائِهِمْ عَلَیْهِمْ وَ لکِنْ کانُوا أَنْفُسَهُمْ یَظْلِمُونَ إِذْ حَرَمُوهَا الْجَنَّهًَْ وَ أَوْجَبُوا عَلَیْهَا دُخُولَ النَّارِ.

امام علی ( در ذیل سخن خداوند: وَ ما ظَلَمُونا وَ لکِنْ کانُوا أَنْفُسَهُمْ یَظْلِمُونَ؛ خداوند تبارک‌وتعالی اَجل و بزرگوارتر از این است که ظلم نماید، امّا امینان و جانشینانش در میان خلقش را به خویشتن قرین و همراه نمود و به مردمان بزرگی و عظمت شأنشان را در نزد خویش شناسانید، با این بیان که گویی ظلم به اولیاء الهی، ظلم به خداوند است چنانکه فرمود: وَ ما ظَلَمُونا [بدین معنی که] نسبت به اولیاء ما بغض ورزیده و دشمنان را برعلیه آن‌ها یاری نمایند، [و می‌فرماید]: وَ لکِنْ کانُوا أَنْفُسَهُمْ یَظْلِمُونَ به اینکه آنان را از بهشت محروم ساخته و ورود در آتش جهنّم بر آنان لازم گشت.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۵، ص۳۶۸
نور الثقلین
۴ -۳
(اعراف/ ۱۶۰)

الکاظم (علیه السلام)- عَنْ مُحَمَّدِ‌بْنِ‌الْفُضَیْلِ عَنْ أبِی‌الْحَسَنِ الْمَاضِیِّ (علیه السلام) أنَّهُ قَالَ فِی قَوْلِ اللهِ عَزَّوَجَلَّ وَ ما ظَلَمُونا وَ لکِنْ کانُوا أَنْفُسَهُمْ یَظْلِمُونَ قَالَ إِنَّ اللَّهَ أَعَزُّ وَ أَمْنَعُ مِنْ أَنْ یَظْلِمَ أَوْ یَنْسُبَ نَفْسَهُ إِلَی ظُلْمٍ وَ لَکِنَّ اللَّهَ خَلَطَنَا بِنَفْسِهِ فَجَعَلَ ظُلْمَنَا ظُلْمَهُ وَ وَلَایَتَنَا وَلَایَتَهُ ثُمَّ أَنْزَلَ بِذَلِکَ قُرْآناً عَلَی نَبِیِّهِ فَقَالَ وَ ما ظَلَمْناهُمْ وَ لکِنْ کانُوا أَنْفُسَهُمْ یَظْلِمُونَ قُلْتُ هَذَا تَنْزِیلٌ قَالَ نَعَم.

امام کاظم ( محمدبن‌فضیل گوید امام کاظم (فرمود: مگر در این آیه: [ولی شما کفران کردید]! آن‌ها به ما ستم نکردند بلکه به خود ستم می‌نمودند. (بقره/۵۷) دقت نکرده‌ای. خداوند عزیزتر و قویتر است از اینکه به او ستم روا شود یا اینکه به خود نسبت ظلم دهد، امّا در این آیات که می‌فرماید به ما ستم روا نداشته‌اند، ما را با نفس خود قرین و همراه قرار داده و به‌همین‌جهت ظلم به ما را ظلم به خود نسبت داده و ولایت ما را ولایت خود محسوب نموده، سپس در این مورد بر پیامبرش آیه نازل کرده است: ما به آن‌ها ستم نکردیم، امّا آن‌ها به خودشان ظلم و ستم می‌کردند! (نحل/۱۱۸) گفتم: «آیا آیه همین‌طور نازل شده است»؟ فرمود: «آری».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۵، ص۳۶۸
نور الثقلین
بیشتر