آیه قالَ فَاهْبِطْ مِنْها فَما يَكُونُ لَكَ أَنْ تَتَكَبَّرَ فيها فَاخْرُجْ إِنَّكَ مِنَ الصّاغِرينَ [13]
فرمود: «از آن [مقام و مرتبهات] فرود آى. تو حق ندارى در آن [مقام و مرتبه] تكبّر كنى. بيرون رو، كه تو از افراد پست و كوچكى».
علیبنابراهیم (رحمة الله علیه)- خَلَقَ اللَّهُ آدَمَ (علیه السلام) فَبَقِیَ أَرْبَعِینَ سَنَهًًْ مُصَوَّراً وَ کَانَ یَمُرُّ بِهِ إِبْلِیسُ اللَّعِینُ فَیَقُولُ لِأَمْرٍ مَا خُلِقْتَ فَقَالَ الْعَالِمُ (علیه السلام) فَقَالَ إِبْلِیسُ لَئِنْ أَمَرَنِیَ اللَّهُ بِالسُّجُودِ لِهَذَا لَعَصَیْتُهُ قَالَ ثُمَّ نَفَخَ فِیهِ فَلَمَّا بَلَغَتْ فِیهِ الرُّوحُ إِلَی دِمَاغِهِ عَطَسَ فَقَالَ الْحَمْدُ لِلَّهِ فَقَالَ اللَّهُ لَهُ یَرْحَمُکَ اللَّهُ قَالَ الصَّادِقُ (علیه السلام) عَلَیْهِ فَسَبَقَتْ لَهُ مِنَ اللَّهِ الرَّحْمَهًُْ ثُمَّ قَالَ اللَّهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی لِلْمَلَائِکَهًِْ (علیهم السلام) اسْجُدُوا لِآدَمَ (علیه السلام) فَسَجَدُوا لَهُ فَأَخْرَجَ إِبْلِیسُ مَا کَانَ فِی قَلْبِهِ مِنَ الْحَسَدِ فَأَبَی أَنْ یَسْجُدَ فَقَالَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ ما مَنَعَکَ أَلَّا تَسْجُدَ إِذْ أَمَرْتُکَ فَقالَ أَنَا خَیْرٌ مِنْهُ خَلَقْتَنِی مِنْ نارٍ وَ خَلَقْتَهُ مِنْ طِینٍ قَالَ الصَّادِقُ (علیه السلام) فَأَوَّلُ مَنْ قَاسَ إِبْلِیسُ وَ اسْتَکْبَرَ وَ الِاسْتِکْبَارُ هُوَ أَوَّلُ مَعْصِیَهًٍْ عُصِیَ اللَّهُ بِهَا قَالَ فَقَالَ إِبْلِیسُ یَا رَبِّ أَعْفِنِی مِنَ السُّجُودِ لآِدَمَ (علیه السلام) وَ أَنَا أَعْبُدُکَ عِبَادَهًًْ لَمْ یَعْبُدْکَهَا مَلَکٌ مُقَرَّبٌ وَ لَا نَبِیٌّ مُرْسَلٌ فَقَالَ اللَّهُ لَا حَاجَهًَْ لِی إِلَی عِبَادَتِکَ إِنَّمَا أُرِیدُ أَنْ أُعْبَدَ مِنْ حَیْثُ أُرِیدُ لَا مِنْ حَیْثُ تُرِیدُ فَأَبَی أَنْ یَسْجُدَ فَقَالَ اللَّهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی فَاخْرُجْ مِنْها فَإِنَّکَ رَجِیمٌ وَ إِنَّ عَلَیْکَ لَعْنَتِی إِلی یَوْمِ الدِّینِ.
علیّبنابراهیم ( خداوند آدم (را خلق کرد و او چهل سال به شکل مصوّر مجسّمه باقی ماند. ابلیس ملعون بر او میگذشت و میگفت: «برای امری خلق شده است». امام موسی به جعفر (فرمود: ابلیس گفت: «به خدا قسم! که اگر خداوند مرا به سجده بر او فرمان دهد یقیناً از او نافرمانی میکنم». گفت: سپس در او دمیده شد. وقتی روح در بدن او به دماغش رسید عطسه کرد. پس گفت: «الحَمْدُلِله». خداوند به او فرمود: «یَرْحَمُکَ اللهُ (خدا تو را رحم کند)». امام صادق (فرمود: «از جانب خدا! رحمت بر او پیشی گرفت. سپس خداوند تبارکوتعالی به فرشتگان گفت: اسْجُدُوا لِآدَمَ پس بر او سجده کردند. ابلیس آنچه از حسد در قلبش بود را خارج کرده و از اینکه سجده کند سر باز زد. خداوند عزّوجلّ فرمود: ما مَنَعَکَ أَلَّا تَسْجُدَ إِذْ أَمَرْتُکَ پس گفت: قالَ أَنَا خَیْرٌ مِنْهُ خَلَقْتَنِی مِنْ نارٍ وَ خَلَقْتَهُ مِنْ طِینٍ». امام صادق (فرمود: «اوّلین کسی که مقایسه کرد و تکبّر ورزید، ابلیس بود و تکبّر اوّلین گناه و عصیانی بود که خداوند با آن مورد نافرمانی قرار گرفت». فرمود: پس ابلیس گفت: «پروردگارا مرا از سجده بر آدم معاف کن و آنگاه من بهگونهای تو را عبادت میکنم که هیچ فرشته مقرّبی و نه هیچ پیامبر مرسلی آنگونه تو را عبادت نکرده است». پس خداوند فرمود: «من نیازی به عبادت تو ندارم. من میخواهم آنگونه که خود دوست دارم مورد عبادت قرار بگیرم نه آنگونه که تو میخواهی». پس شیطان از سجدهکردن سر باز زد. خداوند تبارکوتعالی فرمود: از آسمانها [و صفوف ملائکه] خارج شو، که تو راندهی درگاه منی! و مسلّماً لعنت من بر تو تا روز قیامت خواهد بود!. (ص/۷۸۷۷)
الصّادق (علیه السلام)- لَا یَجُوزُ لِأَحَدٍ أَنْ یَقُولَ فِی دِینِ اللَّهِ بِرَأْیِهِ أَوْ یَأْخُذَ فِیهِ بِقِیَاسِهِ وَیْحَ أَصْحَابِ الْکَلَامِ یَقُولُونَ هَذَا یَنْقَاسُ وَ هَذَا لَا یَنْقَاسُ إِنَّ أَوَّلَ مَنْ قَاسَ إِبْلِیسُ لَعَنَهُ اللَّهُ حِینَ قَالَ أَنَا خَیْرٌ مِنْهُ خَلَقْتَنِی مِنْ نارٍ وَ خَلَقْتَهُ مِنْ طِینٍ فَرَأَی فِی نَفْسِهِ وَ قَالَ بِشِرْکِهِ إِنَّ النَّارَ أَعْظَمُ قَدْراً مِنَ الطِّینِ فَفَتَحَ لَهُ الْقِیَاسُ أَنْ لَا یَسْجُدَ الْأَعْظَمُ لِلْأَدْنَی فَلُعِنَ مِنْ أَجْلِ ذَلِکَ وَ صُیِّرَ شَیْطَاناً مَرِیداً وَ لَوْ جَازَ الْقِیَاسُ لَکَانَ کُلُّ قَائِسٍ مُخْطِئٍ فِی سَعَهًٍْ إِذِ الْقِیَاسُ مِمَّا یَتِمُّ بِهِ الدِّینُ فَلَا حَرَجَ عَلَی أَهْلِ الْقِیَاسِ وَ إِنَّ أَمْرَ بَنِی إِسْرَائِیلَ لَمْ یَزَلْ مُعْتَدِلًا حَتَّی نَشَأَ الْمُوَلَّدُونَ أَبْنَاءُ سَبَایَا الْأُمَمِ فَأَخَذُوا بِالرَّأْیِ وَ الْقِیَاسِ وَ تَرَکُوا سُنَنَ الْأَنْبِیَاءِ (علیهم السلام) فَضَلُّوا وَ أَضَلُّوا.
امام صادق ( جایز نیست بر کسی که به رأی خویش در دین خداوند سخنی بگوید و یا قیاس کند. وای بر صاحبان این سخن که میگویند: این امر قابل قیاس است و آن یکی قابل قیاس نیست. اوّلین کسی که مقایسه کرد ابلیس ملعون بود که گفت: «من بهتر از اویم، مرا از آتش آفریدی و او را از گِل، فریفته خویش گردید و شرک ورزید و گفت: آتش ارزشمندتر از گِل است و باب قیاس را باز کرد. [و نتیجه گرفت] که بزرگتر بر پایینتر سجده نمیکند و به سبب این امر مورد لعنت واقع شد و شیطان راندهشده گردید و اگر قیاس جایز میشد هر مقایسه کنندهای محدود به توانایی خویش [در قیاس] دچار خطا میشد [چون هرکس، محدودهی علمیاش با دیگری متفاوت است و در همان محدوده قیاس میکند] اما هنگامیکه قیاس باعث تکمیل دین گردد هیچ حرجی بر اهل قیاس نخواهد بود. کار بنیاسرائیل همواره معتدل و درست بود تا زمانیکه فرزندان کوچک آنان رشد یافته [و نسل بعدی ایجاد شد] و روش رأی و قیاس را در پیش گرفته، سنّتهای انبیاء (را ترک گفته و گمراه شدند و مردم را به گمراهی کشاندند.
الصّادق (علیه السلام)- عَن الْمُعَلَّیبْنِمُحَمَّدٍ عَنْ بَعْضِ أصْحَابِنَا یَرْفَعُهُ إلَی أبِیعَبْدِ اللهِ (علیه السلام) قَالَ: إِنَّ أَوَّلَ مَنْ قَاسَ إِبْلِیسُ فَقَالَ خَلَقْتَنِی مِنْ نارٍ وَ خَلَقْتَهُ مِنْ طِینٍ وَ لَوْ عَلِمَ إِبْلِیسُ مَا جَعَلَ اللَّهُ فِی آدَمَ (علیه السلام) لَمْ یَفْتَخِرْ عَلَیْهِ ثُمَّ قَالَ إِنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ خَلَقَ الْمَلَائِکَهًَْ (علیهم السلام) مِنْ نُورٍ وَ خَلَقَ الْجَانَّ مِنَ النَّارِ وَ خَلَقَ الْجِنَّ صِنْفاً مِنَ الْجَانِّ مِنَ الرِّیحِ وَ خَلَقَ الْجِنَّ صِنْفاً مِنَ الْجِنِّ مِنَ الْمَاءِ وَ خَلَقَ آدَمَ (علیه السلام) مِنْ صَفْحَهًِْ الطِّینِ ثُمَّ أَجْرَی فِی آدَمَ (علیه السلام) النُّورَ وَ النَّارَ وَ الرِّیحَ وَ الْمَاءَ فَبِالنُّورِ أَبْصَرَ وَ عَقَلَ وَ فَهِمَ وَ بِالنَّارِ أَکَلَ وَ شَرِبَ وَ لَوْ لَا أَنَّ النَّارَ فِی الْمَعِدَهًِْ لَمْ یَطْحَنْ الْمَعِدَهًُْ الطَّعَامَ وَ لَوْ لَا أَنَّ الرِّیحَ فِی جَوْفِ ابْنِ آدَمَ (علیه السلام) تُلَهِّبُ النَّارَ {نَارَ الْمَعِدَهًِْ} الْمَعِدَهًُْ لَمْ تَلْتَهِبْ وَ لَوْ لَا أَنَّ الْمَاءَ فِی جَوْفِ ابْنِ آدَمَ (علیه السلام) یُطْفِئُ حَرَّ نَارِ الْمَعِدَهًِْ لَأَحْرَقَتِ النَّارُ جَوْفَ ابْنِ آدَمَ (علیه السلام) فَجَمَعَ اللَّهُ ذَلِکَ فِی آدَمَ الْخَمْسَ خِصَالٍ وَ کَانَتْ فِی إِبْلِیسَ خَصْلَهًٌْ فَافْتَخَرَ بِهَا.
امام صادق ( معلیبنمحمد از برخی یاران ما روایت میکند: امام صادق (فرمود: نخست قیاسگر ابلیس است که گفت: «مرا از آتش آفریدی و او را از گل»، و اگر ابلیس میدانست آنچه را خدا در آدم آفریده بر او نمیبالید. سپس فرمود: «خدا فرشتهها را از نور آفریده و جان را از آتش و پری را که صنفی از جانّاند از باد و صنفی پری را از آب آفریده و آدم را از صحنهی زمین و گل سپس در آدم (نور و آتش و باد و آب را روان کرده با نور بیند و اندیشد و فهمد و با آتش خورد و نوشد و اگر آتش در معده نبود خوراک را آسیا نمیکرد و اگر باد درون آدمی نبود آتش معده شعلهور میشد یا شعلهور میکرد و اگر آب درون آدمیزاده نبود که آتش معده را خاموش کند آتش درونش را میسوخت و خدا در آدم (این پنج جوهر را فراهم کرد و در ابلیس یکی از آنها بود و به همان بالید».
الصّادق (علیه السلام)- إِنَّ إِبْلِیسَ قَاسَ نَفْسَهُ بِآدَمَ (علیه السلام) فَقَالَ خَلَقْتَنِی مِنْ نارٍ وَ خَلَقْتَهُ مِنْ طِینٍ فَلَوْ قَاسَ الْجَوْهَرَ الَّذِی خَلَقَ اللَّهُ مِنْهُ آدَمَ (علیه السلام) بِالنَّارِ کَانَ ذَلِکَ أَکْثَرَ نُوراً وَ ضِیَاءً مِنَ النَّارِ.
امام صادق ( همانا ابلیس خود را با آدم (مقایسه کرد و گفت: خَلَقْتَنِی مِن نَّارٍ وَخَلَقْتَهُ مِن طِینٍ و اگر جوهری را که خدای عزّوجلّ آدم (را از آن آفریده است با آتش مقایسه میکرد، به این نتیجه میرسید که نور و درخشش آن جوهر، از آتش بیشتر است.
الصّادق (علیه السلام)- وَ أُمِرُوا بِالسُّجُودِ إِذْ کَانَتْ سَجْدَتُهُمْ لآِدَمَ (علیه السلام) تَفْضِیلًا لَهُ وَ عِبَادَهًًْ لِلَّهِ إِذْ کَانَ ذَلِکَ بِحَقٍّ لَهُ وَ أَبَی إِبْلِیسُ الْفَاسِقُ عَنْ أَمْرِ رَبِّهِ فَقَالَ ما مَنَعَکَ أَلَّا تَسْجُدَ إِذْ أَمَرْتُکَ قَالَ أَنَا خَیْرٌ مِنْهُ قَالَ فَقَدْ فَضَّلْتُهُ عَلَیْکَ حَیْثُ أَمَرْ {تُ} بِالْفَضْلِ لِلْخَمْسَهًِْ الَّذِینَ لَمْ أَجْعَلْ لَکَ عَلَیْهِمْ سُلْطَاناً وَ لَا مِنْ شِیعَتِهِمْ {یَتَّبِعُهُمْ} فَذَلِکَ اسْتِثْنَاءُ اللَّعِینِ {إِلَّا عِبادَکَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِینَ قَالَ إِنَّ عِبادِی لَیْسَ لَکَ عَلَیْهِمْ سُلْطانٌ وَ هُمُ الشِّیعَهًْ.
امام صادق ( فرشتگان به سجده در برابر آدم (فرمان داده شدند و این سجده بزرگداشت آدم (و عبادت خدا بود و حقّ خداوند این است که مورد پرستش واقع گردد، لکن ابلیس فاسق از دستور پروردگار سرپیچی نمود، خداوند فرمود: «چه چیزی مانع از سجدهی تو شد با وجودی که به تو دستور دادم». گفت: «من بهتر از اویم». خداوند فرمود: «بهدرستیکه او را بر تو برتری دادم چنانکه به پنج تن فضیلت و برتری بخشیدم و هیچ سلطه و غلبهای بر آنها و بر شیعیان [و پیروان] آنها نخواهی داشت، بههمینجهت است که آن ملعون در سخن خویش این استثناء را بیان نموده و میگوید: [همه را به گمراهی میکشانم] مگر بندگان مخلصت را. (حجر/۴۰) خداوند فرمود: «تو بر بندگان من تسلّط و حاکمیّتی نخواهی یافت، [مراد شیعیان هستند]».
الصّادق (علیه السلام)- عَنْ زُرَارَهًَْ عَنْ أبِیعَبْدِ اللهِ (علیه السلام) قَالَ: قُلْتُ: جُعِلْتُ فِدَاکَ بِمَا ذَا اسْتَوْجَبَ إِبْلِیسُ مِنَ اللَّهِ أَنْ أَعْطَاهُ مَا أَعْطَاهُ قَالَ بِشَیْءٍ کَانَ مِنْهُ شَکَرَهُ اللَّهُ عَلَیْهِ قُلْتُ وَ مَا کَانَ مِنْهُ جُعِلْتُ فِدَاکَ قَالَ رَکْعَتَانِ رَکَعَهُمَا فِی السَّمَاءِ أَرْبَعَهًَْ آلَافِ سَنَهًٍْ.
امام صادق ( زراره گوید: به امام صادق (عرض کردم: «جانم فدایت چرا ابلیس مستوجب عطای خداوند از آنچه به او عطا کرد شد»؟ فرمود: «به خاطر مقداری از کارهایی که کرده بود خدا از او تشکّر کرد». گفتم: «جانم فدایت! چه کرده بود»؟ گفت: «چهار هزار سال دو رکعت در آسمان نماز خواند».
الرّسول (صلی الله علیه و آله)- أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) قَالَ مَنْ قَاسَ شَیْئاً مِنَ الدِّینِ بِرَأْیِهِ قَرَنَهُ اللَّهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی مَعَ إِبْلِیسَ فِی النَّارِ فَإِنَّهُ أَوَّلُ مَنْ قَاسَ حَیْثُ قَالَ خَلَقْتَنِی مِنْ نارٍ وَ خَلَقْتَهُ مِنْ طِینٍ فَدَعُوا الرَّأْیَ وَ الْقِیَاسَ فَإِنَّ دِینَ اللَّهِ لَمْ یُوضَعْ عَلَی الْقِیَاسِ.
پیامبر ( رسول خدا (فرمود: «کسی که پارهای از دین را با نظر خود قیاس کند، خداوند او را قرین ابلیس سازد، زیرا او اوّلین قیاسگر است، آنجا که گفت: خَلَقْتَنِی مِنْ نارٍ وَ خَلَقْتَهُ مِنْ طِینٍ پس دست از رأی و قیاس بردارید، زیرا دین خدای سبحان بر قیاس وضع نشده است».
أمیرالمؤمنین (علیه السلام)- وَ لَوْ کَانَ الْحُکْمُ فِی الدِّینِ بِالْقِیَاسِ لَکَانَ بَاطِنُ الْقَدَمَیْنِ أَوْلَی بِالْمَسْحِ مِنْ ظَاهِرِهِمَا قَالَ اللَّهُ تَعَالَی حِکَایَهًًْ عَنْ إِبْلِیسَ فِی قَوْلِهِ بِالْقِیَاسِ خَلَقْتَنِی مِنْ نارٍ وَ خَلَقْتَهُ مِنْ طِینٍ فَذَمَّهُ اللَّهُ لِمَا لَمْ یَدْرِ مَا بَیْنَهُمَا وَ قَدْ ذَمَّ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) وَ الْأَئِمَّهًُْ (علیهم السلام) الْقِیَاسَ یَرِثُ ذَلِکَ بَعْضُهُمْ عَنْ بَعْضٍ وَ یَرْوِیهِ عَنْهُمْ أَوْلِیَاؤُهُم.
امام علی ( و اگر مأخذ احکام در دین قیاس بود، زیر پا برای مسحکردن مناسبتر از ظاهر آن بود. خدای متعال در حکایت سخن ابلیس براساس قیاس چنین میفرماید: أَنَا خَیْرٌ مِنْهُ خَلَقْتَنِی مِنْ نَارٍ وَ خَلَقْتَهُ مِنْ طِینٍ که خدای سبحان او را سرزنش میکند به خاطر آنکه نمیفهمد [تفاوت] بین آن دو چیست. و رسول خدا (و ائمه (نیز قیاس را مذمت میکنند که برخی از آنان از برخی دیگر به ارث بردهاند و اولیای آنها نیز آن را از ایشان نقل میکنند.
الصّادق (علیه السلام)- عَنْ عِیسَیبْنِعَبْدِاللهِ الْقُرَشِیِّ، قَالَ: دَخَلَ أَبُو حَنِیفَهًَْ عَلَی أَبِیعَبْدِاللَّهِ (علیهم السلام) فَقَالَ لَهُ یَا أَبَاحَنِیفَهًَْ بَلَغَنِی أَنَّکَ تَقِیسُ قَالَ نَعَمْ قَالَ لَا تَقِسْ فَإِنَّ أَوَّلَ مَنْ قَاسَ إِبْلِیسُ حِینَ قَالَ خَلَقْتَنِی مِنْ نارٍ وَ خَلَقْتَهُ مِنْ طِینٍ فَقَاسَ مَا بَیْنَ النَّارِ وَ الطِّینِ وَ لَوْ قَاسَ نُورِیَّهًَْ آدَمَ (علیه السلام) بِنُورِیَّهًِْ النَّارِ عَرَفَ فَضْلَ مَا بَیْنَ النُّورَیْنِ وَ صَفَاءَ أَحَدِهِمَا عَلَی الْآخَرِ.
امام صادق ( عیسیبنعبدالله قرشی گوید: ابوحنیفه نزد امام صادق (آمد، و امام به او فرمود: «ای ابوحنیفه! به من گفتهاند که تو قیاس میکنی»؟ گفت: «بلی». فرمود: «قیاس مکن، چراکه اوّل کسی که قیاس کرد، ابلیس بود، هنگامیکه گفت: خَلَقْتَنِی مِن نَّارٍ وَخَلَقْتَهُ مِن طِینٍ و آتش را با گل مقایسه کرد و اگر نورانیّت آدم (را با نورانیبت آتش مقایسه کرده بود، برتری و فاصله و فرق بین این دو نور و صفای یکی از آنها بر دیگری را درک میکرد».
الصّادق (علیه السلام)- أبُو زُهَیْرِبْنِشَبِیبِبْنِأنَسٍ عَنْ بَعْضِ أصْحَابِهِ عَنْ أبِیعَبْدِاللهِ (علیه السلام) قَالَ: ... قَالَ: یَا أَبَاحَنِیفَهًَْ إِنَّ أَوَّلَ مَنْ قَاسَ إِبْلِیسُ الْمَلْعُونُ قَاسَ عَلَی رَبِّنَا تَبَارَکَ وَ تَعَالَی فَقَالَ أَنَا خَیْرٌ مِنْهُ خَلَقْتَنِی مِنْ نارٍ وَ خَلَقْتَهُ مِنْ طِینٍ قَالَ فَسَکَتَ أَبُوحَنِیفَهًْ.
امام صادق ( ابوزهیربنشبیببنانس از برخی یارانش روایت میکند: امام صادق (فرمود: ای ابوحنیفه اوّل کسی که قیاس کرد شیطان ملعون بود که بر خدا قیاس کرد و گفت: «أَنَا خَیْرٌ مِنْهُ خَلَقْتَنِی مِنْ نارٍ وَ خَلَقْتَهُ مِنْ طِینٍ». ابوحنیفه ساکت ماند [و جوابی نداشت که بگوید].
الصّادق (علیه السلام)- دَعَائِمُ الْإسْلَامِ، رُوِّینَا: عَنْ أَبِیعَبْدِ اللَّهِ جَعْفَرِبْنِمُحَمَّدٍ (علیه السلام) أَنَّهُ قَالَ لِأَبِیحَنِیفَهًَْ یَا نُعْمَانُ مَا الَّذِی تَعْتَمِدُ عَلَیْهِ فِیمَا لَا تَجِدُ فِیهِ نَصّاً مِنْ کِتَابِ اللَّهِ وَ لَا خَبَراً عَنْ رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) قَالَ أَقِیسُهُ عَلَی مَا وَجَدْتُ مِنْ ذَلِکَ قَالَ لَهُ إِنَّ أَوَّلَ مَنْ قَاسَ إِبْلِیسُ فَأَخْطَأَ إِذْ أَمَرَهُ اللَّهُ بِالسُّجُودِ لآِدَمَ (علیه السلام) فَقَالَ أَنَا خَیْرٌ مِنْهُ خَلَقْتَنِی مِنْ نارٍ وَ خَلَقْتَهُ مِنْ طِینٍ فَرَأَی أَنَّ النَّارَ أَشْرَفُ عُنْصُراً مِنَ الطِّینِ فَخَلَّدَهُ ذَلِکَ فِی الْعَذَابِ الْمُهِینِ أَیْ نُعْمَان.
امام صادق ( امام جعفر صادق (به ابوحنیفه که نزد حضرت رفته بود، فرمود: «نای نعمان! اگر در مورد حکمی نه نصی از قرآن و نه روایتی از پیامبر (یافتی، چه میکنی؟ [براساس چه فتوا میدهی]؟» ابوحنیفه پاسخ داد: «حکم آن را با قیاس به حکمی دیگر تعیین میکنم». امام (به او فرمود: «اوّلین کسی که قیاس کرد ابلیس بود و به خطا رفت. خداوند به او امر کرد که بر آدم سجده کند. او گفت: أَنَا خَیْرٌ مِنْهُ خَلَقْتَنِی مِنْ نارٍ وَ خَلَقْتَهُ مِنْ طِینٍ و گمان برد که عنصر آتش برتر از گل است و همین قیاس باعث جاودانگی او در عذابی خوارکننده شد».
الصّادق (علیه السلام)- إِنَّ الْمَلَائِکَهًَْ (علیهم السلام) کَانُوا یَحْسَبُونَ أَنَّ إِبْلِیسَ مِنْهُمْ وَ کَانَ فِی عِلْمِ اللَّهِ أَنَّهُ لَیْسَ مِنْهُمْ فَاسْتَخْرَجَ مَا فِی نَفْسِهِ بِالْحَمِیَّهًِْ وَ الْغَضَبِ فَقَالَ خَلَقْتَنِی مِنْ نارٍ وَ خَلَقْتَهُ مِنْ طِینٍ.
امام صادق ( فرشتگان گمان میکردند که ابلیس از آنان است، امّا خدای عزّوجلّ میدانست که او از آنان نیست، پس خدای عزّوجلّ تعصّب او را آشکار نمود و ابلیس گفت: خَلَقْتَنِی مِن نَّارٍ وَ خَلَقْتَهُ مِن طِینٍ.
الصّادق (علیه السلام)- إِنَّ أَمْرَ اللَّهِ تَعَالَی ذِکْرُهُ لَا یُحْمَلُ عَلَی الْمَقَایِیسِ وَ مَنْ حَمَلَ أَمْرَ اللَّهِ عَلَی الْمَقَایِیسِ هَلَکَ وَ أَهْلَکَ إِنَّ أَوَّلَ مَعْصِیَهًٍْ ظَهَرَتِ الْإِبَانَهًُْ مِنْ إِبْلِیسَ اللَّعِینِ حِینَ أَمَرَ اللَّهُ تَعَالَی ذِکْرُهُ مَلَائِکَتَهُ بِالسُّجُودِ لآِدَمَ (علیه السلام) فَسَجَدُوا وَ أَبَی إِبْلِیسُ اللَّعِینُ أَنْ یَسْجُدَ فَقَالَ عَزَّوَجَلَّ ما مَنَعَکَ أَلَّا تَسْجُدَ إِذْ أَمَرْتُکَ قالَ أَنَا خَیْرٌ مِنْهُ خَلَقْتَنِی مِنْ نارٍ وَ خَلَقْتَهُ مِنْ طِینٍ فَکَانَ أَوَّلُ کُفْرِهِ قَوْلَهُ أَنَا خَیْرٌ مِنْهُ ثُمَّ قِیَاسَهُ بِقَوْلِهِ خَلَقْتَنِی مِنْ نارٍ وَ خَلَقْتَهُ مِنْ طِینٍ فَطَرَدَهُ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ عَنْ جِوَارِهِ وَ لَعَنَهُ وَ سَمَّاهُ رَجِیماً وَ أَقْسَمَ بِعِزَّتِهِ لَا یَقِیسُ أَحَدٌ فِی دِینِهِ إِلَّا قَرَنَهُ مَعَ عَدُوِّهِ إِبْلِیسَ فِی أَسْفَلِ دَرْکٍ مِنَ النَّارِ.
امام صادق ( اوامر خداوند را نمیتوان حمل بر قیاس کرد و هرکس اوامر خدا را حمل بر قیاس کند و به رأی و قیاس عمل نماید علاوه بر آنکه خود هلاک میشود گاهی سبب هلاکت دیگران هم میگردد، و اوّلین کسی که [پس از خلقت آدم (] خدا را نافرمانی نمود و اظهار منیّت و قیاس کرد، شیطان ملعون بود هنگامیکه خدای تعالی به ملائکه دستور داد که بر آدم (ابوالبشر سجده نمایند، تمامی آنها سجده نمودند جز شیطان. خدای عزّوجلّ فرمود: ما مَنَعَکَ أَلَّا تَسْجُدَ إِذْ أَمَرْتُکَ قالَ أَنَا خَیْرٌ مِنْهُ خَلَقْتَنِی مِنْ نارٍ وَ خَلَقْتَهُ مِنْ طِینٍ که اوّلین اظهار کفرش این بود که گفت: من بهترم [از لحاظ مادّه خلقت] و بعد قیاس کرد و گفت: مرا از آتش خلق کردی و آدم (را از خاک [بههمین سبب] خداوند او را طرد فرمود از جوار رحمت خود و لعنش کرد و رجیمش نامید و سپس قسم یاد کرد بهعزّت خود که هرکس در دینش قیاس کند او را همقرین شیطان در درک اسفل جهنّم نماید».
الصّادق (علیه السلام)- عَنْ صَفْوَانَ الْجَمَّالِ قَالَ: کُنْتُ عِنْدَ أَبِیعَبْدِاللَّهِ (علیه السلام) فَاسْتَأْذَنَ عِیسَیبْنُمَنْصُورٍ عَلَیْهِ فَقَالَ لَهُ مَا لَکَ وَ لِفُلَانٍ یَا عِیسَی أَمَا إِنَّهُ مَا یُحِبُّکَ فَقَالَ بِأَبِی وَ أُمِّی یَقُولُ قَوْلَنَا وَ یَتَوَلَّی مَنْ نَتَوَلَّی فَقَالَ إِنَّ فِیهِ نَخْوَهًَْ إِبْلِیسَ فَقَالَ بِأَبِی وَ أُمِّی أَ لَیْسَ یَقُولُ إِبْلِیسُ خَلَقْتَنِی مِنْ نارٍ وَ خَلَقْتَهُ مِنْ طِینٍ فَقَالَ أَبُوعَبْدِ اللَّهِ (علیه السلام) وَ قَدْ یَقُولُ اللَّهُ وَ شارِکْهُمْ فِی الْأَمْوالِ وَ الْأَوْلادِ فَالشَّیْطَانُ یُبَاضِعُ ابْنَ آدَمَ (علیه السلام) هَکَذَا وَ قَرَنَ بَیْنَ إِصْبَعَیْهِ.
امام صادق ( صفون جمّال گفت: خدمت امام صادق (بودم که عیسیبنمنصور اجازه ورود خواست. امام (فرمود: «ای عیسی! تو را با فلان شخص چه کار؟! او تو را دوست نمیدارد». عیسی گفت: «پدر و مادرم فدایت باد! فلان شخص حرف ما را میزند و از آنچه ما پیروی میکنیم، پیروی میکند». امام (فرمود: «در او نخوت و تکبّر شیطان است». عیسی گفت: «پدر و مادرم فدایت باد! آیا ابلیس نمیگوید: خَلَقْتَنِی مِنْ نارٍ وَ خَلَقْتَهُ مِنْ طِینٍ». امام (فرمود: «و خداوند فرمودهاند: و با آنان و در ثروت و فرزندانشان شرکت جوی!. (اسراء/۶۴) شیطان با بنیآدم همبستر میشود». و [سپس] دو انگشتش را کنار هم قرار داد.
الکاظم (علیه السلام)- قَالَ هَارُونُ أَخْبِرْنِی عَنْ أَوَّلِ مَنْ أَلْحَدَ وَ تَزَنْدَقَ فَقَالَ مُوسَی (علیه السلام) أَوَّلُ مَنْ أَلْحَدَ وَ تَزَنْدَقَ فِی السَّمَاءِ إِبْلِیسُ اللَّعِینُ فَاسْتَکْبَرَ وَ افْتَخَرَ عَلَی صَفِیِّ اللَّهِ وَ نَجِیبِهِ آدَمَ (علیه السلام) فَقَالَ اللَّعِینُ أَنَا خَیْرٌ مِنْهُ خَلَقْتَنِی مِنْ نارٍ وَ خَلَقْتَهُ مِنْ طِینٍ فَعَتَا عَنْ أَمْرِ رَبِّهِ وَ أَلْحَدَ فَتَوَارَثَ الْإِلْحَادَ ذُرِّیَّتُهُ إِلَی أَنْ تَقُومَ السَّاعَهًْ.
امام کاظم ( در کتاب تحف العقول آمده است: هارون گفت: «اوّلین کسی که ملحد و کافر شد که بود»؟ امام (فرمود: «اوّلین کسی که در آسمان الحاد را پذیرفت ابلیس ملعون بود، که کبر ورزید و بر آدم (صفی و برگزیدهی خدا فخرفروشی کرد و گفت: أَنَا خَیْرٌ مِنْهُ خَلَقْتَنِی مِنْ نارٍ وَ خَلَقْتَهُ مِنْ طِینٍ. از فرمان خدا سرپیچی نمود و ملحد شد این الحاد به بازماندگان به ارث رسید تا روز قیامت».
الکاظم (علیه السلام)- قَالَ اللَّهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی لِلْمَلَائِکَهًِْ (علیهم السلام) اسْجُدُوا لِآدَمَ (علیه السلام) فَسَجَدُوا لَهُ فَأَخْرَجَ إِبْلِیسُ مَا کَانَ فِی قَلْبِهِ مِنَ الْحَسَدِ فَأَبَی أَنْ یَسْجُدَ فَقَالَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ ما مَنَعَکَ أَلَّا تَسْجُدَ إِذْ أَمَرْتُکَ فَ قالَ أَنَا خَیْرٌ مِنْهُ خَلَقْتَنِی مِنْ نارٍ وَ خَلَقْتَهُ مِنْ طِینٍ.
امام کاظم ( در آن هنگام خداوند تبارکوتعالی به فرشتگان گفت: «بر آدم سجده کنید پس بر او سجده کردند امّا ابلیس آنچه از حسد را که در قلبش بود خارج کرد و از سجده امتناع ورزید». خداوند متعال فرمود: ما مَنَعَکَ أَلَّا تَسْجُدَ إِذْ أَمَرْتُکَ فَقالَ أَنَا خَیْرٌ مِنْهُ خَلَقْتَنِی مِنْ نارٍ وَ خَلَقْتَهُ مِنْ طِینٍ!
الصّادق (علیه السلام)- ٍ إِسْحَاقَ بْنِ جَرِیرٍ قَالَ: قَالَ أَبُوعَبْدِاللَّهِ (علیه السلام) أَیَّ شَیْءٍ یَقُولُ أَصْحَابُکَ فِی قَوْلِ إِبْلِیسَ خَلَقْتَنِی مِنْ نارٍ وَ خَلَقْتَهُ مِنْ طِینٍ قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاکَ قَدْ قَالَ ذَلِکَ وَ ذَکَرَهُ اللَّهُ فِی کِتَابِهِ قَالَ کَذَبَ یَا إِسْحَاقُ مَا خَلَقَهُ اللَّهُ إِلَّا مِنْ طِینٍ ثُمَّ قَالَ قَالَ اللَّهُ الَّذِی جَعَلَ لَکُمْ مِنَ الشَّجَرِ الْأَخْضَرِ ناراً فَإِذا أَنْتُمْ مِنْهُ تُوقِدُونَ خَلَقَهُ اللَّهُ مِنْ ذَلِکَ النَّارِ مِنْ تِلْکَ الشَّجَرَهًِْ وَ الشَّجَرَهًُْ أَصْلُهَا مِنْ طِینٍ.
امام صادق ( اسحاقبنجریر گوید: امام صادق (فرمود: یارانت دربارهی کلام ابلیس: خَلَقْتَنِی مِنْ نارٍ وَ خَلَقْتَهُ مِنْ طِینٍ چه میگویند»؟ گفتم: «فدایت شوم! خداوند آن را در کتاب خود فرموده است». فرمود: «شیطان دروغ گفت! ای ابااسحاق! خدا او را به جز از گل نیافریده است». و آنگاه فرمود: خداوند فرموده است: همان کسی که برای شما از درخت سبز، آتش آفرید و شما بهوسیلهی آن، آتش میافروزید!. (یس/۸۰) خداوند شیطان را از آتش آن درخت آفرید و مایهی درخت گل است».
الرّسول (صلی الله علیه و آله)- فِی خَبَرِ ابْنِسَلَّامٍ أَنَّهُ سَأَلَ النَّبِیَّ (صلی الله علیه و آله) ... قَالَ: فَآدَمُ (علیه السلام) خُلِقَ مِنَ الطِّینِ کُلِّهِ أَوْ مِنْ طِینٍ وَاحِدٍ قَالَ بَلْ مِنَ الطِّینِ کُلِّهِ وَ لَوْ خُلِقَ مِنْ طِینٍ وَاحِدٍ لَمَا عَرَفَ النَّاسُ بَعْضُهُمْ بَعْضاً وَ کَانُوا عَلَی صُورَهًٍْ وَاحِدَهًٍْ قَالَ فَلَهُمْ فِی الدُّنْیَا مَثَلٌ قَالَ التُّرَابُ فِیهِ أَبْیَضُ وَ فِیهِ أَخْضَرُ وَ فِیهِ أَشْقَرُ وَ فِیهِ أَغْبَرُ وَ فِیهِ أَحْمَرُ وَ فِیهِ أَزْرَقُ وَ فِیهِ عَذْبٌ وَ فِیهِ مِلْحٌ وَ فِیهِ خَشِنٌ وَ فِیهِ لَیِّنٌ وَ فِیهِ أَصْهَبُ فَلِذَلِکَ صَارَ النَّاسُ فِیهِمْ لَیِّنٌ وَ فِیهِمْ خَشِنٌ وَ فِیهِمْ أَبْیَضُ وَ فِیهِمْ أَصْفَرُ وَ أَحْمَرُ وَ أَصْهَبُ وَ أَسْوَدُ عَلَی أَلْوَانِ التُّرَابِ.
پیامبر ( ابنسلام از پیغمبر (پرسید: ... «خداوند آدم (را از همهی خاک آفرید یا از یک خاک»؟ فرمود: «آری از همهی خاک، و اگر از یک خاک بود مردم همدیگر را نمیشناختند، و یک صورت داشتند». گفت: «در دنیا نمونهای دارند»؟ فرمود: «خاک سپید دارد، و سبز، سرخ، و تیره و سرخ و آبی، شیرین دارد و شور، زبر و نرم و شیری، و از اینرو است که در میان مردم نرم هست و زبر، سفیدپوست و زردپوست و سرخپوست و گندمگون و سیاه نسبت به همه رنگهای خاک».
الباقر (علیه السلام)- عَنْ أبِیبَصِیرٍ قَالَ: ... قَالَ طَاوُوسٌ الْیَمَانِیَّ: قَالَ فَأَخْبِرْنِی عَنْ کَذِبَهًٍْ کُذِبَتْ مَنْ صَاحِبُهَا؟ قَالَ إِبْلِیسُ حِینَ قَالَ: أَنَا خَیْرٌ مِنْهُ خَلَقْتَنِی مِنْ نارٍ وَ خَلَقْتَهُ مِنْ طِینٍ.
امام باقر ( ابوبصیر گوید: ... طاووس یمانی گفت: اوّلین دروغی که گفته شد، چه بود و گویندهاش چه کسی بود»؟ امام باقر (فرمود: «او ابلیس بود، آنگاه که گفت: أَنَا خَیْرٌ مِنْهُ خَلَقْتَنِی مِنْ نارٍ وَ خَلَقْتَهُ مِنْ طِینٍ».