آیه ۲۳ - سوره اعراف

آیه قَالَا رَبَّنا ظَلَمْنا أَنْفُسَنا وَ إِنْ لَمْ تَغْفِرْ لَنا وَ تَرْحَمْنا لَنَكُونَنَّ مِنَ الْخاسِرينَ [23]

گفتند: «پروردگارا! ما به خويشتن ستم كرديم؛ و اگر ما را نبخشى و بر ما رحم نكنى، به‌يقين از زيانكاران خواهيم بود».

۱
(اعراف/ ۲۳)

الرّسول (صلی الله علیه و آله)- إِنَّمَا کَانَ لَبِثَ آدَمُ وَ حَوَّاءُ (علیها السلام) فِی الْجَنَّهًِْ حَتَّی خَرَجَ مِنْهَا سَبْعَ سَاعَاتٍ مِنْ أَیَّامِ الدُّنْیَا حَتَّی أَکَلَا مِنَ الشَّجَرَهًِْ فَأَهْبَطَهُمَا اللَّهُ إِلَی الْأَرْضِ مِنْ یَوْمِهِمَا ذَلِکَ قَالَ فَحَاجَّ آدَمُ (علیه السلام) رَبَّهُ فَقَالَ یَا رَبِّ أَ رَأَیْتُکَ قَبْلَ أَنْ تَخْلُقَنِی کُنْتَ قَدَّرْتَ عَلَیَّ هَذَا الذَّنْبَ وَ کُلَّ مَا صِرْتُ وَ أَنَا صَائِرٌ إِلَیْهِ أَوْ هَذَا شَیْءٌ فَعَلْتُهُ أَنَا مِنْ قَبْلُ لَمْ تُقَدِّرْهُ {قَبْلِ أَنْ تُقَدِّرَهُ} عَلَیَّ غَلَبَتْ عَلَیَّ شِقْوَتِی فَکَانَ ذَلِکَ مِنِّی وَ فِعْلِی لَا مِنْکَ وَ لَا مِنْ فِعْلِکَ قَالَ لَهُ یَا آدَمُ (علیه السلام) أَنَا خَلَقْتُکَ وَ عَلَّمْتُکَ أَنِّی أُسْکِنُکَ وَ زَوْجَتَکَ الْجَنَّهًَْ وَ بِنِعْمَتِی وَ مَا جَعَلْتُ فِیکَ مِنْ قُوَّتِی قَوِیتَ بِجَوَارِحِکَ عَلَی مَعْصِیَتِی وَ لَمْ تَغِبْ عَنْ عَیْنِی وَ لَمْ یَخْلُ عِلْمِی مِنْ فِعْلِکَ وَ لَا مِمَّا أَنْتَ فَاعِلُهُ قَالَ آدَمُ (علیه السلام) یَا رَبِّ الْحُجَّهًُْ لَکَ عَلَیَّ… یَا آدَمُ (علیه السلام) أَ لَمْ أَنْهَکَ عَنِ الشَّجَرَهًِْ وَ أُخْبِرْکَ أَنَّ الشَّیْطَانَ عَدُوٌّ لَکَ وَ لِزَوْجَتِکَ وَ أُحَذِّرْکُمَا قَبْلَ أَنْ تَصِیرَا إِلَی الْجَنَّهًِْ وَ أُعَلِّمْکُمَا أَنَّکُمَا إِنْ أَکَلْتُمَا مِنَ الشَّجَرَهًِْ کُنْتُمَا ظَالِمَینِ لِأَنْفُسِکُمَا عَاصِیَیْنِ لِی یَا آدَمُ (علیه السلام) لَا یُجَاوِرُنِی فِی جَنَّتِی ظَالِمٌ عَاصٍ لِی قَالَ فَقَالَ بَلَی یَا رَبِّ الْحُجَّهًُْ لَکَ عَلَیْنَا ظَلَمَنَا أَنْفُسَنَا وَ عَصَیْنَا وَ إِلَّا تَغْفِرْ لَنَا وَ تَرْحَمْنَا نَکُنْ مِنَ الْخَاسِرِینَ قَالَ فَلَمَّا أَقَرَّا لِرَبِّهِمَا بِذَنْبِهِمَا وَ أَنَّ الْحٌجَّهًَْ مِنَ اللَّهِ لَهُمَا تَدَارَکَهُمَا رَحْمَهًُْ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ فَتَابَ عَلَیْهِمَا رَبُّهُمَا إِنَّهُ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِیمُ.

پیامبر ( علی (از رسول خدا (نقل میکند: «آدم و حوا مدّتی در بهشت بودند تا اینکه از آن خارج شدند که این مدّت معادل هفت ساعت از روزهای دنیا بود که از آن درخت خوردند و خداوند آن‌ها را در همان روز به زمین فرستاد. پس آدم از پروردگارش محاجّه کرد برهان و حجّت خواست و گفت: ای پروردگار آیا تو قبل از اینکه مرا خلق کنی، در تقدیر خود این گناه مرا و هرچه من کردم و میکنم را میدانستی یا اینکه کار را من از قبل انجام دادم و در تقدیر تو بر من نبود و شقاوتم بر من غلبه کرد. پس آن کار از من و عمل من بود نه از تو و عمل تو؟ گفت: «ای آدم من تو را آفریدم و تو را آموختم که تو و همسرت را در بهشت و نعمتم وارد میکنم و آن نیرویی که در تو از نیروی خودم قرار دادم اعضا و جوارحت را برای معصیت من نیرومند ساخت و از چشم من پنهان نبودی و علم من از کار تو و نه آنچه که تو انجام‌دهنده‌ی آن هستی خالی نبود». آدم گفت: «پروردگارا حجّت تو بر من است حق با توست پس هنگامی‌که مرا آفریدی و و شکل بخشیدی و از روح خودت در من دمیدی». خداوند متعال فرمود: «فرشتگانم را به سجده به تو فرمان دادم و اسم تو را در آسمانها ستودم و تو را با کرامتم آغاز کردم و در بهشتم تو را سکنی دادم و آن را انجام ندادم، مگر برای رضایت من از تو. با آن تو را آزمودم بدون آنکه تو عملی را برای من انجام دهی که برای من مستوجب آنچه من برای تو انجام دادم، باشد». آدم گفت: «پروردگارا، خیر از تو و شرّ از من است». خداوند گفت: «ای آدم (من خداوند بخشنده هستم که خیر را قبل از شر آفریدم و رحمتم را قبل از غضبم آفریدم و کرامتم بر رسوا کردنم مقدّم است و احتجاج من دلیل آوردنم قبل از عذابم است. ای آدم آیا تو را از آن درخت نهی نکردم و تو را آگاه نساختم که شیطان دشمن تو و همسرت است. به شما دو نفر هشدار ندادم پیش از آنکه به بهشت روید و و به شما نیاموختم اعلام نکردم که اگر از آن درخت بخورید از ظلم‌کنندگان به خودتان هستید که بر من عصیان کردید؟. ای آدم در بهشت من انسان ظالم و عصیانگر با من همجوار نمیباشد». گفت: «بلی ای پروردگار حجّت برای تو و علیه ماست، ما به خودمان ظلم کردیم و اگر ما را نبخشی و بر ما رحم نکنی از زیان دیدگان هستیم». گفت: «هنگامی‌که به پروردگارشان برای گناهانشان اقرار کردند و اینکه حجّت از آنِ خداست، رحمت خدای بخشنده و مهربان آن دو را تدارک کرد و خداوند توبه‌ی آنها را پذیرفت زیرا توبهپذیر و رحیم است».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۵، ص۷۰
بحار الأنوار، ج۱۱، ص۱۸۲
بیشتر