آیه فَدَلاَّهُما بِغُرُورٍ فَلَمَّا ذاقَا الشَّجَرَةَ بَدَتْ لَهُما سَوْآتُهُما وَ طَفِقا يَخْصِفانِ عَلَيْهِما مِنْ وَرَقِ الْجَنَّةِ وَ ناداهُما رَبُّهُما أَ لَمْ أَنْهَكُما عَنْ تِلْكُمَا الشَّجَرَةِ وَ أَقُلْ لَكُما إِنَّ الشَّيْطانَ لَكُما عَدُوٌّ مُبينٌ [22]
و بهاينترتيب، آنها را با فريب [از مقامشان] فرود آورد. و هنگامىكه از آن درخت چشيدند، اندامشان (عورتشان) بر آنها آشكار شد؛ و براى پوشاندن خود، از برگهاى [درختانِ] بهشتى جامه دوختند. و پروردگارشان آنها را ندا داد كه: «آيا شما را از آن درخت نهى نكردم، و نگفتم كه شيطان براى شما دشمن آشكارى است»؟!
الصّادق (علیه السلام)- لَا یَتَمَکَّنُ الشَّیْطَانُ بِالْوَسْوَسَهًِْ مِنَ الْعَبْدِ إِلَّا وَ قَدْ أَعْرَضَ عَنْ ذِکْرِ اللَّهِ وَ اسْتَهَانَ بِأَمْرِهِ وَ سَکَنَ إِلَی نَهْیِهِ وَ نَسِیَ اطِّلَاعَهُ عَلَی سِرِّهِ فَالْوَسْوَسَهًُْ مَا یَکُونُ مِنْ خَارِجِ الْقَلْبِ بِإِشَارَهًِْ مَعْرِفَهًِْ الْعَقْلِ وَ مُجَاوَرَهًِْ الطَّبْعِ أَمَّا إِذَا تَمَکَّنَ فِی الْقَلْبِ فَذَلِکَ غَیٌّ وَ ضَلَالَهًٌْ وَ کُفْرٌ وَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ دَعَا عِبَادَهُ بِلُطْفِ دَعْوَتِهِ وَ عَرَّفَهُمْ عَدَاوَهًَْ إِبْلِیسَ فَقَالَ تَعَالَی إِنَّ الشَّیْطانَ لَکُما عَدُوٌّ مُبِینٌ وَ قَالَ إِنَّ الشَّیْطانَ لَکُمْ عَدُوٌّ فَاتَّخِذُوهُ عَدُوًّا فَکُنْ مَعَهُ کَالْغَرِیبِ مَعَ کَلْبِ الرَّاعِی یَفْزَعُ إِلَی صَاحِبِهِ مَنْ صَرَفَهُ عَنْهُ.
امام صادق ( شیطان با وسوسه نمیتواند کسی را فریب دهد مگر اینکه آن شخص از خداوند روی برگردانیده باشد و اوامر او را کوچک بشمارد و منهیّات او را فراموش کند و نداند که خداوند از اسرار او اطّلاع دارد، وسوسه از خارج بدن نمیآید و عقل و طبع در آن دخالتی ندارد. امّا وسوسه هرگاه در قلب جای گرفت، دراینجا گمراهی و کفر و طغیان میآید خداوند متعال بندگان خود را از روی لطف دعوت کرده و عداوت شیطان را به آنها گوشتزد کرده است و در قرآن مجید فرموده: چه اینکه او [شیطان]، دشمن آشکار شماست»!. (بقره/۱۶۸) و درجای دیگر فرمود: البتّه شیطان دشمن شماست، پس او را دشمن بدانید. (فاطر/۶) خداوند در این دو آیه به انسان میفرماید شیطان دشمن شما میباشد شما هم او را دشمن خود بدانید، شما با شیطان مانند مرد غریبی که از دست سگ چوپان به صاحب او پناه میبرد باشید، هرگاه سگ چوپان به مرد غریبی حمله میکند و میخواهد او را گاز بگیرد مرد غریب به صاحب سگ پناه میبرد.
الصّادق (علیه السلام)- فَدَلَّاهُما بِغُرُورٍ وَ حَمَلَهُمَا عَلَی تَمَنِّی مَنْزِلَتِهِمْ فَنَظَرَا إِلَیْهِمْ بِعَیْنِ الْحَسَدِ فَخُذِلَا حَتَّی أَکَلَا مِنْ شَجَرَهًِْ الْحِنْطَهًِْ فَعَادَ مَکَانَ مَا أَکَلَا شَعِیراً فَأَصْلُ الْحِنْطَهًِْ کُلِّهَا مِمَّا لَمْ یَأْکُلَاهُ وَ أَصْلُ الشَّعِیرِ کُلِّهِ مِمَّا عَادَ مَکَانَ مَا أَکَلَاهُ فَلَمَّا أَکَلَا مِنَ الشَّجَرَهًِْ طَارَ الْحُلِیُّ وَ الْحُلَلُ عَنْ أَجْسَادِهِمَا وَ بَقِیَا عُرْیَانَیْنِ وَ طَفِقا یَخْصِفانِ عَلَیْهِما مِنْ وَرَقِ الْجَنَّةِ وَ ناداهُما رَبُّهُما أَ لَمْ أَنْهَکُما عَنْ تِلْکُمَا الشَّجَرَةِ وَ أَقُلْ لَکُما إِنَّ الشَّیْطانَ لَکُما عَدُوٌّ مُبِینٌ فَقالا رَبَّنا ظَلَمْنا أَنْفُسَنا وَ إِنْ لَمْ تَغْفِرْ لَنا وَ تَرْحَمْنا لَنَکُونَنَّ مِنَ الْخاسِرِین.
امام صادق ( فَدَلَّاهُما بِغُرُورٍ و آن دو را تحریک کرد که جایگاه آنان را آرزو کنند و آن دو به دیده حسد به آنان نگریستند و ناامید شدند. تا اینکه از درخت گندم خوردند. پس به جای آنچه خوردند جو جایگزین شد. اصل گندم نیز آن بخشی است که آنان نخوردند. و اصل جو همان چیزی است که جایگزین بخش خورده شده گندم شد. هنگامی که از درخت خوردند، زیورها و لباسهایشان از بدنشان افتاد و برهنه باقی ماندند. وَ طَفِقا یَخْصِفانِ عَلَیْهِما مِنْ وَرَقِ الْجَنَّةِ وَ ناداهُما رَبُّهُما أَ لَمْ أَنْهَکُما عَنْ تِلْکُمَا الشَّجَرَةِ وَ أَقُلْ لَکُما إِنَّ الشَّیْطانَ لَکُما عَدُوٌّ مُبِینٌ، قالا رَبَّنا ظَلَمْنا أَنْفُسَنا وَ إِنْ لَمْ تَغْفِرْ لَنا وَ تَرْحَمْنا لَنَکُونَنَّ مِنَ الْخاسِرِین.
الصّادق (علیه السلام)- عَنْ عَبْدِاللهِبْنِسِنَانٍ قَالَ: سُئِلَ أَبُوعَبْدِاللَّهِ (علیه السلام) وَ أَنَا حَاضِرٌ کَمْ لَبِثَ آدَمُ وَ زَوْجُهُ (علیها السلام) فِی الْجَنَّهًِْ حَتَّی أَخْرَجَهُمَا مِنْهَا خَطِیئَتُهُمَا فَقَالَ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی نَفَخَ فِی آدَمَ (علیه السلام) رُوحَهُ بَعْدَ زَوَالِ الشَّمْسِ مِنْ یَوْمِ الْجُمُعَهًِْ ثُمَّ بَرَأَ زَوْجَتَهُ مِنْ أَسْفَلِ أَضْلَاعِهِ ثُمَّ أَسْجَدَ لَهُ مَلَائِکَتَهُ (علیهم السلام) وَ أَسْکَنَهُ جَنَّتَهُ مِنْ یَوْمِهِ ذَلِکَ فَوَ اللَّهِ مَا اسْتَقَرَّ فِیهَا إِلَّا سِتَّ سَاعَاتٍ فِی یَوْمِهِ ذَلِکَ حَتَّی عَصَی اللَّهَ فَأَخْرَجَهُمَا اللَّهُ مِنْهَا بَعْدَ غُرُوبِ الشَّمْسِ وَ مَا بَاتَا فِیهَا وَ صُیِّرَا بِفِنَاءِ الْجَنَّهًِْ حَتَّی أَصْبَحَا فَبَدَتْ لَهُما سَوْآتُهُما وَ ناداهُما رَبُّهُما أَ لَمْ أَنْهَکُما عَنْ تِلْکُمَا الشَّجَرَةِ فَاسْتَحْیَا آدَمُ (علیه السلام) مِنْ رَبِّهِ وَ خَضَعَ وَ قَالَ رَبَّنا ظَلَمْنا أَنْفُسَنا وَ اعْتَرَفْنَا بِذُنُوبِنَا فَاغْفِرْ لَنَا قَالَ اللَّهُ لَهُمَا اهْبِطَا مِنْ سَمَاوَاتِی إِلَی الْأَرْضِ فَإِنَّهُ لَا یُجَاوِرُنِی فِی جَنَّتِی عَاصٍ وَ لَا فِی سَمَاوَاتِی ثُمَّ قَالَ أَبُوعَبْدِاللَّهِ (علیه السلام) إِنَّ آدَمَ (علیه السلام) لَمَّا أَکَلَ مِنَ الشَّجَرَهًِْ ذَکَرَ مَا نَهَاهُ اللَّهُ عَنْهَا فَنَدِمَ فَذَهَبَ لِیَتَنَحَّی مِنَ الشَّجَرَهًِْ فَأَخَذَتِ الشَّجَرَهًُْ بِرَأْسِهِ فَجَرَّتْهُ إِلَیْهَا وَ قَالَتْ لَهُ أَ فَلَا کَانَ فِرَارٌ مِنْ قَبْلِ أَنْ تَأْکُلَ مِنِّی.
امام صادق ( عبداللهبنسنان گوید: از امام صادق (سؤال شد: «چه مدّتی آدم (و همسرش در بهشت باقی ماندند تا اینکه گناهشان باعث اخراج آنها از بهشت شد»؟ فرمود: «بهدرستیکه خدای تبارکوتعالی روح خویش را در آدم (در هنگام زوال خورشید در روز جمعه دمید و سپس همسرش را از دندههای پایین [سینهاش] بیافرید، سپس فرشتگان خود را به سجده برای او وادار کرد و از همان روز در بهشت جای داد. به خدا قسم، تنها شش ساعت از آن روز در بهشت نگذشته بود که از فرمان خدا سرپیچی کرد. خدا حکم اخراج آنان را پس از غروب آفتاب صادر کرد. آنان شب را در بهشت بیتوته نکردند ولی تا صبح روز بعد در بهشت بودند. سپس عورت آنان برایشان آشکار شد و پروردگار به آنان ندا کرد و فرمود: مگر شما را از آن درخت نهی نکردم؟! آدم (از پروردگارش احساس شرم کرد و برای او اظهار خضوع نمود». و گفت: «پروردگارا! ما به خود ستم کردیم و به گناهمان اقرار کردیم، ما را ببخش». خدا به آنان گفت: «از آسمانهایم بهسوی زمین فرود آیید، چراکه آدمهای گناهکار نه در بهشتم و نه در آسمانهایم همجوار من نمیشوند». سپس امام صادق (فرمود: «آدم (هنگامیکه از درخت خورد، به یاد آورد که خدا او را از آن نهی کرده بود، پس احساس پشیمانی کرد و خواست که از آن درخت دور شود، امّا آن درخت سرش را گرفت و بهطرف خود کشید و به او گفت: چرا قبل از خوردن از من فرار نکردی»؟
الصّادق (علیه السلام)- ابْنِأَبِیعُمَیْرٍ عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِهِ عَنْ أَبِیعَبْدِاللَّهِ (علیه السلام) فِی قَوْلِهِ بَدَتْ لَهُما سَوْآتُهُما قَالَ کَانَتْ سَوْءَاتُهُمَا لَا تَبْدُو لَهُمَا یَعْنِی کَانَتْ دَاخِلَهًْ.
امام صادق ( ابوعمیر از یکی یارانش نقل میکند: از امام صادق (روایت شده است که دربارهی این آیه: بَدَتْ لَهُمَا سَوْءَاتُهُمَا فرمود: «عورت آنان برای آنان آشکار نبود، امّا آشکار شد یعنی در داخل بدن آنان قرار داشت».
علیبنابراهیم (رحمة الله علیه)- قَوْلُهُ وَ طَفِقَا یَخْصِفَانِ عَلَیْهِمَا مِنْ وَرَقِ الْجَنَّةِ أَیْ یُغَطِّیَانِ سَوْءَاتِهِمَا بِهِ وَ نَادَاهُمَا رَبُّهُمَا أَ لَمْ أَنْهَکُما عَنْ تِلْکُمَا الشَّجَرَةِ وَ أَقُلْ لَکُمَا إِنَّ الشَّیْطَانَ لَکُمَا عَدُوٌّ مُبِینٌ.
علیّبنابراهیم ( وَ طَفِقا یَخْصِفانِ عَلَیْهِما مِنْ وَرَقِ الجَنَّةِ؛ یعنی عورتهای خویش را با آن میپوشانند. وَ نَادَاهُمَا رَبُّهُمَا أَلَمْ أَنْهَکُمَا عَن تِلْکُمَا الشَّجَرَةِ وَ أَقُل لَّکُمَا إِنَّ الشَّیْطَآنَ لَکُمَا عَدُوٌّ مُّبِینٌ.